جنگ ایران و عراق؛ غافلگیری های «معادله ساز» - احتمالات «سرنوشت ساز»

جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰

   تلاش برای تغییر موقعیت ها و کسب برتری با هدف تأثیرگذاری بر اراده طرفین درگیر در جنگ، نتیجه بازتولید «قدرت غافلگیرکننده و معادله ساز» در وضعیت‌های مختلف است. با فرض اینکه سرنوشت جنگ حاصل تغییر در فرآیند معادلات و موازنه نیروها در جنگ است، این پرسش وجود دارد که؛ قدرت موازنه ‌ساز و غافلگیرکننده در جنگ ایران و عراق چه بود و چه تأثیری بر روند جنگ داشت؟ در پاسخ به پرسش مورد بحث، از نظر روش شناختی ابتدا در هر دوره «متغیر موازنه ساز» توضیح داده خواهد شد. سپس به یک احتمال اشاره می شود که تحقق آن می توانست به نتیجه دیگری غیر از آنچه واقع شد، منتهی شود. اشاره به احتمالات در واقع ناظر بر «گزینه های راهبردی» است که به دلیل رویکرد دفاعی و تاریخی به جنگ، مورد توجه قرار نمی گیرد.

1- در برابر حمله سراسری و غافلگیرانه عراق به ایران در 31 شهریور سال 1359، قدرت رهبری امام خمینی برای مدیرت جنگ با اعلام بسیج عمومی و واکنش عمومی جامعه ایران برای دفاع در کنار نیروهای مسلح، موجب غافلگیری عراق در برابر ظهور مولفه‌های جدید قدرت دفاعی در جامعه ایران شد. در واقع برخلاف تصوّر عراق، نه تنها شوک روانی ناشی از حمله عراق موجب فروپاشی سیاسی- اجتماعی و تسلیم ایران نشد، بلکه بر اثر انسجام اجتماعی و واکنش دفاعی، عراق در تأمین اهداف نظامی شکست خورد و موازنه سیاسی در جنگ به سود ایران تغییر کرد. پیدایش واقعیّات جدید در ایران، اگر پیش از این از سوی عراق مورد محاسبه قرار می گرفت، شاید عراق از حمله به ایران خودداری می کرد.

2- در حالیکه ایران از آغاز جنگ در نیمه دوم سال 1359 و در نیمه اول سال 1360 در درون اختلافات سیاسی و بحران امنیتی غوطه‌ور شده بود، عراق ایران را فاقد قدرت نظامی برای آزادسازی مناطق اشغالی ارزیابی می‌کرد.  در چنین شرایطی حضور قدرتمندانه سپاه در جنگ، با سازماندهی و بکارگیری نیروهای مردمی، موجب غافلگیری عراق و تغییر در موازنه قدرت شد. ظهور صورت جدیدی از قدرت نظامی در ایران، متکی بر مردم و در عملیات مشترک با ارتش، در محاسبات عراق پیش بینی نشده بود و عراق به دلیل غافلگیری و عقب ماندگی در برابر پیدایش این قدرت، شکست را پذیرفت و از مناطق اشغالی عقب نشینی کرد. احتمال پیدایش واقعیت های یاد شده اگر از سوی عراق مورد محاسبه قرار می گرفت، شاید ارتش عراق به جای استقرار در مواضع اشغالی و عدم توجه به خواسته هایش، به مرزهای بین المللی عقب نشینی می کرد.

3- پس از فتح خرمشهر با تغییر در ماهیت جنگ از طریق تغییر استراتژی عراق از تهاجمی به دفاعی و ضعف پشتیبانی دولت از نیروهای مسلح ایران، دسترسی به نیروهای دشمن و تصرف زمین در خاک عراق، دشوار و پرتلفات شد. پیش از این، نواقص خطوط دفاعی عراق، همچنین شناخت از مواضع دشمن و بهره گیری از راهکارهای غیر قابل تصور در تهاجم به نیروهای عراقی و برخی عوامل دیگر، امکان اجرای مانور غافلگیرکننده را برای قوای نظامی ایران فراهم کرده بود. ضمن اینکه دشمن شناخت دقیقی از تاکتیک‌های نظامی ایران نداشت. اما پس از فتح خرمشهر با افزایش شناخت دشمن از نیروهای خودی و تغییر در تاکتیک دفاعی، عبور از مواضع دفاعی عراق و تثبیت آن بسیار دشوار و پرهزینه شد. جنگ طولانی و فرسایشی در خاک عراق حاصل شکل گیری وضعیت جدید بود که به گسترش جنگ به شهرها و زیرساخت‌های اقتصادی ایران منجر شد. پیدایش وضعیت یاد شده که موجب غافلگیری ایران شد، اگر پیش از این، احتمال آن در راهبرد تهاجمی ایران و تنبیه متجاوز، مورد بررسی قرار می گرفت، شاید مانع از تصمیم گیری ایران برای ادامه جنگ در خاک عراق می شد.

4- محدود شدن قدرت غافلگیرکننده و ابتکاری ایران پس از فتح خرمشهر به تغییرات تاکتیکی و زمین منطقه نبرد، همراه با تشدید اختلاف نظر میان ارتش و سپاه برای طراحی مانور عملیات و فرماندهی نیروها، مانع از تجزیه قوای دشمن شد. ضمن اینکه تلفات و هزینه ارتش عراق در جنگ، با حمایت منطقه ای و بین المللی جبران شد. واقعیت های یاد شده اگر مورد ارزیابی قرار می گرفت، شاید ایران به جای «مقاومت در زمان» با استفاده از زمان، برای خاتمه دادن به جنگ استفاده می کرد.

5- نبرد فاو برجسته ترین پیروزی نظامی و غافلگیرکننده ایران در خاک عراق بود که در سال 1364 از سوی سپاه طرح ریزی، فرماندهی و اجرا شد. با وجود آنکه در کربلای پنج استحکامات دشمن در منطقه شرق بصره درهم شکسته شد، ولی این پیروزی نتایج تعیین کننده برای پایان دادن به جنگ با پیروزی نظامی بر عراق نداشت. هر چند نگرانی از برتری ایران موجب تشدید رویارویی‌ها در خلیج فارس و تصویب قطعنامه 598 شد. واقعیت‌های یادشده اگر پیش از این برآورد شده بود، شاید ایران به جای استراتژی تصرف یک منطقه استراتژیک برای پایان دادن به جنگ، استراتژی دیگری را انتخاب می کرد.

6- با تغییر منطقه نبرد از جنوب به شمالغرب و انباشت قدرت نظامی عراق، زمینه تغییر استراتژی عراق از دفاعی به تهاجمی و در نتیجه غافلگیری ایران را در مناطق جنوب فراهم و منجر به بازپس‌گیری مناطق تصرف شده پس از فتح خرمشهر شد. در این شرایط ایران گزینه دیگری جز پذیرش قطعنامه 598 برای پایان دادن به جنگ نداشت. در صورتیکه اگر واقعیت‌های یاد شده پیش بینی شده بود، شاید ایران از تغییر منطقه نبرد خودداری می‌کرد و با شکست عراق در فاو و تداوم جنگ در استان بصره و حفظ موازنه نظامی، شرایط را برای خاتمه دادن به جنگ، بدون از دست دادن مناطق تصرف شده، فراهم می کرد.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

موازنه نظامی

،

گزینه های راهبردی

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت