یادداشت میهمان/ تحلیل جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم و روش؟ کینه شخصی یا مقابله با انقلاب؟- (2)

شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱

  بخش دوم پاسخ جناب آقای بهاءالدین شیخ الاسلامی به مصاحبه منتشر شده دکتر عبدالله ناصری در کانال شخصی ایشان، در ادامه از نظر خواهد گذشت.

بخش دوم:

   ناصری در ادامه پا را فراتر از تحلیل جنگ می‌گذارد و امام را متهم می‌کند که «برخلاف گفتمان ملی دورۀ انقلاب بلافاصله گفتمان جهانی را پیش گرفت» و همین رویکرد انحرافی باعث جنگ شد! سپس می‌افزاید: ...

برچسب ها:

عبدالله ناصری

،

بهاءالدین شیخ الاسلامی

،

تحلیل جنگ

یادداشت میهمان/ تحلیل جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم و روش؟ کینه شخصی یا مقابله با انقلاب؟- (1)

شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱
بهاءالدین شیخ الاسلامی

اشاره

  پس از انتشار مصاحبه دکتر عبدالله ناصری در کانال شخصی، بدلیل موضوعات مناقشه آمیزی که طرح شده است، جناب آقای شیخ الاسلامی پاسخی را تهیه و برای انتشار ارسال کرده است که در دو بخش منتشر خواهد شد. مسئله قابل توجه این است که پیش از این، نقد از  جنگ از سوی اپوزیسیون صورت می گرفت و سپس به پرسش های فراگیر در جامعه و مناقشه ارتش و سپاه در باره عملکرد سازمانی در جنگ تبدیل شد. به این اعتبار  نقد دکتر ناصری بدلیل سابقه و مسئولیت هایی که داشته و در مصاحبه به آن اشاره کرده اند، بیانگر توسعه دامنه انتقاد از جنگ از نظر مفهوم و موضوع در درون ساختار و آشکارسازی آن در مقایسه با گذشته می باشد ...

برچسب ها:

عبدالله ناصری

،

بهاءالدین شیخ الاسلامی

،

تحلیل جنگ

یادداشت میهمان/ معرفی و نقد کتاب «آغاز تا پایان» به قلم دکتر علی سرزعیم

شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰
کتاب آغاز تا پایان محمد درودیان

اشاره:

   معرفی و نقد کتاب «آغاز تا پایان» نوشته جناب دکتر علی سرزعیم، به نقل از کانال تلگرامی ایشان در سایت خبری الف بازنشر شده است. چاپ اول این کتاب در سال 1376 صورت گرفت و هم اکنون با 20 مرتبه تجدید چاپ که آخرین آن در سال 1397 بوده است، همچنان مورد توجه مخاطبین قرار دارد که در گزارش حاضر بخشی از دلایل آن نوشته شده است. جناب بهاء الدین شیخ الاسلامی نظارت علمی این کتاب را بر عهده داشتند که در این گزارش اشتباهاً بعنوان یکی از نویسندگان کتاب از ایشان نام برده شده است.

کتاب آغاز تا پایان را پس از نگارش مجموعه پنج جلدی سیری در جنگ نوشتم که از نظر رویکرد و روش، با آنچه قبل و بعد از آن نوشتم، تفاوت دارد. در واقع متن کتاب مستند به نتایج پژوهش و انتشار مجموعه سیری در جنگ نوشته شد. در فصول مختلف این کتاب، در پایان هر فصل یک پرسش مطرح و در فصل بعد به آن پاسخ داده شده است. به نظرم هم اکنون عناوین برخی فصول کتاب نیاز به بازبینی دارد که هنوز فرصت انجام آن فراهم نشده است. بعنوان مثال عنوان «تثبیت توازن به سود ایران» برای فصل هشتم، عنوان مناسبی برای تبیین تحولات جنگ در سال 66 نبود، چنانکه حملات عراق در سال 1367 این موضوع را آشکار کرد.

برچسب ها:

نقد کتاب

،

آغاز تا پایان

،

کتاب های محمد درودیان

یادداشت میهمان/ نقدی بر نقد نظرات و روش تاریخ نگاری مرحوم دکتر نخعی- بخش دوم

پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰

اشاره

   یادداشت منتقدانه بر نظرات مرحوم دکتر هادی نخعی در سه بخش و با هدف آشکارسازی نقش ایشان در روش تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق منتشر شد. گرامی ارجمند جناب بهاء الدین شیخ الاسلامی که از دوستان مشترک با مرحوم نخعی است و نقش موثری در حوزه تاریخ‌نگاری جنگ در سپاه داشته است، در پاسخ به یادداشت‌های منتشر شده متنی را ارسال کرده است که در دو بخش خواهد آمد. امیدوارم سایر دوستانِ مرحوم نخعی به پاس زحمات ایشان در حوزه تاریخ‌نگاری جنگ و ضرورت حفظ یاد و نام ایشان، نظرات خود را برای انتشار ارسال نمایند.

برچسب ها:

تاریخ نگاری جنگ

،

روش تاریخ نگاری

،

هادی نخعی

،

بهاء الدین شیخ الاسلامی

یادداشت میهمان/ نقدی بر نقد نظرات و روش تاریخ نگاری مرحوم دکتر نخعی- بخش اول

سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
بهاءالدین شیخ الاسلامی

اشاره

   یادداشت منتقدانه بر نظرات مرحوم دکتر هادی نخعی در سه بخش و با هدف آشکارسازی نقش ایشان در روش تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق منتشر شد. گرامی ارجمند جناب بهاء الدین شیخ الاسلامی که از دوستان مشترک با مرحوم نخعی است و نقش موثری در حوزه تاریخ‌نگاری جنگ در سپاه داشته است، در پاسخ به یادداشت‌های منتشر شده متنی را ارسال کرده است که در دو بخش خواهد آمد. امیدوارم سایر دوستانِ مرحوم نخعی به پاس زحمات ایشان در حوزه تاریخ‌نگاری جنگ و ضرورت حفظ یاد و نام ایشان، نظرات خود را برای انتشار ارسال نمایند.

برچسب ها:

تاریخ نگاری جنگ

،

روش تاریخ نگاری

،

هادی نخعی

،

بهاء الدین شیخ الاسلامی

یادداشت میهمان/ مواجهه آمریکا با انقلاب ایران با استناد به اسناد سفارت آمریکا – بخش دوم

شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹

اشاره:

   جناب آقای بهاءالدین شیخ اسلامی بخشی از روابط ایران و امریکا را با استناد به اسناد بدست آمده از سفارت امریکا مورد بررسی قرار داده اند که با توجه به ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب و در چهل سالگی جنگ، بخش دوم و پایانی آن در ادامه از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

چهل سالگی جنگ

،

تسخیر سفارت آمریکا

،

آمریکا و انقلاب ایران

،

بهاء الدین شیخ الاسلامی

یادداشت میهمان/ مواجهه آمریکا با انقلاب ایران با استناد به اسناد سفارت آمریکا – بخش اول

چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹
بهاءالدین شیخ الاسلامی
        بهاءالدین شیخ اسلامی

اشاره:

   پس از کودتای امریکا و انگلیس علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت در 28 مرداد سال 1332، آمریکا به صورت تدریجی در کانون سیاست‌های امنیتی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران قرار گرفت. چنانکه به مدت 25 سال، نقش آمریکا در تعیین جهت گیری سیاست‌های راهبردی و منطقه ای ایران تا ایجاد ساختارهای جدید فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل مشاهده است. همچنین در دوره یادشده، آمریکا در کانون مبازات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران قرار دارد. روند یادشده با شکل گیری نهضت مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 1357، دستخوش تحول بینادین شد.

  نقش آمریکا در سازماندهی و حمایت از جریانات سیاسی و براندازانه مانند کودتای نقاب در تیرماه سال 59، حمایت از صدام برای حمله به ایران در شهریور همان سال و سپس درگیری نظامی در خلیج فارس و بسیاری از رخدادهای دیگر که مهمترین آن ترور شهید سلمانی در عراق بود، مناسبات ایران و امریکا را بسیار پیچیده کرده است.

جناب آقای بهاءالدین شیخ اسلامی بخشی از روابط ایران و آمریکا را با استناد به اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا مورد بررسی قرار داده اند که با توجه به ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب و در چهل سالگی جنگ، قابل توجه است و در ادامه خواهد آمد. در این اسناد، ارزیابی آمریکا از وضعیت داخلی ایران و نقش ایران برای منافع آمریکا ناظر براین معنا است که آمریکا چگونه بدون توجه به نارضایتی مردم ایران از رژیم شاه، در چارچوب منافع خویش، حمایت از شاه را ادامه داده و سرانجام با سقوط رژیم پهلوی، پایگاه استراتژیک خود را در ایران و منطقه از دست داد.

برچسب ها:

چهل سالگی جنگ

،

تسخیر سفارت آمریکا

،

آمریکا و انقلاب ایران

،

بهاء الدین شیخ الاسلامی

یادداشت میهمان/ به بهانه کربلای4، گفتگو با راوی

شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
محمدصادق درویشی
محمدصادق درویشی

اشاره:

   جناب محمدصادق درویشی یادداشتی را با عنوان «چشم‌هاي دشمن باز است» در موضوع و مسئله عملیات کربلای چهار در تاریخ 3 دی 1399 در روزنامه اعتماد، منتشر کرده است که در بررسی آن، یادداشتِ «عملیات کربلای چهار؛ یک مسئله تاریخی یا دستمایه مناقشات سیاسی؟» را نوشتم و ایشان در یادداشت جدید که در ادامه خواهد آمد، ابعاد آن را توضیح داده است.

  بر این باور هستم که؛ بحث درباره عملیات کربلای4 که یک مسئله تاریخی- راهبردی است، هم اکنون بیشتر به روش سیاسی- تاریخی صورت می گیرد. در عین حال پرسش این است که؛ آیا ابهام در اسناد و مدارک تاریخی، موجب مناقشه در بررسی‌های تاریخی و راهبردی شده، یا اینکه نقطه عزیمت سیاسی، زمینه بازتفسیر روایت تاریخی را فراهم کرده است؟ انتظار داشتم و دارم که در یادداشت جناب درویشی بعنوان نماینده نسلِ پس از جنگ و سایر دوستان، مسئله یاد شده مورد بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

مناقشه سیاسی

،

غافلگیری

،

روایت های تاریخی

نقدی بر آمار آثار جنگ و گونه شناسی آن

چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹
نصرت الله صمدزاده
نصرت الله صمدزاده؛ مدیر کتابخانه تخصصی جنگ

اشاره:

   گروه جهاد و مقاومت سایت مشرق درباره تولید و توزیع کتاب­ های دفاع­ مقدس، با جناب آقای "نصرت ­الله صمدزاده" مسئول کتابخانه تخصصی جنگ، گفتگو و در تاریخ 5 مهر 99 منتشر کرده است. او ۲۰ سال است به صورت حرفه ­ای در حوزه ­ی کتاب دفاع­ مقدس فعالیت می­ کند و به عنوان مدیر کتابخانه تخصصی جنگ، از زیر مجموعه­ های دفتر ادبیات و هنر مقاومتِ حوزه هنری بر این عرصه اشراف دارد. وی در این گفتگو با اشاره به آمار انتشار و استفاده از کتاب‌های جنگ، گونه شناسی این آثار را در چارچوب مفهوم «دوره شناسی» مورد نقد و بررسی قرار داده که به این اعتبار و با نگاه به چهل سالگی جنگ، قابل توجه است. متن گفتگوی ایشان در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

چهل سالگی جنگ

،

کتاب های دفاع مقدس

،

آثار مربوط به جنگ

،

نصرت الله صمدزاده

جنگ ایران و عراق به روایت تحلیل‏گران غربی؛ اهداف و انتظارات به قلم خانم شمشیرگرها

یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹
کتاب خانم محبوبه شمشیرگرها
کتاب خانم شمشیرگرها

اشاره:

   تلاش خانم دکتر شمشیرگرها برای انتشار کتاب «جنگ ایران و عراق به روایت تحلیل‏گران غربی» به نظرم یکی از  وجوه تمایز میان آثار منتشرشده در چهل سالگی جنگ است که در یادداشت‌های پیشین به آن اشاره کردم. پرسش  از «اهداف کتاب و انتظارات»  از پژوهشگر محترم، موجب تهیه یادداشت حاضر و ارسال آن برای انتشار در سایت  شد. با فرض اینکه با تغییر در شرایط، رویکرد و روش‌ها برای بازبینی تاریخ گذشته شکل می‌گیرد، بنظرم اقدام  نویسنده محترم از نظر روش شناختی که در مقدمه کتاب به آن اشاره شده، بیش از محتوای کتاب باید مود توجه  قرار  بگیرد. در ادامه یادداشت نویسنده محترم در پاسخ به پرسش از اهداف کتاب و انتظارات، از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

نقد کتاب

،

چهل سالگی جنگ

،

محبوبه شمشیرگرها

یادداشت میهمان/ درودیان تشکیک کرده یا تردید؟ مسأله این است

دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
یادداشت داوود ضامنی
داوود ضامنی

اشاره

   جناب آقای ضامنی پس از انتشار یادداشت خانم جمشیدی، متن پیوست را تهیه و ارسال کرده اند که در ادامه خواهد آمد. توضیحات ایشان که با مبانی فلسفی یک پرسش را مورد بحث قرار داده، در فهم موضوع مورد بحث کمک می‌کند. در عین حال ایشان از مسیر یادداشت خانم جمشیدی درگیر بحث شده است و بهمین دلیل پرسش مورد بحث را با رویکرد دیگری مورد پرسش قرار داده و به تناسب آن، عنوان یادداشت را هم انتخاب کرده است. ایشان در یادداشت خود نوشته است: «پرسش از "آنچه در گذشته می‌توانست انجام شود یا باید می‌شد، ولی صورت نگرفت"، تنها از رهگذر خوانش انتقادی تاریخ بر می‌خیزد. این پرسش یعنی به زمین‌آوردن تاریخ جنگ هشت ساله ایران و عراق (یا به تعبیری تاریخ دفاع مقدس) از آسمان به زمین. گفتمان غالب بعد از جنگ تمام تلاشش را صرف کرد تا جنگ را از یک پدیده زمینی به آسمان برده و با ملکوت آسمانها گره بزند.» سپس نتیجه گیری کرده اند: «اگر پرسش از مطلقِ تاریخ باشد باید آنرا «تشکیک» دانست که قطعاً مبارک است. اما اگر دلیل طرح این پرسش، دستیابی به حقایقی تازه از جنگ ایران و عراق است که موجب شده بعد از سی و اندی سال از پایان آن به امکان‌های ظهور نیافته تاریخ جنگ ایران و عراق بیاندیشیم، «تردید» است و تردید هم در اینجا امری نامبارک است.»

ضمن تشکر از تهیه و ارسال یادداشت ایشان که امکان بحث دیگری را فراهم کرده اند و با آنچه در یادداشتم پیگیری کردم زاویه پیدا کرده است، امیدوارم پاسخ به این پرسش زمینه بحث جدید را فراهم کند. به این معنا که: چه تصوری از مفهوم تاریخ در ذهن جناب ضامنی وجود دارد که دعوت به بازبینی در تاریخ و امکان‌های نهفته در آن را در نسبت با «مطلقِ تاریخ» بمعنای «تشکیک» و دستیابی به «حقایق تازه»، بعنوان «تردید» ارزیابی می‌کنند؟ با توجه به اینکه تاریخ اندیشی برای دستیابی به معرفت تاریخی است، چرا هر نوع بررسی و بازبینی تاریخ به تشکیک و تردید محدود شده است؟

********************

نوشته سرکار عالی و اصرار بر فشرده‌سازی این حجم از مطالب چالش‌برانگیز در باب تاریخ در ده بند، مغز سوز است. برای فهم آن چاری نیست جز مراجعه به اصل نوشته جناب درودیان که سبب اصلی نگارش یادداشت‌تان بوده است. تقریر جناب استاد کمری هم بر یادداشت آقای درودیان، به جای آنکه سهولتی در فهم و تشریح مباحث برای خواننده ایجاد کند، بدتر عمق مناقشه را بیشتر کرده است. القصه بند ششم یادداشت شما بیش از بندهای دیگر برای اینجانب حائز اهمیت جلوه کرد. معتقدم تاریخ، هم‌زمان که روایت می‌کند، سانسور هم می‌کند. اظهارنظر در خصوص دشواره‌های یادداشت شما و جناب استاد کمری بماند برای بعد. آنچه که در مورد یادداشت جناب درودیان به ذهن این حقیر رسید را در چهار بند به شرح زیر عرض می‌کنم:

1. مقام «هست» و مقام «باید» در تاریخ ذاتاً متفاوت از یکدیگرند. اولی به انتولوژی بر می‌گردد. دومی به اخلاق. انتولوژی به ما می‌گوید چه چیز هست، اخلاق به ما می‌گوید چه چیز باید باشد.

2. به لحاظ فلسفی ریشه پرسش جناب درودیان را باید در فلسفه لایب‌نیتس جستجو کرد (البته اگر خیلی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر بخواهیم بحث کنیم، رد این تشکیک در تاریخ فلسفه به تقابل دیدگاه پارمنیدس و آناکسیمندر در یونان پیشاسقراطی بر می‌گردد). لایب‌نیتس در کتاب منادولوژی میان حقایق عقل (truths  of reason) و حقایق واقع (truths of  fact) فرق می‌گذارد. وی معتقد است دو قسم حقیقت وجود دارد: یکی حقایق عقل و دیگری حقایق واقع. حقایق عقل ضروری است و مخالف آنها ناممکن است و حقایق واقع ممکن به امکان خاص و مخالف آنها ممکن است.

3. پرسش از «آنچه در گذشته می‌توانست انجام شود یا باید می‌شد، ولی صورت نگرفت» تنها از رهگذر خوانش انتقادی تاریخ بر می‌خیزد. این پرسش یعنی به زمین‌آوردن تاریخ جنگ هشت ساله ایران و عراق (یا به تعبیری تاریخ دفاع مقدس) از آسمان به زمین. گفتمان غالب بعد از جنگ تمام تلاشش را صرف کرد تا جنگ را از یک پدیده زمینی به آسمان برده و با ملکوت آسمانها گره بزند. گفتمان انتقادی در تاریخ درست عکس این مسیر حرکت می‌کند. یعنی اولاً تلاش می‌کند جنگ را بفهمد، ثانیاً به این فکر ‌کند آیا می‌توانست امکان‌های دیگری در تاریخ جنگ ایران و عراق ظهور یابد یا خیر (همانطور که شما در بند ششم یادداشت‌تان آوردید تنها از رهگذر خوانش انتقادی است که تاریخ توجیه‌گرِ به سکوت وادارکُنِ متقاعدساز به تاریخ چالش‌گرِ به گفت‌وگو ترغیب‌کُنِ اقناع‌ساز بدل می‌شود). البته پاسخ به این سؤال از دید لایب‌نیتس منفی است. این جمله مشهور لایب‌نیتس که «هیچ چیزی بدون دلیل نیست» بیان می‌کند که امکان ظهور و تقرّر واقعه دیگری در تاریخ جنگ هشت ساله ممکن نیست. لایب‌نیتس با نظریه اسپینوزا که «هر آنچه ممکن است موجود شده است» مخالف است. به اعتقاد او همه چیزهای ممکن تحقق نیافته‌اند و درواقع بی‌نهایت جهان‌های ممکن وجود دارد که از میان آنها فقط یک جهان تحقق‌ یافته و موجود است. همه این جهان‌ها از نظر لایب‌نیتس از جواهر و اعراض تشکیل می‌شوند و گرایش خاصی به موجود شدن دارند. او معتقد بود جایگاه این جهان‌های ممکن - که تعدادشان بی‌نهایت است - اندیشه و علم خداوند است.

به عقیدة لایب‌نیتس «اصل جهت کافی» برای پیدایش یکی از این بی‌نهایت جهان‌های ممکن صرفاً «شایستگی» یا «درجات کمال» آن است: هر جهان ممکن به نسبت کمالی که دارد حق خواستاری وجود خواهد داشت. خداوند براساس حکمت بالغة خود،‌ جهانی را که از این میان بیشترین شایستگی یا درجات کمال را دارد‌ و بنابراین بهترین جهان ممکن است، می‌شناسد و آن را برمی‌گزیند و می‌آفریند. به عقیدة لایب‌نیتس این گزینش الهی براساس اصل بهترین انجام می‌شود، اصلی که براساس آن جهان موجود بهترین جهان ممکن با حداقل اصول است. یعنی جهانی است با کمترین علل و بیشترین معلول‌ها، یا کمترین ابزار و بیشترین اهداف و غایات. ما فقط می‌توانیم امکان‌های دیگر در تاریخ را تخیل کنیم نه اینکه ایجاد کنیم. حتی در آینده هم نمی‌توانیم.

4. این گزاره که تاریخ چیست؟ روایت آنچه انجام شده یا آنچه باید انجام می‌شد، ولی نشد اگر پرسش از مطلقِ تاریخ باشد باید آنرا «تشکیک» دانست که قطعاً مبارک است. اما اگر دلیل طرح این پرسش، دستیابی به حقایقی تازه از جنگ ایران و عراق است که موجب شده بعد از سی و اندی سال از پایان آن به امکان‌های ظهورنیافته تاریخ جنگ ایران و عراق بیاندیشیم «تردید» است و تردید هم در اینجا امری نامبارک است.

 داود ضامنی

10 اردیبهشت 99

برچسب ها:

مفهوم تاریخ

،

امکان های تاریخ

،

داوود ضامنی

یادداشت میهمان/ «امکان»، «نقد»، «احتمال»؛ ضرورت‌های سه‌گانه در روش‌شناسی فهم واقعه

چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
یادداشت فرانک جمشیدی
فرانک جمشیدی

فرانک جمشیدی

   هنگامی که یادداشت آقای درودیان با عنوان «تاریخ؛ روایت آنچه انجام شده یا آنچه باید انجام می شد، ولی نشد» را خواندم، سعی کردم از روش همیشگی‌ام برای فهم آنچه در وهله‌ی نخست دشوار و پیچیده به نظر می‌رسد، استفاده کنم. آن روش عبارتست از تجزیه‌ی متن به گزاره‌های تک‌جمله‌ای به منظور ادراک جملات مشابه و کنار هم قراردادن آنها و یافتن سیر منطقی بحث به کمک اِعمال برخی جابجایی‌ها در جملات و برخی افزود و کاست‌هایی که به نظر می‌رسند برای قابل‌فهم‌کردن موضوع ضروری باشند و در نهایت، صراحت‌بخشیدن به مسئله‌ای که آن متن در خدمت طرح یا شرح و بسط آن است. در نتیجه‌ی این اقدام، دریافتم که ایشان چند موضوع را در همان یادداشت کوتاه بیان کرده‌اند تا سرانجام به مسئله‌ای که مقصودشان از طرح آن موضوعات بوده، برسند و آن مسئله، احتمال می‌دهم چیزی باشد که من در عنوان یادداشتم آورده‌ام: «امکان»، «نقد»، «احتمال»؛ ضرورت‌های سه‌گانه در روش‌شناسی فهم واقعه. و اما موضوعات به گمانم به شرح ذیل‌ باشند: ...

برچسب ها:

تاریخ نگاری

،

روش نقد

،

واقعه محوری

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ «در معنای تاریخ»

شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹

اشاره:

علیرضا کمری
علیرضا کمری

   با انتشار یادداشتی در سایت، تحت عنوان «تاریخ روایت آنچه انجام شده یا آنچه باید انجام می‌شد، ولی نشد»، جناب آقای کمری متن پیوست را تهیه و ارسال کرده اند که در ادامه خواهد آمد. با مطالعه متن ارسالی، نخستین پرسشی که ذهنم را فارغ از مندرجات یادداشت، درگیر کرد، این بود که؛ محل نزاع چیست و چگونه شکل گرفته است؟ موضوع یاد شده به اندازه‌ای عمیق است که بر کلیّت تفکر تاریخی و تاریخ‌نگاری معاصر ازجمله جنگ و انقلاب، سایه انداخته است، به همین دلیل باید مسیر تعامل کنونی را دنبال کرد تا راهی برای فهم مسئله مورد نزاع گشوده شود. در یادداشت دیگری به این مسئله اشاره خواهم کرد.

*************

با سلام و عرض ارادت محضر دوست دانشور جناب آقای درودیان؛ نظر به یادنوشت مورخه 30 فروردین 99 جناب‌عالی با عنوان «تاریخ روایت آنچه انجام شده یا آنچه باید انجام می‌شد، ولی نشد» ذیلاً چند نکته را شایان توجه و تذکار می‌داند.

1/ ورای معنای واژگانی کلمه تاریخ، تاریخ در اصطلاح مفید سه معنا و مفهوم کلی است؛ زمان ـ رخداد ـ گزارش رخداد (در قالب متن/ روایت). زمان در تاریخ همان مفهومی است که کی‌بودگی و کی‌شدگی رخداد را معلوم می‌کند و معمولاً بین دو کلمه‌ی «از» و «تا»ی تقویمی اظهار و آشکار می‌شود. می‌شود به این اعتبار زمان و تقویم را مرادف هم تلقی کرد. زمان در تاریخ امری بیرونی است و زمانِ درونی فوق زمان تاریخی است، در معنای دوم از زمان به معنای ژرف «وقت» و «واقعه» توجه باید کرد. تنها موجودی که زمان را می‌فهمد و در او وجود می‌یابد انسان است، از این‌رو هایدگر انسان را هستی یا هستومندیِ زمان ـ دازاین ـ می‌داند و «زمان‌بودگی [انسان] ناگزیر تاریخ‌بودگی را پیش می‌کشد و ... و دازاین هستنده‌ای است که گذشته و آینده‌ی او در اکنون او حضور دارند».1 رخداد/ رویداد/ ماجرا در تاریخ پدیداری است که در زمان و مکان واقع می‌شود و به وقوع می‌پیوندد. اما تاریخ در معنای گزارش رخداد در قالب متن/ روایت به ظهور و بروز می‌رسد. می‌توان گفت تاریخ در این معنا وقوع روایت در قالب متن/ اثر است. از این‌رو وقوف بر وقوع رخداد حاصل وقوف بر روایت است و تاریخ از این حیث بدون وجود وقوع روایت موجودیت نمی‌یابد.

2/ اشاره کرده‌اید به «لفظ مشترک تاریخ»؛ این سخنی است بجا که به‌رغم وضوح ظاهریِ معنای تاریخ، این واژه، مقوله‌ای مفهومی و از نوع مشترکات لفظی است به این معنا که فاقد صراحت و تک معنابودن است و به اقتضای نظام‌های اندیشگانی متفاوت، تفسیرپذیر است. مع‌الوصف چنین نیست که اصول موضوعه تاریخ در علم تاریخ، تاریک باشد و بر قواعد شناخت علمی استقرار نپذیرد، به‌ویژه آنکه طریقیت تاریخ/ تاریخی، خودگونه‌ای شناخت محسوب می‌شود. چرا که «تاریخ نوعی تحقیق و پژوهش است، علم پی‌بردن به چیزهاست و به این معنی علم است».2

3/ آورده‌اید که: «در رویکرد واقعه محور برای بررسی جزئیات وقایع و توصیف و تحلیل آنچه رخ داده است ... گذشته از طریق اسناد و با توصیف و تحلیل تبیین [می‌شود] و در رویکرد واقعه محور گذشته‌گرا به روش جزئی‌نگری و توصیف، گذشته در گذشته محصور می‌شود و امر گذشته نسبت روشنی با آینده ندارد و ...»

به عرض می‌رساند: پایه و مایه‌ی مطالعات تاریخی و برآیندهای آن مستلزم شناخت چگونگی و چرایی رخدادهای گذشته به‌مدد اسناد و مدارک، شواهد و قرائن بر جای مانده از رخداد (و به تعبیر شما، واقعه) است. از این حیث منزلت داده‌ها و یافته‌های مورخان/ مورخانه فراتر از حاصل کار وقعه‌نویسان و ناقلان و راویان رویدادهاست، مع‌الوصف اولاً؛ هیچ گونه پژوهش تاریخی یا مورخانه تهی پا بَری از اکنون مورخ صورت نمی‌پذیرد، حتی هر نوع روایت و نقل واقعه‌نگارانه از گونه‌ای پنهان و پوشیده از تحلیل مُبرا نیست، چرا که «آنچه در زبان مورخ بازتاب پیدا می‌کند عکسبرداری دقیق و کامل از گذشته نیست. بین گذشته و مورخ یک شکاف وجود دارد که این شکاف را تفسیر مورخ پر می‌کند. حتی در ساده‌ترین گزارش‌هایی که یک مورخ عرضه می‌کند ما خبر خالص نداریم، هر خبری مسبوق به یک پیش‌فهم، پیش‌انگاره و تفسیر است»3 این پیش‌انگاره و تفسیر به اکنون زمان و زمینه‌ی ذهنی مورخ مربوط است. استنفورد این معنا را چنین بازگفته است: «تاریخ را می‌توان برای توصیف دو نوع توالی به کار برد: توالی رویدادها یا توالی گزارش ما از آن رویدادها، توالی‌های نوع اول و دوم از هم جدا نیستند»4 و «تاریخ امروز تنها حدیث دیروز نیست حدیث دوام و استمرار است ـ و حدیث فردا»5. ثانیاً؛ هر نوع اکنون فهمی، در نسبت با هر موضوع یا رخدادی و آینده‌شناسی در گرو تفحص و تحقیق دقیق در گذشته و چند و چون وقایع سپری شده است. به همین اعتبار گفته‌اند گذشته چراغ راه آینده است. به فرض آنکه تصور یا گفته شود ـ و در صحّت و سقم این گفته جای اما و ان‌قلت بسیارست ـ که ماهیّت جنگ (با نظر به جنگ هشت‌ساله ایران ـ عراق) استراتژیک یا جنگ امری استراتژیکی یا نظامی، یا سیاسی، یا اقتصادی یا فرهنگی است، این همه معطوف شناخت دقیق دقائق این رویداد از حیث گذشته‌ی ماجرا، یا آنچه گذشت ماجراست.

در این‌جا دو چیز سبب پرهیز یا احتیاط می‌شود از آنچه جنگ هشت‌ساله را رویدادی صرفاً گذشته شده تلقی کرد، یکی این‌که این رخداد یا پدیده ـ لااقل و ظاهراً پی‌آیندهای آن ـ جریان دارد و اتمام ناپذیرفته است. مادامی که مناسبات و ملاحظات گونه‌گون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی این رخداد را احاطه کرده‌اند و از ماجرا در کسوت زبان فرهنگی اندیشگانی به دفاع مقدس تعبیر می‌شود، جنگ/ دفاع مقدس در هیئت گفتمان غالب ادامه دارد و پایان نیافته است که تعلق به «گذشته» پیدا کرده باشد. دگر آنکه نمی‌توان گفت تاریخ جنگ ـ در معنای گذشته‌ی رویداد/ رویداد گذشته ـ فراهم آمده/ نوشته شده است. هر آنچه تا به حال در صورت‌های متعدد درباب این دوران نوشته و گفته شده در زمره‌ی منابع و مواد تاریخی محسوب می‌شود و البته هر اندازه که مجال تولید این نوع مواد فراهم‌تر باشد، امکان دسترسی به تاریخ گذشته‌ی جنگ بیشتر و بهتر میسر می‌شود. آنچه در این میان شایسته‌ی امعان نظرست توسعه‌ی ظرفیت فهم تاریخ و فراهم‌سازی امکان پیدایی روایت‌هایی است که بیان و بازگفت آنها می‌تواند به شناخت زوایا و خبایای این دوران بینجامد و ابعاد ناشناخته یا کمتر کاویده‌ی رویداد را شناسا و معرفی کند. شناخت‌های برآیندی در تاریخ و تحلیل و نقد درباب «آنچه در گذشته می‌توانست انجام شود و باید می‌شد، ولی صورت نگرفت» در گرو شناخت دقیق همان گذشته و تاریخ آن است و نه جدا و بی‌نیاز از آن. بدیهی است درک وضع اکنون و آینده متکی بر شناخت گذشته است و گذشته تا زمانی که حال وجود دارد هیچ‌گاه گذشته شده و اتمام یافته نیست.

پی‌نوشت:

1/ احمدی، بابک (1386). رساله‌ی تاریخ، جستاری در هرمنوتیک تاریخ. تهران: نشر مرکز. ص 114.

2/ مفهوم کلی تاریخ، کالینگوو. ر.ج (). مفهوم کلی تاریخ. ترجمه: علی‌اکبر مهدیان (1396). تهران: اختران.

3/ آقاجری، هاشم (1387). «تأملاتی در علم تاریخ». مقاله در کتاب دانش تاریخ و تاریخ‌نگاری اسلامی. به‌اهتمام: حسن حضرتی. قم: بوستان کتاب قم. صص 26 و 30.

4/ استنفورد، مایکل (؟). درآمدی بر فلسفه تاریخ. ترجمه: احمد گلمحمدی (1396). تهران: نشر نی. ص 10.

5/ زرین‌کوب، عبدالحسین (1392). تاریخ در ترازو. تهران: امیرکبیر. ص 23.

 

مطالب مرتبط:
+ سایر یادداشت های نویسنده محترم در این سایت

برچسب ها:

تاریخ نگاری

،

روش نقد

،

امکان های تاریخی

،

علیرضا کمری

یادداشت میهمان/ مقایسه رویکرد به مسئله جنگ در دو کتاب به قلم خانم نوروزی

چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸

اشاره:

   در دو دوره زمانی متفاوت این فرصت فراهم شد که با جمعی از دوستان، ابتدا کتاب «آغاز تا پایان» و بعد هم کتاب «جنگ ایران و عراق؛ موضوعات و مسائل» را بصورت جمعی مورد مطالعه قرار دادیم که برای من بسیار ارزشمند و آموزنده بود. خانم نوروزی با توجه به حضور در دو دوره، در یک فرصت جدید و به مناسبتی که فراهم شده بود، تفاوت دو کتاب را مورد توجه قرار داده است که از ایشان تقاضا کردم یادداشتی را در این زمینه تهیه و ارسال کنند که ضمن تشکر، یادداشت ایشان در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

کتاب آغاز تا پایان

،

موضوعات و مسایل جنگ

،

نقد کتاب

،

سمانه نوروزی

یادداشت میهمان/ نقدی بر روش فهم از جنگ

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸
یادداشت علیرضا کمری
علیرضا کمری

اشاره:

   درباره مباحث روش‌شناسی و در نقد «رویکرد تاریخی و نقلی به مسئله جنگ»، پیش از این یادداشت‌های متفاوتی را منتشر کرده بودم. اخیراً یادداشتی را تحت عنوان «روش فهم جنگ ایران و عراق، بررسی مفهومی یا مطالعه تاریخی؟» نوشتم و پرسش یاد شده را با فرض تاریخ‌مندی پدیده‌ها و دوگانگی روش تحقیق، بصورت توصیفی و مفهومی، مورد بررسی قرار دادم. جناب آقای علیرضا کمری با نقد کوتاه خود بر این «کوته‌ نوشت»، این امکان را فراهم کردند تا لایه‌های پیچیده این موضوع مورد بحث قرار بگیرد. ضمن قدردانی از ارسال مطلب ایشان، بر این باورم هستم که طرح بحث در این حوزه و گفتگو درباره آن می‌تواند رویکرد و روش‌های کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق را دستخوش تغییر کند. در ادامه ابتدا نقد ایشان و سپس چند نکته را که بیشتر ناظر بر تفاوت در مبانی نظری و روشی درباره مطالعه جنگ ایران و عراق است، مورد اشاره قرار خواهم داد:

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فهم از جنگ

،

امر استراتژیک

پاسخ به نقدی بر نقد

دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸
نقد یادداشت رضا صادقی
رضا صادقی

اشاره:  

 پس از انتشار یادداشت «درنگی در انتساب راهبرد جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم به امام خمینی» در سایت جماران، نویسنده محترم جناب آقای صادقی درخواست کردند یادداشت ایشان را بخوانم. پس از مطالعه، یادداشتی را با عنوان «نقدی بر یک نقد؛ استراتژی امام در جنگ چه بود و چه نتیجه ای داشت؟» نوشتم که در سایت منتشر شد و از ایشان خواستم مطالعه کنند. ایشان پس از مطالعه، به نقد اینجانب پاسخ داده اند که در ادامه خواهد آمد. بنظرم در زمانه‌ای که باب گفتگو درباره مسائل اساسی به نحوه بایسته گشوده نشده، باید اهتمام جناب صادقی به نقد و بررسی موضوعات و مسائل اساسی را مغتنم شمرد و برای تداوم و گسترش آن، تلاش کرد. در ادامه ابتدا یادداشت جناب آقای صادقی و سپس توضیحاتی که در این زمینه وجود دارد، خواهد آمد.

برچسب ها:

استراتژی امام در جنگ

،

پایان جنگ

،

آیت الله هاشمی

نقد خانم فرانک جمشیدی بر یادداشت «جنگ به کدام روایت؛ فرماندهان یا پژوهشگران؟»

جمعه ۵ مهر ۱۳۹۸

 غلبه‌ی منطق «یا»ی تمایزگذار بر تفکر درباره‌ی جنگ؛ مانع جدی شکل‌گیری عقل جمعی در این حوزه است

فرانک جمشیدی
نقد خانم فرانک جمشیدی

جناب آقای درودیان؛ آنچه نوشته بودید به اجزایی تفکیک کردم تا بهتر دریابم مسئله چیست. بهتر است بدانید در این تفکیک و جابجایی، چیزی از آن خود ننوشته‌ام و به متن شما وفادار باقی مانده‌ام:

مسئله چیست؟

تلاش‌های همزمان فرماندهان و پژوهشگران برای روایت جنگ، تاکنون کمک چندانی به رفع ابهامات و پاسخگویی به پرسش‌های موجود نکرده است.

پرسش‌های اصلی

1- وجوه مشترک و متفاوت روایت فرماندهان و پژوهشگران از وقایع جنگ ایران و عراق کدام‌اند؟

2- ما بیشتر به کدام روایت از جنگ نیاز داریم؟

مُسلَّمات بحث

1- وجود اجماع میان فرماندهان جنگ و پژوهشگران بر سر موضوعاتی چون دفاعی‌بودن جنگ ایران در برابر تجاوز عراق، نقش مردم در این دفاع و حمایت‌های جهانی همه‌جانبه از عراق.

2- وجود مناقشه میان فرماندهان جنگ و پژوهشگران بر سر دلایل سیاسی و تاریخی دفاع ایران و تجاوز عراق و چگونگی آن.

3- وجود تمایز و تفاوت میان روایت پژوهشگران و روایت فرماندهان و مسئولان که این خود به پیدایی رویکردها و روش‌های متکثر یا تفاوت رویکردی- روشی انجامیده است.

گزاره‌های قابل به اشتراک‌گذاری برای نقد و نظر و اثبات و رد

1- به نظر می‌رسد، روایت پژوهشگران از جنگ بیشتر روایتی تاریخی و سیاسی با، دست‌کم، چهار ویژگی باشد: الف- برآمده‌ی نگاه بیرونی به جنگ، ب- فارغ از پذیرش مسئولیت اقدامات انجام‌شده در زمان جنگ، ج- تابع داده‌های موجود در منابع مختلف، و د- تا اندازه‌ای مشاهده‌ای.

2- به نظر می‌رسد، روایت تاریخی و سیاسی پژوهشگران، عطف به چهار ویژگی فوق، نتواند به پرسش‌ها و ابهام‌ها درباره‌ی موضوعات مناقشه‌برانگیز جنگ پاسخ ‌دهد یا مرجعیت لازم برای پاسخگویی در این زمینه را داشته باشد، هرچند موجب شکل‌گیری تلاش‌های هدفمندی در جهت توصیف و تبیین رخدادهای جنگ و تحولات آن و نیز وضوح واقعیات تاریخی شده و می‌شود.

3- به نظر می‌رسد، روایت فرماندهان و مسئولان به پنج دلیل قابلیت داشته باشد که جهت‌گیری پژوهشی پژوهشگران را تعیین و اصلاح نماید: الف - مُنضم‌بودن به تجربه‌ی حضوری و مواجهه‌ی مستقیم با ‌جنگ در مکا‌ن‌های مختلف وقوع این واقعه، ب – متأثربودن از نقش‌ها و مسئولیت‌های متفاوت فردی و سازمانی که فرماندهان در زمان جنگ برعهده داشته‌اند، ج - توانایی تبیین وقایع تاریخی، د - توانایی رفع ابهامات درباره‌ی اهداف مستتر در ورای تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات اتخاذشده و چگونگی انجام و اجرای آنها در زمان جنگ، ه- توانایی برجسته‌سازی درس‌های مکنون در درون وقایع و بهره‌گیری از آنها برای هرگونه تصمیم‌گیری‌ و اقدام در حال و آینده.

4- به نظر می‌رسد، غلبه‌ی روایت تاریخی و سیاسی پژوهشگران بر تفکر و گفتار و نوشتار فرماندهان یا تأثیرپذیری آنها از روش پژوهشگران، مانع از شکل‌گیری گفتمان پاسخگو و مسئولیت‌پذیر در حوزه‌ی جنگ شود.

در شکل فعلی می‌توان دریافت چقدر نکات مبهم در این طرح بحث وجود دارد که باید آنها را وضوح ببخشید. برای مثال:

1ـ به وجود اجماع درباره‌ی آن سه گزاره تردید دارم. دست‌کم خودم، در مقام یکی از پژوهشگران جنگ، همچنان درباره‌ی مصادره به مطلوب کردن معنای جنگ دفاعی به نفع دفاعی‌خواندن یکسره‌ی جنگ هشت‌ساله مردّدم.

2ـ پژوهشگران جنگ را چندان جامعه‌ای یکدست و بی‌فراز و فرود گرفته‌اید که گویی با جامعه‌ی پژوهشی یکدستی روبرو باشیم. حال آنکه اینطور نیست. این جامعه نیاز به تعریف دقیق و روشن دارد. همین الان در طیف گسترده‌ی پژوهشگران جنگ، شیرعلی‌نیا هست، من هم هستم، کمری هم، شاکری هم، سنگری هم، شما هم، آتشی‌پور و شیخ‌زاده هم،  و پرشمار زید و عمرها. ما پژوهشگران ادبی، هنری، تاریخی، سیاسی، دینی، حقوقی، روانشناسی، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی، زبان‌شناسی، روش‌شناسی، و ... جنگ داریم که الزاماً روایتشان از جنگ، سیاسی و تاریخی نیست. پس من به‌درستی درنمی‌یابم شما از کدام اجتماع پژوهشگران صحبت می‌کنید.

3ـ نظیر اشکال فوق درباره‌ی فرماندهان و مسئولان نیز صادق است. اینها هم جامعه‌ی همگن و یکپارچه‌ای نیستند که اگر شما بفرمایید «روایت فرماندهان و مسئولان»، منِ مخاطب بی‌درنگ دریابم از کدام اجتماع سخن می‌گویید.

4ـ در این متن باردیگر همان درودیان دهه‌ی هشتاد را دیدم که در دفتر خیابان رشت، بحث از روایت اولیه و اصیل (بی‌واسطه، حضوری، مستقیم) و روایت‌های ثانوی (دست به دست شده، سینه به سینه، غیرحضوری و غیرمستقیم، کم‌اعتبار و دارای اصالت مشکوک و مشروط) می‌کرد و نگران تحریف روایت اصیل بود.

5ـ نمی‌توانم دریابم چرا کاوش‌ها و بررسی‌های دقیق «کتابخانه‌ای»، «میدانی»، «اسنادی»، منطقاً نتوانند به مصاف عناصری چون «حضور»  در واقعه، «ایفای نقش مؤثر» و «عهده‌داری مسئولیت» در آن واقعه بروند و با آنها در زمینه‌ی روایت واقعه هماوردی کنند.

6ـ چه دلیل/ دلایل قانع‌کننده‌ای برای  دادن دو امتیاز «تعیین‌کنندگی» و «اصلاح» به فرماندهان و مسئولان وجود دارد و چرا آنها باید «مُعیِّن» و «مُصلح» پژوهشگران در روایت جنگ باشند؟

7ـ به گمانم مسئله‌ی شما در این یادداشت کاملاً متأثر باشد از مأموریت پژوهشی‌ای که اراده‌شده یا ناشده برای خود تعریف کرده‌اید و من شخصاً از آن به «جست‌وجوی امر متعالی» تعبیر می‌کنم؛ مأموریتی که موجب شده مسئله‌تان همواره حول یافتن «ترین»ها دور بزند: اساسی‌ترین پرسش‌ها، اساسی‌ترین موضوعات، اساسی‌ترین مسئله‌ها، راهبردی‌ترین گزینه‌ها، اصیل‌ترین روایت‌ها، حیاتی‌ترین نیازها، به‌روزترین درس‌ها و عبرت‌ها، و ... .

8ـ به نظرم «جست‌وجوی امر متعالی» اشکالی را متوجه مسئله‌ی پژوهش نکند. شما می‌توانید این مسئله را طرح کنید که «چرا تلاش‌های همزمان فرماندهان و پژوهشگران برای روایت جنگ، تاکنون کمک چندانی به رفع ابهامات و پاسخگویی به پرسش‌های موجود نکرده است؟». اما چنین جست‌وجویی، با حاکم‌کردن منطق «یا»ی تمایزگذار به جای «واو» عطف‌دهنده و متحدساز، منطق هدف از تفکر درباره‌ی مسئله را قویاً از خود متأثر می‌سازد. براساس تفکر متأثر از منطق «یا»ی تمایزگذار، هدف (برابر آنچه در مقاله‌ی شما آمده) عبارت است از «تعیین گفتمان پاسخگو و مسئولیت‌پذیر در حوزه‌ی جنگ». بدیهی است چنین هدفی،  منطق انتخاب مسیر بحث را هم متأثر کند. برای مثال، به عنوان مطلب خود دقت کنید: «کدام روایت از جنگ؛ روایت فرماندهان یا روایت پژوهشگران؟». همچنین منطق طرح پرسش‌ها را هم تحت‌تأثیر قرار ‌دهد. درباره‌ی پرسش دوم خود درنگ کنید: «ما بیشتر به کدام روایت از جنگ نیاز داریم؟». افزون بر این هر دو، بر منطق استدلال‌ها یا اقامه‌ی براهین سایه ‌افکند: «روایت فرماندهان و مسئولان به پنج دلیل قابلیت دارد که جهت‌گیری پژوهشی پژهشگران را تعیین و اصلاح نماید:

الف - مُنضم‌بودن به تجربه‌ی حضوری و مواجهه‌ی مستقیم با ‌جنگ در مکا‌ن‌های مختلف وقوع این واقعه،

ب- متأثربودن از نقش‌ها و مسئولیت‌های متفاوت فردی و سازمانی که فرماندهان در زمان جنگ برعهده داشته‌اند،

ج - توانایی تبیین وقایع تاریخی،

د - توانایی رفع ابهامات درباره‌ی اهداف مستتر در ورای تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات اتخاذشده و چگونگی انجام و اجرای آنها در زمان جنگ،

هـ- توانایی برجسته‌سازی درس‌های مکنون در درون وقایع و بهره‌گیری از آنها برای هرگونه تصمیم‌گیری‌ و اقدام در حال و آینده».

و در پایان منطق نتیجه‌گیری را نیز بی‌نصیب نگذارد: «غلبه‌ی روایت تاریخی و سیاسی پژوهشگران بر تفکر و گفتار و نوشتار فرماندهان یا تأثیرپذیری آنها از روش پژوهشگران، مانع از شکل‌گیری گفتمان پاسخگو و مسئولیت‌پذیر در حوزه‌ی جنگ می‌شود».

9- مراد از این درازگویی این است که «جست‌وجوی امر متعالی» به‌عنوان یک دغدغه‌ی شخصی و در ساحت زندگی فردی مشکلی ایجاد نمی‌کند، که سهل است، موجب گذار و گذر از بسیار موانع است. اما «امر متعالی» هرگز نمی‌تواند عهده‌دار مدیریت بحث‌های حوزه‌ی روایی جنگ ایران و عراق باشد، به سبب آنکه نفس این جست‌وجو و هدفی که برای خود قائل است؛ یعنی «پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری»، «تعیین‌کنندگی و اصلاح»، اساساً غیرساز و به حاشیه‌ران است.

 

مطالب مرتبط:
+ کدام روایت از جنگ؟ فرماندهان یا پژوهشگران؟

برچسب ها:

روایت از جنگ

،

مطالعات جنگ

،

تاریخ شفاهی

،

فرانک جمشیدی

نقدی بر یادداشت «نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور به جنگ» به قلم یحیی نیازی

سه شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۸

اشاره:

یحیی نیازی
یحیی نیازی

یادداشت دوست عزیز و گرامی جناب آقای نیازی در نقد یادداشت «نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور» که در سایت منتشر شده، ناظر بر دو موضوع اساسی است:

1- جنگ ابعاد مختلفی داشته است که تنها با روش پژوهشی قابل حصول نیست و لذا استفاده از رویکرد معنوی و روش خاطره گوئی برای شناخت سایر ابعاد جنگ که ثبت و ضبط نشده است، ضروری است.

2- تمرکز بر رویکرد پژوهشی با رجوع به گفتار و نوشتار فرماندهان، همچنین اسناد که از الزامات پژوهش در باره جنگ است، شناخت جنگ را محدود به موضوعات خاصی خواهد کرد.

   نقد جناب نیازی به لحاظ رویکردی و روش شناختی به این اعتبار قابل پذیرش است که موضوع مورد بحث را به همین یادداشت محدود و مسئله اساسی مورد بحث را نادیده بگیریم. مسئله اساسی مورد بحث که منجر به انتشار یادداشت و نقد رویکرد خاطره محور شده است، بر پایه این فرض قرار دارد که؛ جنگ یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز است که هویت و موجودیت یک کشور و ملت را به مخاطره می اندازد. به این اعتبار نباید در مطالعه جنگ و استفاده از رویکردها و روشهای مختلف، مسئله جنگ را به امر دیگری تقلیل داد. بنابر این ضرورت بیان سایر ابعاد جنگ، در چارچوب مفهوم «جنگ دفاعی»، بمعنای مجموعه تفکر و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، محل بحث و مناقشه نیست، بلکه نقدی که صورت می گیرد بر «تقلیل گرایی» مسئله جنگ، بعنوان یک مسئله استراتژیک، به امر دیگر است.

 بر این باور هستم که آنچه از سوی مقام معظم رهبری در حوزه مباحث استراتژیک در جنگ بیان و رفتار شده و امروز «موقعیت منطقه‌ای ایران» تنها بخشی از نتایج آن می باشد، در مطالعه و نگرش به تجربه جنگ ایران و عراق مغفول واقع شده است. بنابراین اگر تجربه جنگ با عراق با «رویکرد راهبردی و با نظر به آینده» مورد بررسی قرار بگیرد، می تواند از «موقعیت و نظریه ایران قدرت منطقه ای»، بعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب و نظام در یک دهه اخیر پشتیبانی کند. با این توضیح، امیدوارم نه تنها مسئله مورد بحث روشن شده باشد، بلکه راه برای گفتگو در این زمینه گشوده شود. همچنین مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در کنار اقدامات گسترده و شایسته ای که انجام داده و می‌دهد، به این موضوع اساسی که شاکله و جهت گیری ماموریت‌های سپاه را تشکیل داده است، توجه خاص داشته باشد.  در ادامه، نقد آقای نیازی از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

رویکرد معنوی به جنگ

،

خاطره گویی

،

دفاع مقدس

،

یحیی نیازی

مسئله کاوی عمیق درباره آثار نظری حوزه مطالعات جنگ به قلم فرانک جمشیدی

یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
فرانک جمشیدی
خانم فرانک جمشیدی

مقدمه:

   سال 1380 که کتاب «پرسش‌های اساسی جنگ» چاپ و منتشر شد، هرگز رویکردی که امروز به جایگاه و اهمیت پرسش دارم، در من وجود نداشت. این را می‌توان از برداشت اولیه‌ام درباره‌ی کتاب یادشده، که در مجله‌ی نگین به چاپ رسید، دریافت.(1)

 یازده‌سال بعد؛ یعنی سال 1391 انتشار کتاب دیگری از آقای درودیان با عنوان «جنگ ایران و عراق؛ موضوعات و مسائل» و مطالعه‌ی عمیق و دقیق آن، چندان در من مؤثر واقع شد که کتاب «بازاندیشی انتقادی» را با نظر به ارزشمندی تلاش صورت‌گرفته از سوی ایشان مبنی بر شناسایی و دسته‌بندی موضوعات و مسئله‌ها و پرسش‌های جنگ، به رشته‌ی تحریر درآوردم. ...

برچسب ها:

پرسش های جنگ

،

مباحث نظری جنگ

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ نقد کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، پیش درآمدی بر یک نظریه» به قلم امیر مفید

چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷
امیر عبدالحسین مفید
امیر عبدالحسین مفید

اشاره:

   امیر سرتیپ دوم بازنشسته عبدالحسین مفید، از فرماندهان ارتش در دوران دفاع مقدس، پیرامون کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق، پیش درآمدی بر یک نظریه»، نقد مفصلی را نگاشته اند که از نظر شما گرامیان خواهد گذشت:

برچسب ها:

نقد کتاب

،

امیر سرتیپ مفید

یادداشت میهمان/ نقد خانم جمشیدی بر یادداشتی درباره تحریف تاریخ

جمعه ۱۲ بهمن ۱۳۹۷
نقد خانم جمشیدی
نقد خانم جمشیدی بر یادداشتی درباره تحریف تاریخ

اشاره:

   پس از انتشار یادداشتی تحت عنوان «روایت از جنگ؛ تداوم و تغییر» که تا اندازه‌ای تحت تأثیر توئیت دکتر محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار بود، خانم فرانک جمشیدی، نظری را ارسال کردند که منتشر شد. بر این باور بودم که ایشان در اعلام نظر برای نقد یادداشت، با پنهان کردن پیش فرض‌های خود درباره مفهوم تحریف، اقدام به نقد کرده‌اند و مناسب است با یک یادداشت مستقل، نظراتشان را بیان کنند. پس از گفتگوی حضوری، ایشان یادداشت حاضر را ارسال کردند که بنظرم همچنان به جای بحث ایجابی درباره مسئله تحریف، شامل تعریف مفهوم،تعیین مصادیق و روش مواجهه، همچنان در واکنش به یادداشت منتشر شده و مباحث طرح شده درباره تحریف نوشته شده است که در جای خود قابل تقدیر است. ضمناً متن نقدی را که درباره  یادداشت یاد شده قبلاً نوشته‌اند و منتشر شده است، به دلیل اصرار ایشان، مجدداً در ابتدای یادداشت جدید قرار دارد. ...

برچسب ها:

تحریف

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ پاسخ به دو پرسش به قلم امیر رحمان اکبرآبادی

سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶
امیر رحمان اکبرآبادی
امیر رحمان اکبرآبادی

اشاره:

پیش از این در سایت و در تداوم مطالب منتشر شده و یا پاسخ به نظرات اعلام شده درباره وقایع و مسائل اساسی جنگ، دو پرسش به شرح زیر مطرح شد:

1- چرا در آثار منتشر شده ارتش، هیچ تعریف روشنی از مفهوم جنگ کلا سیک نشده است؟

2- آیا عملیات‌های چهارگانه نزاجا در سال اول جنگ برای آزادسازی مناطق اشغالی کلاسیک بود؟ چرا شکست خورد؟

  امیر اکبر آبادی پرسش های یاد شده را بررسی و برای انتشار در سایت ارسال کرده است. نظر به محدودیت سایت و عدم ارتباط بخشی از متن ارسالی با پرسش‌های یاد شده، گزیده ای از متن که بصورت مستقیم پاسخ به دو پرسش است، انتخاب و با تشکر از امیر اکبرآبادی در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

جنگ کلاسیک

،

ارتش

،

رحمان اکبرآبادی

،

بازدارندگی

یادداشت میهمان/ جنگ در فضای مجازی یا مجاز جنگ!

چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶
زهیر صیامیان
زهیر صیامیان

اشاره:

   انتشار یادداشت خانم جمشیدی در واکنش به یادداشتی که درباره تغییر در روش انتشار مطالب در سایت، با نظر به تغییر در فضای مجازی نوشته شد، علاوه بر بازتاب آن در اعلام نظر برخی مخاطبان محترم، موجب ارسال متن حاضر از سوی دکتر صیامیان شد.

  بنظرم صورت مسئله اولیه مبنی بر «تغییر در انتشار مطالب»، به دلیل «ملاحظات ناظر بر فضای مجازی» در یادداشت خانم جمشیدی و دکتر صیامیان با رویکرد و روش متفاوتی از هم تفکیک و بررسی شده است. به این اعتبار اگرچه گام اول در روشن شدن صورت مسئله است، ولی از اهمیت زیادی برخوردار است. یادداشت دکتر صیامیان در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

جنگ و فضای مجازی

،

زهیر صیامیان

یادداشت میهمان/ نقد خانم جمشیدی بر یادداشت تغییر روش انتشار مطالب در سایت

یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶
یادداشت فرانک جمشیدی
فرانک جمشیدی

   روزی که آقای درودیان به دفتر ما در مرکز مطالعات و تحقیقات ادب پایداری آمد تا ایده‌اش مبنی بر تغییر شیوه و روش بارگذاری مطالب در سایتش را در میان بگذارد، در مجموع به ضرورتی سه‌گانه برای این تغییر اشاره کرد: نخست، اقتضائاتی که فضای مجازی به کسانی که می‌خواهند در این فضا باشند خواه‌ناخواه تحمیل می‌کند؛ دوم، بسامد بالا و سرعت حیرت‌آور مباحثی که در حوزه‌ی تاریخ جنگ در این فضا بارگذاری می‌شود و سوم، تفاوت چشمگیر میان آن سرعت و کثرت با روال توأم با تأنی و تدریجی که ایشان برای آماده‌سازی نوشته‌های خود به آن قائل است و احتمال می‌دهد این آهستگی، مانع از حضور مؤثر و فعالشان در فضای مجازی و دیده‌شدن مطالب سایتشان ‌شود.

برچسب ها:

سایت محمد درودیان

،

نگارش درباره جنگ

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ نقدی بر اظهارات درودیان در جلسه نقد کتاب تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق

شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶
سرهنگ علی سجادی
سرهنگ علی سجادی

اشاره:

   سرهنگ علی سجادی که در جلسه نقد و بررسی کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» در دانشگاه عالی دفاع ملی حضور داشت، پیرامون پاسخ های اینجانب به پرسش های حاضرین، نقدی نوشته است که در ادامه از نظر خواهد گذشت. انتظار داشتم یادداشت ارسال شده تکمیل و سپس منتشر شود که اقدامی در این زمینه صورت نگرفت و تأخیر در انتشار به همین علت بود.

برچسب ها:

عملیات کربلای 5

،

کتاب های محمد درودیان

،

سرهنگ علی سجادی

،

نقد کتاب

گفتگو با روزنامه ایران؛ زیباکلام، بختیاری و درودیان - بخش پایانی

چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶
مناظره با زیباکلام
مناظره درودیان، زیباکلام و بختیاری

اشاره:

   در بخش دوم، رخدادهای سیاسی و نظامی در مرزهای مشترک با عراق و برخی تحولات سیاسی و امنیتی در داخل کشور، در حدّ فاصل پیروزی انقلاب اسلامی تا حمله عراق، با استفاده از چارچوب مفهومی و نظریه های رایج درباره وقوع جنگ، در سه دوره زمانی جداگانه صورت بندی شد. در ادامه این گفتگو بخش دیگری از نقطه نظرات موجود درباره موضوع مورد بحث طرح شد که در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

ارتش در جنگ

،

دولت موقت

،

وقوع جنگ

،

جنگ ایران و عراق

یادداشت میهمان/ روش‌شناسی مطالعات جنگ در افق تهدید جنگ آینده - بخش دوم

جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶

اشاره:

   در بخش دوم، نویسنده ضمن نقد و بررسی نظات مطرح شده در نشست، دو پیشنهاد را در حوزه روش شناسی جنگ مطرح کرده است که راه را بر توسعه و تعمیق مباچث روش شناسی در حوزه مطالعات جنگ خواهد گشود.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ روش‌شناسی مطالعات جنگ در افق تهدید جنگ آینده - بخش اول

شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۶
فرانک جمشیدی
فرانک جمشیدی

اشاره:

  برگزاری نشستِ «روش‌شناسی مطالعات جنگ در ایران: وضع موجودـ شرایط مطلوب»، در انجمن علوم سیاسی که بسیار هوشمندانه و مورد نیاز بود، با وجود مباحثی که طرح شد، بنظرم برای روشن شدن موضوع هرچند لازم بود ولی کافی نبود. با نظر به ملاحظه یاد شده، مفهوم بندی بحث از سوی خانم جمشیدی اقدام اساسی در مسیر جدید است که امیدوارم مورد استقبال و نقد و بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ فرماندهان اصلی جنگ کدامند؟

سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶
محمدصادق درویشی
محمدصادق درویشی

برداشتی پیرامون شناخت فرماندهان اثرگذار در شکل‌گیری دفاع مقدس

محمدصادق درویشی

   مطالعه، تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ به واسطه گستردگی منحصر به فرد مفاهیم و مباحث و همچنین دشواری ذاتی که در فهم تاریخ یک جنگ طولانی وجود دارد، مشحون از پرسش‌ها و پیچیدگی‌هاست. یکی از پرسش‌های قابل تامل در بررسی نظامی هشت سال دفاع مقدس، شناخت و معرفی فرماندهان اصلی و تعیین ‌کننده صحنه جنگ است. در واقع برای شناخت فضایی که در دوران دفاع سراسری مردم ایران شکل گرفت، در کنار مطالعه انقلاب اسلامی و شخصیت امام خمینی، شناخت و تحلیل شخصیتی فرماندهانی که فضای جنگ و جبهه تا حد زیادی متاثر از تفکرات و روحیات آنها بود، بسیار موثر و درس‌آموز است.

برچسب ها:

تاریخ جنگ

،

گفتمان جنگ

،

فرماندهان جنگ

،

محمدصادق درویشی

حاشیه نگاری بر جلسه نقد کتاب/ آغازی بر نقد نظریه پردازی درباره جنگ؛ به قلم علی جعفری

یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶

اشاره:

   علی جعفری پس از حضور در جلسه نقد کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» که در دانشگاه عالی دفاع ملی برگزار شد، توضیحاتی را تحت عنوان «حاشیه نگاری» نوشته و ارسال کرده است که در ادامه از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

نقد کتاب

،

دانشگاه دفاع ملی

،

کتاب های محمد درودیان

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها