با گذشت چهار دهه از وقوع جنگ در شهریور 1359، تداوم تهدیدات و خطر تکرار جنگ، این پرسش ایجاد شده است که؛ چگونه میتوان با استفاده از تجربه وقوع جنگ در گذشته، برای جلوگیری از تکرار جنگ در آینده جلوگیری کرد؟ چنانکه قابل مشاهده است، منطق حاکم بر این پرسش، نگرانی از وقوع جنگ و جلوگیری از تکرار آن در آینده، با استفاده از تجربه جنگ گذشته می باشد. پاسخ به پرسش یادشده با ملاحظاتی همراه است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.
1- هم اکنون تولید آگاهی درباره علت وقوع جنگ، بر پایه دشمنیِ تاریخی عراق با ایران و جاه طلبی صدام استوار است. با وجود صحت ادلّه تاریخی در این زمینه و انطباق آن با رویکرد تبلیغاتی درباره علت وقوع جنگ، نتیجه آن با ضرورتهای فهم عمیق از منطق وقوع جنگ و استفاده از تجربه آن برای جلوگیری از تکرار جنگ در آینده، چندان نسبتی ندارد.
2- مهمترین دلیل در نقد رویکرد تاریخی، بی توجهی به رویکرد استراتژیک و پویایی منطق جنگ در نسبت با اهداف سیاسی است که با تغییر در معادله بازدارندگی زمینه های وقوع جنگ را فراهم می کند.
به همین دلیل نگرش کنونی به علت وقوع جنگ بر پایه مفهوم تجاوز و در نتیجه مشروعیت دفاع، مانع از فهم منطق وقوع جنگ، بعنوان یک مسئله استراتژیک خواهد شد. با فرض صحت این ارزیابی،این پرسش وجود دارد که؛ چگونه میتوان با تغییر رویکرد و روش از بررسیهای تاریخی- سیاسی، به بررسی استراتژیک از علت وقوع جنگ، زمینه های فهم از مسئله جنگ بعنوان یک امر استراتژیک را فراهم کرد؟
مطالب مرتبط: