حمله عراق به ایران؛ بررسی علت یا پیامدها؟

سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹

اشاره:

پیش از این یادداشتی را درباره «نقد روش شناسی بررسی‌های تاریخی»، از طریق «بررسی های علّی»، تحت عنوان «بررسی تاریخی؛ علت وقوع یا پیامدهای وقوع؟» نوشتم. موضوع یادداشت این بود که بررسی‌های تاریخی برای تبیین علت وقایع تاریخی مانند جنگ، به این دلیل که پس از وقوع، مورد توجه قرار گرفته و بررسی آن موضوعیت پیدا می کند، بنابراین موّرخین برای پاسخ به علت وقوع رخدادهای تاریخی در واقع «علت تراشی» می‌کنند. در یادداشت حاضر با نظر به پیش فرضی که در یادداشت پیشین نوشته ام، تاکید کرده ام «پیامدهای جنگ» در مقایسه با «علت» آن، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

**************

در آثار و متون تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق که حمله عراق به ایران، با رویکرد و روش تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است، مباحث طرح شده درباره وقوع جنگ، به سه دسته کلی، شامل؛ «زمینه ها و علل»، «بازتاب و نتایج»، و «پیامدها» قابل تقسیم است. با این تفاوت که بحث درباره علت حمله عراق به ایران، با بررسی رسانه ای و اسنادی، در مقایسه با بررسی پیامدهای جنگ که با حمله سراسری عراق  شکل گرفت و نهادینه شد، بسیار گسترده‌تر است. پیدایش وضعیت کنونی احتمالاً حاصل این تصوّر است که؛ «علت» حمله عراق بر پیامدهای آن تقدّم دارد و از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا اگر عراق به ایران حمله نمی‌کرد، جنگ واقع نمی‌شد و در نتیجه پیامدهای آن هم موضوعیت نداشت.

   استدلال درباره تقدم علت بر پیامدها، هر چند از نظر تاریخی صحیح است، ولی در بررسی‌های تاریخی مسئله، روش‌شناسی بحث است که امکان شناخت از تاریخ را فراهم می کند و در صورتیکه روش با موضوع و مسئله نسبتی نداشته باشد، نتیجه مطالعات تاریخی محل پرسش قرار می گیرد. در هر صورت استدلال یاد شده که تقدم علت بر پیامدها را تابع واقعیت عینی قرار داده است، از این جهت هم قابل نقض است که؛ تا قبل از حمله عراق به ایران، آنچه میان دو کشور جریان داشت، تنها درگیری‌ و تنش‌های سیاسی، امنیتی و نظامی بود و پس از شروع جنگ و پیامدهای آن که منجر به خسارت و اشغال بخشی از سرزمین ایران شد، جنگ بعنوان یک واقعه تاریخی و نظامی- راهبردی موضوعیت پیدا می کند. بنابراین بررسی های اسنادی در این زمینه علت تراشی برای وقوع جنگ است. علاوه بر این، پیامدها در مقایسه با علل، از نظر تاریخی از اهمیت بیشتری برخوردار است. چنانکه وقوع جنگ به اعتبار تاثیر ساختاری و نهادینه شده، تاریخ معاصر ایران را به قبل و بعد از جنگ تقسیم کرده است.

   با این توضیح، بحث درباره علت حمله عراق و تقدم آن در بررسی‌های تاریخی، بیشتر مفهومی و تابع  شناخت از طریق روابط علت و معلولی پدیده ها است، در حالیکه وجه تاریخی و صورت عینی جنگ با حمله عراق شکل گرفته که همان نتایج و پیامدها است. با نظر به ملاحظات یاد شده در پاسخ به این پرسش که چرا بحث درباره «علت جنگ» در مقایسه با پیامدهای جنگ، اهمیت بیشتری یافته و تا این اندازه مورد بررسی قرار گرفته است؟  علاوه بر توضیحات یاد شده دو عامل موثربوده است که، بیشتر تحت تاثیر ملاحظات سیاسی شکل گرفته است:

نخست آنکه؛ بحث درباره «مشروعیت» بحث و مناقشه سیاسی درباره «تجاوز و دفاع» میان ایران و عراق، موجب تاکید بر علت جنگ شده است. حامیان عراق برای توجیه و دفاع از عراق در حمله به ایران، علت جنگ را در چارچوب مواضع ایران پس از پیروزی انقلاب مورد توجه قرار دادند. متقابلاً ایران نیز برای تشریح تجاوز عراق و ضرورت دفاع در برابر آن، علت آن را مورد توجه قرار داد. گفتمان رسانه ای و بعدها ادبیات جنگ تحت تاثیر همین مناقشه قرار گرفت.

دوم آنکه؛ «شکست عراق» در حمله به ایران موجب شد علت حمله به معنای اهداف عراق، مورد توجه قرار گرفت، تا از این طریق معیار و میزان شکست و پیروزی طرفین جنگ، مورد ارزیابی قرار بگیرد.

با این توضیح، پرسش این است که؛ اگر ماده تاریخ  و موضوع تاریخنگاری واقعه آغاز است، چرا باید به جای وقایع ناظر بر «چگونگی حمله عراق و پیامدهای آن» بعنوان امر تاریخی و عینی، «علت وقوع جنگ» که بررسی  مفهومی و در حوزه نظامی و راهبردی است،  مورد توجه قرار بگیرد؟

 

مطالب مرتبط:

+ بررسی تاریخی؛ علت وقوع یا پیامدهای وقوع؟

برچسب ها:

پیامدهای جنگ

،

بررسی تاریخی

روش شناسی بررسی جنگ ایران و عراق

شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۸

درباره دفاع همه جانبه مردمی در برابر تجاوز ارتش عراق به ایران، دو نوع بحث را با دو روش باید انجام داد:

روش اول؛ بررسی‌های تاریخی، سیاسی و عملیاتی

در چارچوب روش یاد شده می توان درباره جزئیات و تحلیل رخدادهای سیاسی- نظامی در باره شرایط و وضعیت سیاسی- اجتماعی و نظامی ایران و عراق در مراحل مختلف جنگ، شامل؛ وقوع، ادامه و پایان جنگ، همچنین عملیات‌های نظامی و برخی موضوعات مهم و نتایج جنگ در هر مرحله بحث کرد.

روش دوم؛ بررسی‌های راهبردی

در چارچوب روش یاد شده می توان در باره مسایل اساسی جنگ در گذشته و نیازهای حال و آینده، بحث کرد. بعنوان مثال درباره وقوع جنگ، مسئله غافلگیری اهمیت دارد، همچنان علت ناتوانی در بازدارندگی و شکست ارتش عراق در نقطه صفر مرزی باید بررسی شود. برآیند حاصل از این بررسی می‌تواند الگوهای هشیاری و برخورداری از قدرت موثر دفاعی- تهاجمی را برای بازدارندگی یا شکست دشمن در حمله به ایران، همچنین جلوگیری از اشغال که هم اکنون مورد توجه قرار دارد، تبیین کند. مسئله مهمتر بررسی قدرت نظامی و منابع مورد نیاز برای جنگ تعاقبی در خاک دشمن است که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. بعنوان مثال با توجه به موقعیت منطقه ای ایران در سوریه، لبنان و عراق، کدامیک از درس ها و تجربیات جنگ با عراق، قابل بهره برداری است؟

برچسب ها:

روش شناسی

،

بررسی تاریخی

،

بررسی راهبردی

تفاوت بررسی های تاریخی با بررسی های استراتژیک چیست؟

چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶

  پس از اتمام کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه»، تا اندازه ای از بررسی‌های تاریخی فاصله گرفتم و به بررسی‌های نظامی- استراتژیک نزدیک شدم. تفاوت بررسی‌های تاریخی با بررسی استراتژیک که هنوز در انجام آن بضاعت و توانایی لازم را ندارم، در موضوع، رویکرد و روش است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد:

1- «موضوع» بررسی‌های تاریخی، واقعه در زمان و مکان است، در حالیکه در بررسی‌های استراتژیک، کلیّت واقعه، روندها و همچنین تحولات آن، با تمرکز بر نقاط ثقل و تأثیرگذار مورد نظر است.

2- «رویکرد» کلی در بررسی‌های تاریخی، واقعه در گذشته است، اما در بررسی‌های استراتژیک تأثیرات واقعه و درس‌های آن با نظر به آینده بررسی می شود.

3- «روش» بررسی‌های تاریخی با تمرکز بر جزئیات وقایع، بصورت مستند و نقلی صورت می‌گیرد، در حالیکه بررسی‌های استراتژیک با نظر به داده‌های تاریخی و به روش تحلیلی و کلان به منظور ارایه توصیه های راهبردی صورت می گیرد.

  با فرض صحت ارزیابی یاد شده از تفاوت بررسی‌های تاریخی با بررسی‌های استراتژیک، پرسش‌های اساسی زیر وجود دارد:

1) هم اکنون رویکرد و روش غالب در مطالعه جنگ ایران و عراق، تاریخی است یا استراتژیک؟

2) علت استفاده از رویکرد و روش کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق چیست و چه نتیجه ای داشته است؟

3) برای مطالعه موضوعات و مسایل اساسی جنگ ایران و عراق، از کدام رویکرد و روش باید استفاده کرد؟

4) چگونه می توان روش‌های موجود را تغییر و یا رویکرد و روش جدیدی را طراحی و مورد استفاده قرار داد؟

برچسب ها:

روش شناسی

،

بررسی تاریخی

،

بررسی راهبردی

،

مطالعه جنگ

بررسی مفهومی بجای تاریخی

دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶

   هم اکنون برای توصیف عملکرد سازمانی ارتش و سپاه در جنگ، یا طرح موضوعات تاریخی- عملیاتی که از نظر ارتش و سپاه اهمیت دارد، بیشتر از روش تاریخی، به معنای استفاده از اسناد  تاریخی و استدلال های سیاسی- نظامی استفاده می شود. در بررسی های یاد شده گرچه رویدادهای نظامی از نظر سیاسی و عملیاتی توصیف می شود، ولی موضوعات و مسائل اساسی جنگ واکاوی نمی شود.  با این توضیح برای تغییر رویکردی و روشی در تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق چه باید کرد؟

 بنظرم باید از «مفاهیم اساسی جنگ» برای تجزیه و تحلیل جنگ و ایران و عراق استفاده کرد. ارجاع به مسایل اساسی جنگ در واقع استفاده از روش «تحلیل مفهومی» به جای استفاده از بررسیهای تاریخی و مناقشه آمیز است. استفاده از روش مفهومی بمعنای بررسی مسایل اساسی جنگ با ارجاع به «مفاهیم اساسی» به جای وقایع و رخدادهای نظامی و سیاسی است. استفاده از این روش برخلاف رویکرد و روش جاری است که فهم از جنگ را تاریخمند و با ارجاع به تجربه جنگ با عراق و در چارچوب مفهوم جنگ دفاعی محدود کرده است.  با توجه به حضور ایران در منطقه و ضرورت طراحی سیاست های راهبردی برای استفاده از قدرت نظامی در چارچوب دکترین دفاعی، هم اکنون بیش از گذشته نیازمند رجوع به مفاهیم نظری برای تبیین تجربه گذشته و پاسخ به نیازهای حال و آینده هستیم.

برچسب ها:

بررسی تاریخی

،

تحلیل مفهومی جنگ

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها