روایت از جنگ؛ تداوم و تغییر

شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷

   در حالیکه روایت کنونی از جنگ با برجستگی و برخی کاستی‌ها همراه است، شاکله آن بر اساس نقش تاریخی ملت ایران در برابر تجاوز عراق، قرار دارد که با هیچ دوره تاریخی قابل مقایسه نیست. در عین حال با تغییر در شرایط و حضور نسل جدید، گفتمان موجود در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق نیاز به بازبینی دارد.

با فرض اینکه هر نسلی تاریخ خود را دارد و از منظر مسایل جاری به گذشته نگاه می‌کند، این پرسش وجود دارد که چگونه باید گفتمان موجود را مورد بازبینی قرار داد و روایت‌های جدیدی را برابر نگرش‌ها و نیازهای نسل جدید سامان داد؟

تاریخ بمعنای وقوع در زمان و مکان، به دلیل برخورداری از نقش تاریخ سازی، هویت‌ساز است و هویت‌ها از پویایی برخوردارند. بنابراین آنچه هم اکنون درباره تاریخ وقایع، موضوعات و مسایل جنگ ایران و عراق جریان دارد، نیاز به بررسی تطبیقی با اسناد دارد، در غیر اینصورت بسیاری از واقعیات تاریخی تحت تاثیر ملاحظات هویتی و به دلیل بی‌دقتی دستخوش تحریف خواهد شد. تجربه اخیر در برخورد با روایت و تفسیر از عملیات کربلای چهار و نتیجه ان نمونه روشنی برای تاکید بر ضرورت بازبینی روایتهای موجود با اسناد است.

روش مواجهه با وضعیت کنونی را می‌توان از طریق تشکیل حوزه روش شناسی مطالعه و تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق مورد بازبینی قرار داد و از این طریق نه تنها از تحریف واقعیات تاریخی جلوگیری کرد، در عین حال با روش‌های خلّاقانه و توجه به ظرفیت‌های موجود در درون واقعیات تاریخی، روایت مناسب و صحیحی را به نسل کنونی ارایه کرد. نتیجه اقدام یاد شده علاوه بر روشن شدن واقعیات تاریخی برخی از مناقشات و داعیه های کنونی را که صرفا بر تناقضات استوار شده است برطرف خواهد کرد.

 

مطالب مرتبط:
+ تغییر در روایت از جنگ؛ زمینه‌ها و عوامل مؤثر

برچسب ها:

روایت های اکنونی

،

روش شناسی

،

تناقضات تاریخی

،

عملیات کربلای 4

نقد کتاب بررسی مسایل اساسی جنگ در آثار ارتش و سپاه – جلد اول

چهارشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۷

علی جعفری

کتاب محمد درودیان
کتاب بررسی مسایل اساسی جنگ در آثار ارتش

  کتاب «بررسی مسایل اساسی جنگ در آثار ارتش و سپاه» به همت آقای محمد درودیان در 688 صفحه به رشته تحریر درآمده است. ناشر این کتاب، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است که در اولین نوبت، در سال 1397 آن را به چاپ رسانده است. قیمت کتاب 30 هزار تومان و مطالعه آن برای پژوهشگران و محققان در حوزه جنگ ایران و عراق، مفید به نظر می رسد.

در این کتاب که در جلد اول، به بررسی آثار ارتش می پردازد، نویسنده در بررسی نوع نگاه آثار منتشر شده از سوی ارتش و سپاه درباره جنگ عراق و ایران، تلاش دارد که از رویکرد شخصی- سازمانی و واقعه محوری- تاریخی که هم اکنون بر روایت جنگ سایه افکنده است، فراتر رفته و آثار منتشره از سوی ارتش و سپاه را با هدف تبیین تحولات نظامی- راهبردی جنگ در پاسخ به نیازهای آینده، به قضاوت بنشیند. برای این منظور، آثار منتشره بر اساس موضوعات و مسایل اساسی جنگ تعریف و سپس در نسبت با آن ارزیابی شده است.

به این اعتبار، در کتاب، «تجزیه و تحلیل مسایل اساسی جنگ» شامل تبیین و تحلیل رخدادهای سیاسی- نظامی، همچنین علت دستیابی به پیروزی و یا شکست در تأمین اهداف نظامی، در چارچوب مفاهیمی بررسی شده که شاکله تحولات و نتایج جنگ را شکل داده است. در واقع مفاهیم اساسی جنگ ایران و عراق، راهنمای این پژوهش است.

مسئلۀ اساسی در این کتاب؛ ارزیابی صحتِ تاریخی آنچه سپاه یا ارتش بیان کرده اند، در مقایسه با هم و یا میزان انطباق آن با وقایع تاریخی در چارچوب مفهوم «تحریف»، نیست. زیرا انجام چنین اقدامی با توجه به تفاوت در نظام فکری- روشی ارتش و سپاه و اسنادی که برای تبیین نظرات و اقدامات خود در جنگ در اختیار دارند، ممکن نیست. مهم‌تر آنکه مناقشات تاریخی دربارۀ نقش‌های تاریخی و جزئیات وقایع، نه تنها سرانجامی نخواهد داشت و به نتیجه نخواهد رسید، بلکه مانع از انجام بررسی های راهبردی با نظر به آینده خواهد شد.

در چارچوب این ملاحظه و با فرض اینکه رویکرد و روش کنونی ارتش و سپاه در تبیین تحولات جنگ موجب تقلیل تجربۀ نظامی به بررسی‌های تاریخی با تأکید بر نقش سازمانی در جنگ خواهد شد، بنابراین برای نقد و بررسی متون منتشر شده از سوی ارتش و سپاه، از چارچوب مفهومی منطبق با ماهیت جنگ استفاده شده است. به نظر می رسد از این طریق علاوه بر گذار از بررسی‌های تاریخی، افق‌های جدیدی برای تبیین مناسب از موضوعات و مسائل جنگ فراهم خواهد شد.

بر همین اساس، نویسنده در فصل پایانی کتاب تحت عنوان؛ «درپایان؛ مطالعه جنگ ایران و عراق؛ جنگ پژوهی به جای تاریخ پژوهی»، به جای نتیجه گیری از محتوی مباحث کتاب و قضاوت یک سویه و نهادگرا نسبت به آثار ارتش، با طرح این پرسش که؛ «چگونه می شود مواجهه با تجربۀ جنگ را به جای رویکرد تاریخی و تمرکز بر رقابت سازمانی و مناقشه آمیز ارتش و سپاه، در چارچوب ملاحظات راهبردی، به منظور انجام مأموریت های دفاعی حال و آینده کشور مورد بررسی قرار داد؟» راه‌کاری اساسی برای حرکت در مسیر آینده، پیش روی ارتش و سپاه گذاشته است.

فصول شش گانه کتاب با طرح چند پرسش به منظور بررسی نسبت میان متون منتشر شده با مسئله اساسی جنگ در آن مرحله، آغاز و در نهایت هر فصل با نتیجه گیری، بمعنای ارزیابی موضوعات طرح شده در نسبت با مسئله اساسی جنگ و پرسش مورد نظر، به پایان خواهد رسید.

فصل بندی کتاب «بررسی مسائل اساسی جنگ در آثار ارتش و سپاه- جلد اول» به شرح زیر است:

یادداشت ناظر

مقدمه

فصل اول؛ تأملی بر فرود و فراز قدرت نظامی ارتش

فصل دوم؛ ارزیابی تهدیدات عراق و پیش‌بینی وقوع جنگ

فصل سوم؛ ایجاد بازدارندگی در برابر حمله نظامی عراق

فصل چهارم؛ فرماندهی و به‌کارگیری نیروهای سه‌گانۀ ارتش در برابر حملۀ عراق

فصل پنجم؛ تبدیل قدرت دفاعی به تهاجمی برای آزادسازی مناطق اشغالی

فصل ششم؛ تأمین اهداف سیاسی در جنگ، با پیشروی در خاک عراق

در پایان؛ مطالعه جنگ ایران و عراق؛ «جنگ پژوهی» به جای «تاریخ پژوهی»

منابع و مأخذ

 

مطالب مرتبط:
+ گزارش های نقد کتاب تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق

برچسب ها:

معرفی کتاب

،

مسایل اساسی جنگ

،

ارتش

پیروزی در عملیات کربلای پنج، پس از شکست در کربلای چهار

یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷

   نسبتِ میان عملیات کربلای چهار با کربلای پنج در سال 1365 را باید در بررسی علت شکست در کربلای چهار و چگونگی تبدیل شکست به پیروزی در عملیات کربلای پنج تعریف کرد. عملیات کربلای چهار با فرض غافلگیری آغاز شد، چنانکه سایر عملیاتها با همین فرض آغاز می شد. اما واکنش دشمن نشان دهنده هوشیاری دشمن بود لذا نحوه مواجهه دشمن با پیشروی نیروها در همان ساعات اولیه موجب طرح این نظر از سوی فرمانده وقت سپاه مبنی بر لو رفتن عملیات از رده بکلی سری شد. در واکنش به این ادراک از هوشیاری دشمن روند تحولات با تصمیم گیری فرمانده وقت سپاه تغییر کرد و شکت در کربلای چهار بعنوان «عملیات سرنوشت ساز» به پیروزی در عملیات کربلای پنج تبدیل شد. بنابراین علت شکست عملیات را باید در علت هوشیاری دشمن و دسترسی به اطلاعات جستجو کرد. اما علت تبدیل شکست به پیروزی چند موضوع بود که به آن اشاره خواهم کرد:

1- شهامت و درایت فرماندهان سپاه در ارزیابی صحنه عملیات و ضرورت توقف آن که قبل از روشن شدن هوا این تصمیم گیری شجاعانه برای جلوگیری از افزایش تلفات، از سوی فرمانده سپاه اتخاذ شد.

2- انتخاب زمین مناسب برای عملیات و تعیین تاکتیک عملیاتی، همچنین تأکید بر زمان برای انجام عملیات، با تلاش آقامحسن صورت گرفت.

 اینجانب بعنوان راوی این عملیات بر صدق این نوشتار، خدا و خون شهدا را گواه می گیرم. این در حالی بود که بر اساس مشاهداتم و اسناد موجود که برخی منتشر شده است، مرحوم آیت الله هاشمی با همه جسارت و شهامتی که در پیشبرد امور انقلاب و کشور داشت، به نظرم قادر به تصمیم‌گیری در عملیات کربلای پنج نبود و سرانجام این تصمیم گیری از سوی آقامحسن اتخاذ شد. حداقل بیش از 30 نفر از فرماندهان و مسئولین که در آن جلسه سرنوشت ساز حضور داشتند و بعدها گزارش آن تحت عنوان «تصمیم گیری در عملیات کربلای پنج» در فصلنامه مطالعات جنگ منتشر شد، قابل مشاهده است.

آقامحسن با تجزیه و تحلیل عملیات کربلای چهار به این نتیجه رسید که موفقیت لشکر 19 فجر و تیپ 57 حضرت ابوالفضل(ع) در محور شلمچه به دلیل پیشروی برخلاف آرایش و استحکامات دشمن است. براساس این تحلیل، برای اقناع سازی فرماندهان درباره تاکتیک عملیات از عبارت «سُر خوردن» در پشت مواضع دشمن استفاده و نهایتاً نتیجه این تدبیر و تلاش برای آماده سازی عملیات، موجب تبدیل شکست به پیروزی شد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای پنج و کربلای چهار

برچسب ها:

عملیات کربلای 5

،

عملیات کربلای 4

،

محسن رضایی

،

آیت الله هاشمی

نقش و عملکرد آقای هاشمی در جنگ؛ ارزیابی با کدام رویکرد و روش؟

چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷
هاشمی رفسنجانی
نقش و عملکرد آقای هاشمی در جنگ

   قضاوت درباره شخصیت‌های تاریخی همواره دشوار است. گاهی چنان قضاوت‌ها دوقطبی و متناقض می شود که تصوّر آن که هر دو نظر درباره یک شخصیت واحد است، دشوار است. به این معنا که در باره نکات مثبت و یا منفی شخصیت مورد نظر، به همان میزان که برای تأیید استدلال می‌شود، در تکذیب نیز چنین است. بنظرم شخصیت آقای هاشمی همواره در قضاوت تاریخی دوگانه و متضاد است. این موضوع را در یک ملاقات حضوری به ایشان گفتم و سکوت کردند.

علت شکل‌گیری گفتمان و یا قضاوت دوگانه و یا دوقطبی درباره آقای هاشمی بیشتر به دلیل ویژه‌گی‌های فکری- شخصیتی و رفتاری ایشان بهمران نقشهای متفاوتی است که در موضوعات مختلف و به شکل اساسی و تعیین کننده در عرصه جنگ و انقلاب داشته است.ایشان همراه با قدرت ذهنی در طرح  و تبیین مسائل در اقشار مختلف نفوذ داشت. بنا براین انتظار می رود همواره ظرفیت قضاوت‌ و تفسیرهای متفاوت از نقش و عملکرد ایشان  وجود خواهد داشت.

تا کنون بر این باور بوده‌ام که تاریخ انقلاب و جنگ و تحولات سیاسی- امنیتی و حتی اقتصادی کشور را بدون نقش مرحوم آقای هاشمی نمی‌توان شناخت. به این اعتبار آقای هاشمی بخش جدایی‌ناپذیر از شاکله قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران و تحولات آن است.

با این مقدمه، نقش سه‌گانه آقای هاشمی در جنگ، شامل پشتیبانی از جنگ، تنظیم و تعیین روابط خارجی و فرماندهی جنگ، غیر قابل انکار است. به همین دلیل تلاش برای حذف و نادیده انگاشتن نقش آقای هاشمی از تاریخ جنگ، نه تنها به نتیجه نخواهد رسید، بلکه امکان واکاوی و شناخت نقش و تاثیرات ایشان را مخدوش خواهد کرد. به همین دلیل به جای حذف و یا نادیده گرفتن نقش ایشان در تاریخ جنگ، باید درباره نقش تاریخی ایشان بحث و گفتگو کرد.

آقای هاشمی در شکل‌گیری گفتمان عمومی از جنگ در کنار امام خمینی و از طریق خطبه های نمازجمعه، سخنرانی و اعلام مواضع در مجلس و با اقشار مختلف، همچنین با رسانه ها نقش مهمی داشت. تعیین میزان تخصیص اعتبار برای جنگ و نیروهای مسلح را آقای هاشمی از طریق مجلس و امام پیگیری می‌کرد. ایشان در جایگاه رئیس مجلس و نماینده امام در شورای عالی دفاع، در جریان جزئیات تصمیم ها و اقدامات نظامی قرار داشت.

بن بست در روابط نظامی ارتش و سپاه برای ادامه جنگ از طریق عملیات مشترک، نقش آقای هاشمی را بعنوان فرمانده عالی جنگ تقویت و موجب انتصاب ایشان بعنوان فرمانده عالی جنگ از سوی امام خمینی بعنوان فرمانده کل قوا شد.  انتصاب در جایگاه جدید بر سایر تلاش‌های ایشان ازجمله در سیاست خارجی با مدیریت مذاکرات پنهانی با آمریکا، با هدف تهیه تجهیزات و احتمالاً پایان دادن به جنگ با حذف صدام نقش مهمی داشت.

مدیریت روابط ارتش و سپاه علاوه بر تخصیص بودجه و امکانات، در تعیین اهداف و مأموریت های عملیاتی بود. ارتش و سپاه که پیش از این بصورت مشترک اقدام بر انجام عملیات می‌کردند، بدلیل اختلاف نظر درباره انتخاب زمین و روش بکارگیری نیروها و تجهیزات، قرار شد تحت فرماندهی آقای هاشمی به صورت جداگانه و مستقل در مناطق مختلف اقدام به عملیات کنند. در این فرایند، نقش آقای هاشمی در پیگیری پذیرش قطعنامه 598 و پایان دادن به جنگ بسیار برجسته بود. چنانکه برخی از مخالفان، ایشان را به دلیل سفر مک فارلین به تهران که با اطلاع کامل امام خمینی انجام شد و پایان دادن به جنگ، به خیانت متهم کردند.

با این توضیحات برای تبیین نقش آقای هاشمی در جنگ رویکرد و روشهای مختلفی وجود دارد که در پاسخ این پرسش باید مورد بررسی قرار بگیرد: چگونه می‌توان نقش آقای هاشمی را در جنگ ارزیابی و مورد قضاوت قرار داد؟ بر اساس روش تصمیم گیری برای پشتیبانی و فرماندهی جنگ ؟ بر اساس انجام عملیات‌های نظامی توسط ارتش و سپاه، یا نتیجه نظامی عملیات های انجام شده در صحنه نظامی و صحنه سیاسی؟ یا براساس نتیجه جنگ؟ به نظرم تفکر «واقعه محوری» و «سیاسی» درباره رخدادهای جنگ، مانع از فراروی از زمان و ارزیابی عمیق از نقش و جایگاه آقای هاشمی در جنگ است. به همین دلیل به نظر می‌رسد با گذشت زمان، به تدریج زمینه مناسب‌تری برای ارزیابی و قضاوت از نقش تاریخی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی فراهم خواهد شد، در حالیکه قضاوتهای متفاوت و حتی متناقض همچنان در باره نقش و عملکرد ایشان در انقلاب و جنگ ادامه خواهد داشت.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به آقای هاشمی در این سایت

برچسب ها:

آیت الله هاشمی

،

هاشمی در جنگ

کربلای چهار؛ آشکارسازی یا قربانی کردن حقایق تاریخی؟

یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷

   انتشار توئیت سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و واکنش نسبت به آن، برای چند روز فضای رسانه ای کشور را چنان تحت تأثیر قرار داد که گویا آنچه در 33 سال قبل واقع شده است، مسئله جاری کشور بوده و در چند روز اخیر رخداده است. ملاحظه یاد شده به معنای تأثیر نظامی عملیات کربلای چهار نیست که تاریخی شده است، بلکه ابعاد سیاسی و اجتماعی آن موجب چنین واکنشی شده است. مهمترین پرسشی که در بررسی کنش و واکنش‌ها می‌تواند بعنوان یک رویکرد مورد توجه قرار بگیرد، این است که؛ آیا واکنش‌ها بدلیل اهتمام به روشن شدن یک حقیقت تاریخی بود یا از انگیزه‌های سیاسی تأثیر گرفته است؟

یادداشت حاضر را با این فرض نوشته ام که؛ هیچ امری در تاریخ بدون نسبت با سیاست بمعنای مُوسّع آن قابل دوام و تأثیرگذاری نیست، بنابراین حتی توئیت «آقامحسن» نیز نمی تواند صرفا تاریخی باشد. در نتیجه واکنش ها صرفاً به دلیل اهتمام به روشن شدن یک حقیقت تاریخی نبود، بلکه ماهیتاً یک واکنش سیاسی در بازبینی یک واقعه تاریخی بود. با این توضیح، آنچه در فضای رسانه ای و عمومی رخ داد، چه بود؟ یک امر تاریخی با توضیحات آقامحسن و سردار سلیمانی در یک برنامه زنده تلویزیونی، اصلاح شد. به این معنا که عملیات کربلای چهار یک عملیات اصلی بود، ولی شکست خورد. این موضوع بیش از این در آثار سپاه بیان شده بود و روشن شدن آن به این همه هیاهو نیازی نداشت. آقامحسن هم پذیرفت که باید در توئیتِ این موضوع پیچیده و بکارگیری کلمات، دقت می کرد تا موجب برداشت اشتباه نشود.

اما در این میان ضمن روشن شدن یک حقیقت تاریخی، یک حقیقت دیگر نادیده گرفته شد و این مهمترین نتیجه رویکرد سیاسی به واقعیات و حقایق تاریخی است. نقش و جایگاه آقامحسن بعنوان فرمانده سپاه در زمان جنگ و عملکرد بی بدیل و نبوغ‌آمیز ایشان در تبدیل یک شکست نظامی در کربلای چهار به یک پیروزی در کربلای پنج، نادیده گرفته شد و بعبارتی قربانی شد که در یادداشت جداگانه ای به مناسبت پیروزی در عملیات کربلای پنج، درباره آن توضیح خواهم داد.

به نظرم پیدایش مسئله یاد شده بیش از اینکه حاصل توئیت آقامحسن باشد، متأثر از واکنش‌ها در برابر آن است که ماهیت آن سیاسی است و به همین دلیل با رویکرد سیاسی حتی اگر یک حقیقت تاریخی روشن شود، حقایق دیگری قربانی و نادیده گرفته خواهد شد. در این میان نقش آقامحسن در جنگ و زحمات ایشان بعنوان فرمانده فرزندان این سرزمین تا روزی که ایشان در قید حیات است، به دلیل ملاحظات و منازعات سیاسی، همچنان پنهان خواهد ماند.

با فرض اینکه ابعاد سیاسی و اجتماعی جنگ در فضای مناقشه آمیز سیاسی در کشور همچنان قابلیت تکرار چنین فضایی را درباره موضوعات و مسائل جنگ، به مناسبت های مختلف خواهد داشت، آیا برای روشن شدن واقعیات تاریخی راه حل دیگری جز راهی که درباره عملیات کربلای چهار طی شد، وجود ندارد؟ اگر پاسخ منفی باشد، «علت» آن مورد پرسش است و اگر پاسخ مثبت باشد، «روش» آن موضوع بررسی است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای چهار در این سایت

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

محسن رضایی

،

مناقشه سیاسی

کدام مسئله است؛ وقایع جنگ یا زندگی در جنگ؟

دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷

   در تمام چهار دهه گذشته، بیشتر به وقایع سیاسی، نظامی و امنیتی در زمان جنگ و پس از آن، توجه و برای بررسی آن اقدام کرده ام، اما زندگی در جنگ را با وجود اهمیت آن، هیچگاه دستمایه بررسی قرار نداده ام. پرسش این است که آیا روش یاد شده به دلیل علایق و توانمندی شخصی بوده است یا بیانگر توجه و تاکید بر آنچه اهمیت داشته، بوده است؟

پرسش مهمی است که پاسخ به آن دشوار است، ضمن اینکه در حالیکه نقدی بر زندگی و تفکر گذشته ام و آنچه انجام داده ام، بصورت مستقیم نیست، ولی ناظر بر ارزیابی کلیّت تفکر و رفتار گذشته و به نوعی نقدی بر زندگی گذشته ام می باشد.

آیا آنچه انتخاب کرده و به آن اهتمام داشته ام، خود نوعی زندگی نیست؟ با نظر به اینکه چیزی بیرون از زندگی وجود ندارد که در آن زندگی کرد، در واقع آنچه فکر و انجام داده ام، همان زندگی گذشته و جاری ام است. فارغ از این ملاحظه، آنچه مورد بررسی قرار داده ام، یعنی وقایع سیاسی، نظامی و امنیتی، اهمیت دارد یا زندگی در سیطره جنگ، سیاست و امنیت؟

در حالیکه سیطره جنگ و سیاست، زندگی ساز است، در عین حال هر نوع تفکر و زندگی، بر شکل گیری جنگ و سیاست تأثیر دارد. بنابراین مسئله، تفکیک و انتخاب یکی در برابر دیگری و اهمیت آن نیست، بلکه عوامل موثر بر انتخاب یکی به دلیل اهمیت آن، محل بحث است.

چرا برخی بر جنگ و سیاست و برخی دیگر بر زندگی در جنگ و سیاست توجه دارند؟ چنین انتخاب هایی نوعی زندگی است که برای بررسی موضوعیت دارد که بیشتر در نقد تفکر و زندگی افراد، یا زندگی نامه نویسی در زمان حیات و یا پس از مرگ مورد توجه قرار می گیرد.

اگر این انتخاب ها نوعی زندگی باشد، که هست، علت و چگونگی اهتمام به آن، صورت ها و چگونگی وقوع رخدادهای سیاسی، نظامی، امنیتی و زندگی در سیطره جنگ و سیاست را توضیح خواهد داد.

برچسب ها:

جنگ ایران و عراق

،

زندگی در جنگ

آزمون باورهای تاریخی و تغییر آن در فرآیند عمل

چهارشنبه ۵ دی ۱۳۹۷

   در حالیکه دغدغه بررسی های تاریخی را دارم ولی همواره این پرسش ذهنم را درگیر کرده است و حتی یادداشتی هم در سایت در همین زمینه نوشته ام که تاریخ بر عمل فردی- اجتماعی جامعه ایران، در بزنگاه تصمیم گیری و اقدام تاریخی، چه تأثیری دارد؟ حتی می شود پرسش را معکوس و به شکل دیگری طرح کرد. جامعه ایران در بزنگاه تاریخی برای تصمیم گیری و اقدام، تابع چه ملاحظاتی است و از چه عواملی از جمله تاریخ، تأثیر می پذیرد؟

چنانکه روشن است، پرسش بسیار کلی و در عین حال مهم است و برای پاسخ باید از بررسی های تاریخی، روانشناسی و جامعه شناسی تاریخی و سایر رشته ها استفاده کرد. بنابراین پاسخ به پرسش در بضاعت من نیست و در این یادداشت هم بررسی آن امکان پذیر نخواهد بود.

اما یک نکته اساسی وجود دارد که می شود بعنوان یک «قاعده روشمند» برای بررسی فرآیند شکل گیری اعمال فردی- اجتماعی جامعه ایران، با تأثیرپذیری از عوامل مختلف برای تصمیم و اقدام، به آن توجه کرد. به نظرم اساس هرگونه رفتار فردی- اجتماعی موثر و سرنوشت ساز، برآمده از باورمندی  سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و تاریخی است که به صورت تدریجی شکل می گیرد و به همین ترتیب نیز تأثیرگذار خواهد بود.

بنابراین بخش مهمی از باورمندی جامعه که در یک فرآیند تدریجی شکل گرفته است، در آزمون های عملِ خُرد و کلان در جامعه، بصورت تدریجی دستخوش تحکیم یا تجدید نظر می شود. فرضاً در حوزه تجربه جنگ ایران و عراق، اگر واقعه تاریخی مقاومت مردم در برابر تجاوز دشمن موجب شکل گیری باورمندی فردی- اجتماعی در باره نقش مردم در دفاع شده است، در مواجهات مکرر در برابر مواجهه با تهدیدات دشمن، میزان این باورمندی به آزمون گذاشته می شود و نتیجه آن تحکیم یا تغییر باورمندی به نقش مردم در دفاع خواهد شد. به نظرم منطق مواجهه با مسایل از این طریق و بصورت تدریجی شکل می گیرد و یا تغییر می کند، ولی نتیجه نهائی و تعیین کننده در بزنگاه تاریخی برای تصمیم واقدام آشکار خواهد شد.

برابر این توضیحات، برای آزمون صحت تبیین یاد شده، باید فهرست باورهای اساسی برآمده از تجربه جنگ با عراق را استخراج و سپس آزمون آنها در تجربیات جاری را بررسی کرد تا از این طریق مشخص شود کدامیک از باورها در این آزمون ها تحکیم و کدامیک دستخوش تغییر شده است؟

فرضاً دو باور اساسی مبنی بر «خصومت دشمن» در برابر انقلاب و مردم ایران و متقابلاً واکنش دفاعی جامعه ایران در برابر دشمن، در سال های گذشته و مواجهاتی که صورت گرفته، تحکیم شده و یا تغییر کرده است؟ یا اینکه   افزایش قدرت دفاعی ایران موجب تطمیع و تشویق دشمن به تجاوز و تعرض است، یا دشمن را به بازدارنده گی رسانده است؟ در آزمون های مختلف این باور تحکیم یا دستخوش تغییر شده است؟

روش یاد شده می تواند تاریخ را از واقعه به تجربه و از تجربه گذشته به امر جاری تبدیل کند. چنین تفکر و روشی در ساحت اندیشه و عمل، تفکر تاریخی را تغییر می دهد و منطق عمل فردی- جمعی را در نسبت با تجربه گذشته اصلاح و دگرگون خواهد کرد.

 

مطالب مرتبط:
+ تاریخ - تاثیر - تغییر (بخش اول)
+ تاریخ - تاثیر - تغییر (بخش دوم)

برچسب ها:

باورمندی

،

بزنگاه تاریخی

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها