در بسیاری از جلسات سخنرانی و یا مصاحبه با فرماندهان و مسئولین جنگ و یا در آثار منتشر شده، نوعی مطالبه برای بیان ناگفتههای جنگ ایران و عراق وجود دارد. به نظرم علت مطالبه برای بیان ناگفتههای جنگ، بر پایه این مفروض است که؛ مسایل پشت پرده ای درباره وقایع جنگ وجود دارد که بیان نشده و یا بیان نمیشود.
با نظر به اطلاعاتی که از وقایع جنگ داشتم و مطالعه آثاری که تا کنون منتشر و یا بیان شده است، به نظرم میان آنچه که از جنگ گفته شده است، در مقایسه با ناگفته ها، فاصله ای زیادی وجود ندارد که بیان آن موجب تغییر در تصورات و روایت های موجود شود. به عبارت دیگر؛ تقریباً به آن معنا، ناگفته ای وجود ندارد که با بیان آن، گرههای فکری درباره جنگ گشوده شود و یا تصورات کنونی بصورت اساسی دستخوش تغییر شود، مگر آنکه رویکرد و روشها تغییر کند.
مطالبه ناگفته های جنگ، بیش از آنکه به دلیل وجود مسایل ناگفته از جنگ باشد، به دلیل بی اعتمادی به گفتهها است. در بسیاری از مواقع، تصوّر خاصی درباره یک واقعه وجود دارد و یا درباره آن پرسش صورت گرفته است. با وجود آنکه در این زمینه توضیحات لازم گفته و نوشته شده است، اما به دلیل بی اعتمادی، همچنان بر باورهای پیشین تأکید و یا بر ضرورت بیان ناگفتهها در موضوع خاص تأکید می شود.
با این توضیح، مسئله ما؛ «ناگفتهها» برای فهم از وقایع و مسایل جنگ نیست، بلکه بیاعتمادی به گفته ها و نوشتهها است. با فرض صحت ارزیابی یاد شده، شناخت علت بی اعتمادی به گفته ها، نیازمند پژوهش است.
مطالب مرتبط:
+ ناگفته های جنگ