برداشت های متفاوت از مفهوم و لفظ مشترکِ تاریخ، یکی از مهمترین دشواریهای بحث مفهومی- روشی درباره تاریخ و در نتیجه تاریخ نگاری است. رویکرد واقعه محور برای بررسی جزئیات وقایع و توصیف و تحلیل آنچه رخ داده است، بمثابه یک روش رایج، ناظر بر نوعی تفکر و روشمندی در تاریخنگاری است. استفاده از این تفکر و روش اگر با نتیجه مطلوبی همراه باشد، در نهایت گذشته را از طریق اسناد و با توصیف و تحلیل تبیین میکند. چنانکه هم اکنون درباره جنگ ایران و عراق از این روش استفاده میشود. در رویکرد واقعه محور و گذشتهگرا به روش جزیینگری و توصیف، گذشته در گذشته محصور می شود و امر گذشته نسبت روشنی با آینده ندارد. با این توضیح اگر هدف از تاریخ نگاری، تبیین گذشته باشد، تفکر و روش کنونی را نمیتوان نقد کرد، زیرا آنچه انجام می شود، با هدف مورد نظر انطباق دارد. در غیر اینصورت چه باید کرد؟
با رویکرد و نگرش دیگری می توان به تاریخ و تاریخنگاری پرداخت. برابر این تفکر گذشته به معنای «امکان های تحقق یافته در تاریخ» و ناظر بر ظرفیت های فکری- فرهنگی و اجتماعی یک جامعه است که به دلیل برخورداری از ریشه های فکری - فرهنگی و تداوم در زمان، در نتیجه از الگوی تکرارپذیری برای آینده برخوردار است. با این نگرش به تاریخ، مسئله اصلی در مطالعات تاریخی و حتی بررسی جزئیات و توجیه آن، باید مسایل تاریخی را با روش نقد مورد بررسی قرار داد. در این روش آینده راهنمای مطالعه تاریخ و امکان های تحقق یافته در زمان و مکان گذشته است. همچنین این موضوع که؛ «آنچه در گذشته می توانست انجام شود و یا باید می شد، ولی صورت نگرفت»، راهنمای رویکرد نقادانه و حتی تبیین تاریخی از رخدادهای جنگ است. زیرا تحقق امور در زمان و مکان و تاریخ مندی پدیدهها، ظرفیت و امکانهای جدیدی را برای تبیین یا نقد و بررسی تاریخ ایجاد می کند.
مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تاریخ نگاری