
گزارشی را درباره نقش سرهنگ بهزاد معزّی، خلبان هواپیمای شاه و خانوادهاش برای سفر به مصر و مراکش در 26 دیماه 1357 و بعدها برای فرار ابوالحسن بنی صدر و مسعود رجوی، از ایران به فرانسه، خواندم که بهانه نگارش این جستار شد. گزارش یاد شده که در سایت آفتاب نیوز در تاریخ 7 بهمن 1402 منتشر شده، به آشنایی سرهنگ معزّی با اغلب آثار مرحوم دکتر شریعتی اشاره دارد و این احتمال را تقویت میکند که مطالعه آثار یادشده، در جذب وی به سازمان مجاهدین خلق تأثیر داشته است. این گزارش نیاز به ارزیابی و بررسی تاریخی دارد زیرا طبق یک گمانهزنی اطلاعاتی، اقدامات معزّی در موارد یادشده، به دلیل عضویت وی در سازمان سیا صورت گرفته است.
پیش از این به نقش سرهنگ معزّی در ترابری بنی صدر و رجوی به پاریس در کتاب «جنگ، بازیابی ثبات» اشاره کرده بودم، اما هیچگاه به این موضوع نپرداختم که معزّی که بود و چه تفکری داشت؟ چرا خلبان هواپیمای حامل شاه و خانوادهاش برای فرار از ایران بود؟ چرا به ایران بازگشت؟ چرا خلبان هواپیمای بنیصدر و رجوی برای فرار به فرانسه شد؟ و ... به نظرم پرسش های یادشده و بسیاری دیگر که نیاز به پاسخ دارد، بمعنای «تحقیق تاریخی» است، در حالی که آنچه من پیش از این انجام دادم، «نقل تاریخی» بوده است.

این توضیح را نوشتم تا روشن شود چه تفاوتی میان تحقیق تاریخی و تاریخ نقلی وجود دارد. چرا علیرغم تهیه و انتشار مجموعه ای از آثار در حوزه جنگ و انقلاب، بسیاری از نکات تاریخی مبهم است و به موازات انتشار آثار، بر پرسش ها افزوده میشود؟