پس از اتمام کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه»، تا اندازه ای از بررسیهای تاریخی فاصله گرفتم و به بررسیهای نظامی- استراتژیک نزدیک شدم. تفاوت بررسیهای تاریخی با بررسی استراتژیک که هنوز در انجام آن بضاعت و توانایی لازم را ندارم، در موضوع، رویکرد و روش است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد:
1- «موضوع» بررسیهای تاریخی، واقعه در زمان و مکان است، در حالیکه در بررسیهای استراتژیک، کلیّت واقعه، روندها و همچنین تحولات آن، با تمرکز بر نقاط ثقل و تأثیرگذار مورد نظر است.
2- «رویکرد» کلی در بررسیهای تاریخی، واقعه در گذشته است، اما در بررسیهای استراتژیک تأثیرات واقعه و درسهای آن با نظر به آینده بررسی می شود.
3- «روش» بررسیهای تاریخی با تمرکز بر جزئیات وقایع، بصورت مستند و نقلی صورت میگیرد، در حالیکه بررسیهای استراتژیک با نظر به دادههای تاریخی و به روش تحلیلی و کلان به منظور ارایه توصیه های راهبردی صورت می گیرد.
با فرض صحت ارزیابی یاد شده از تفاوت بررسیهای تاریخی با بررسیهای استراتژیک، پرسشهای اساسی زیر وجود دارد:
1) هم اکنون رویکرد و روش غالب در مطالعه جنگ ایران و عراق، تاریخی است یا استراتژیک؟
2) علت استفاده از رویکرد و روش کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق چیست و چه نتیجه ای داشته است؟
3) برای مطالعه موضوعات و مسایل اساسی جنگ ایران و عراق، از کدام رویکرد و روش باید استفاده کرد؟
4) چگونه می توان روشهای موجود را تغییر و یا رویکرد و روش جدیدی را طراحی و مورد استفاده قرار داد؟