با فرض اینکه تاریخ هر دوره، با تاریخ نگری و تاریخ نگاری آن دوره نسبت دارد، بنابراین مشخصههای تاریخ نگاری هر دوره تاریخی را باید در ذیل مشخصههای تاریخی و تفکر تاریخی همان دوره مورد بررسی قرار دارد. بر این اساس این فرض که؛ «میان شرایط در یک دوره تاریخی، همچنین باورداشتهای تاریخی در نگرش، روش ثبت و انتشار گزارشها، پیوستگی وجود دارد»، ملاحظاتی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره خواهم شد:
1- حمله عراق به ایران و واکنش دفاعی جامعه ایران، در مجموع مشخصههای یک دوره تاریخی را بر محور موضوع و مسئله جنگ شکل داده است که به «دهه جنگ و انقلاب» شناخته می شود. ملاحظه یاد شده در تبیین علت وقوع جنگ در چارچوب نظریه «پیوستگی جنگ و انقلاب»، در نتیجه نقش اساسی دارد.
2- تفکر تاریخی و روش تاریخنگاری جنگ، تحت تأثیر مشخصههای تاریخی زمان واقعه یعنی دهه جنگ و انقلاب قرار دارد که همچنان ادامه داشته و بدیلی برای آن به وجود نیامده است. به عبارت دیگر؛ خطوط اصلی تفکر و روش تاریخ نگاری جنگ، به معنای باورداشتهای حاکم بر نگرش به وقایع جنگ و ثبت و ضبط آن در چارچوب پیوستگی جنگ و انقلاب، منجر به توسعه «مفهوم دفاع مقدس» شده است.
2- با پذیرش پیوستگی میان شرایط حاکم بر هر دوره تاریخی با تفکر تاریخی و روش ثبت وقایع تاریخی، موضوع دیگری را میتوان مورد توجه قرار داد. به این معنا که «نقد» هیچ دوره تاریخی در همان دوره امکان پذیر نیست. زیرا نقد یک دوره تاریخی، بدون پایان یک دوره تاریخی امکان پذیر نخواهد بود. با این توضیح، آیا دوره تاریخی جنگ ایران و عراق در معرض نقد قرار گرفته است؟ نشانه های آن کدام است؟
مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به نقد تاریخی