معیار پیروزی و شکست در جنگ 12 روزه چیست؟

شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴

پاسخ به پرسش از معیار پیروزی و شکست در جنگ اخیر، بیش از آنکه با ارزیابی نتیجه جنگ و تعیین برنده و بازنده نسبت داشته باشد، که دارد، به اعتبار تأثیر بر احتمال ازسرگیری جنگ بعنوان مسئله نگرانکننده کنونی جامعه ایران، ضرورت و اهمیت دارد. مدعای یادداشت حاضر این است که از طریق ارزیابی نتیجه جنگ و ترسیم علت شکست مهاجم، میتوان میزان احتمال ازسرگیری جنگ و الزامات آن را در تفاوت با گذشته، مورد بررسی قرار داد.

فرض من بر این است که تعیین معیار پیروزی و شکست را نمیتوان مستقل از اهداف مهاجم و واکنش مدافع مورد ارزیابی قرار داد. زیرا راهنمای مهاجم برای استفاده از قدرت نظامی، اهداف سیاسی است، و مدافع، در صورت از دست دادن قدرت بازدارندگی و ناتوانی در احیای آن، امکان پیروزی قطعی مهاجم را با پذیرش روش خاتمه جنگ و شرایط مهاجم، فراهم خواهد کرد ...

برچسب ها:

بازدارندگی

،

معیار پیروزی و شکست

،

جنگ 12 روزه

مسئله جنگ؛ امتناع یا استقبال؟

یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۴

تجربه جنگ هشت ساله با عراق و سپس تلاش برای «بازسازی اقتصادی» که به مفهوم «توسعه اقتصادی» تغییر کرد و با مفهوم «توسعه سیاسی» تکمیل شد و ادامه پیدا کرد، نزدیک به سه دهه همچنان ذهنیت کنونی جامعه ایران و نظام نخبگی و مدیریتی کشور را درگیر چگونگی انتخاب میان «دوگانگی راهبردی»، «مسئله جنگ» در برابر «رشد و توسعه سیاسی-اقتصادی» کرده است. به این شکل که «امتناع از جنگ»، بر اساس مدیریت پیامدهای خسارت بار جنگ با عراق و ضرورت گذار از آن، همچنین نگرانی از واکنش اعتراضی جامعه، با تاکید بر اولویت توسعه مناسبات اقتصادی و حل و فصل مناقشات از طریق مذاکره و توافق سیاسی با غرب، مطرح می شود. در مقابل، «آمادگی برای جنگ» و ارتقاء موقعیت استراتژیک ایران پس از حادثه 11 سپتامبر و تغییر در استراتژی منطقهای امریکا، برای ایجاد نظم جدید در منطقه با استفاده از قدرت نظامی که موجب حمله امریکا به افغانستان و عراق شد، موجب تأکید بر ضرورت مقابله با سلطهطلبی و اشغالگری امریکا و اسرائیل در منطقه، از طریق افزایش و توسعه حمایت از جبهه مقاومت و بازدارندگی در برابر تهدیدات نظامی، با نگاه به شرق را به دنبال داشته است ....

برچسب ها:

جنگ و صلح

،

دیپلماسی

،

مذاکره

،

بازدارندگی

تحمیل «هزینه جنگ»، نتیجه روایت از ایران ضعیف است یا ایران قوی؟

سه شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴

با فرض اينكه هدف‎گذاري و تصميم‌گيري مهاجم در استفاده از قدرت نظامي براي تامين اهداف سياسي، در ساحت نظر و با محاسبات عقلاني و برقراري نسبت ميان ابزار جنگ با اهداف و منابع و با پذيرش ريسك پيروزي صورت مي‎گيرد، بنابراين منطق عقلاني جنگ، تابع محاسبه مهاجم از قدرت و موقعيت خود و متقابلا از موقعيت ضعيف و آسيب‌پذير كشور هدف، شكل مي‌گيرد. در واقع محاسبات مهاجم حاصل ادراك از موقعيت و تفسير آن براي «تغيير در موقعيت»، براساس مبالغه درباره قدرت خود و آسيب‌پذيري طرف مقابل بنا شده است. با اين توضيح، جنگ در ساحت عمل، بر پايه جنگ در ساحت انديشه و ذهن شكل مي‎گيرد، به همين دليل بازدارندگي به معناي تاثيرگذاري بر نظام ادراكي-‌رفتاري دشمن، با استفاده از همه مولفه‌هاي قدرت، مي‌تواند مانع از تحميل هزينه جنگ با آشكار شدن اشتباه محاسباتي شود. براساس اين مقدمه، تجربه حمله نظامي به ايران در شهريور 59 از سوي عراق و حمله رژيم صهيونيستي در خرداد 1404، اين پرسش را به وجود آورده است كه: تصميم‌گيري براي حمله، با فرض محاسباتي از ايران ضعيف صورت گرفته يا ايران قوي؟ ....

برچسب ها:

بازدارندگی

،

ایران قوی

،

جنگ 12 روزه

،

جنگ با اسرائیل

اهمیت بررسی تجربه جنگ 12 روزه با اسرائیل چیست؟

سه شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۴

با فرض اینکه وقوع جنگ به دلیل تأثیرگذاری متغیّرهای گسترده ای که در ابعاد مختلف دارد، نتیجه مجموعه‎ای از عوامل مختلف است، به همین دلیل، ادراک از مسئله جنگ و مولفه‎های قدرت نظامی- امنیتی و ساختار آن، به دلیل آشکارشدن نتایج جنگ، به قبل و بعد از جنگ قابل تقسیم بندی می‎باشد. ملاحظه یادشده راهنمای بازبینی مولفه ها و ساختار قدرت دفاعی- بازدارنده در مقایسه با گذشته است. اگر فرصتی حاصل شد، در نظر دارم تجربه جنگ اخیر با اسرائیل را در نسبت با تجربه جنگ با عراق، در ذیل مفهوم بررسی «تطبیقی- استراتژیک» مورد بررسی قرار بدهم. ...

برچسب ها:

بازدارندگی

،

قدرت دفاعی

،

جنگ 12 روزه

،

جنگ با اسرائیل

ضرورت بازیابی قدرت دفاعی- بازدارندگی

سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

مسئله جنگ و چگونگی مواجهه با آن برای جامعه ایران، با تجربه جنگ با عراق در شهریور سال 1359 و از طریق آزمون و خطا شکل گرفت. به این معنا که نداشتن شناخت ذهنی از مسئله جنگ و فروپاشی قدرت دفاعی- بازدارندگی بر اثر پیروزی انقلاب، موجب غافلگیری استراتژیک در برابر تجاوز عراق و اشغال بخشی از سرزمین ایران در مرزهای غربی کشور شد. مسئله جنگ و اشغال در چنین شرایطی، بیشتر بعنوان مسئله دفاعی- موجودیتی تفسیر شد. پیوستگی جنگ با انقلاب، در تعریف سیاسی و اعتقادی از مسئله جنگ و تأثیر آن در مشارکت مردمی برای دفاع در برابر تجاوز، زمینه های شکست ارتش عراق را فراهم کرد ...

برچسب ها:

بازدارندگی

،

غافلگیری

،

قدرت دفاعی

تغییر در ادراک از علت و چگونگی وقوع جنگ

دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴

نظام ادراکی- تجربی جامعه ایران از علت و چگونگی وقوع جنگ، در اولویت نخست تابع تجربه جنگ با عراق و شکل‎گیری این تصوّر است که جنگ بر اساس هدف و برنامه قبلی و بصورت ناگهانی واقع می‎شود. در حالیکه واقعیت‎های تاریخی و راهبردی از حمله عراق به ایران، برخلاف این تصور رایج است. بعدها با حمله امریکا به افغانستان و عراق، نه تنها این ذهنیت تغییر نکرد، بلکه بیش از گذشته تقویت شد.

برداشت اولیه از علت و چگونگی وقوع جنگ، با انتشار اسناد و شکل‎گیری نظریه‎های جدید، در حال تغییر است. به این شکل که تلاش سیاسی و «امکان مذاکره» و استفاده از «قدرت بازدارندگی»، بعنوان دو عامل اساسی، نقش مهمی در مدیریت بحران و جلوگیری از تبدیل بحران به جنگ دارد ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

تهدیدات آمریکا

،

مذاکره

،

بازدارندگی

پیوستگی ایجاد موقعیت های استراتژیک با استفاده از قدرت نظامی

شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

ضربه به حماس و حزب الله بعنوان بازوان قدرت منطقه ای ایران و سقوط بشار اسد، بمعنای ضربه به موقعیت استراتژیک و کاهش قدرت بازدارندگی ج.ا.ایران می باشد که حاصل سرمایه گذاری تدریجی در زمان طولانی، با استفاده از تجربه جنگ با عراق بود. بنابراین نقد و بررسی پیدایش این وضعیت و پیامدهای آن برای آینده، این موضوع را روشن خواهد کرد که؛

جنگ و موقعیت های استراتژیک را باید در پیوستگی استفاده از قدرت نظامی، در چهارچوب اهداف سیاسی، با تأکید بر عنصر زمان تفسیر کرد.

منطق نقد و بررسی رویارویی های اخیر با رجوع به تجربه جنگ با عراق، بیش از آنکه مطالعه امر تاریخی باشد، برای شکل دهی آینده است. زیرا مطالعه تحولات یادشده، زمینه آشکارشدگی قدرت-آسیبها را در یک رویارویی استراتژیک که ریشه در گذشته دارد، اما آینده را شکل خواهد داد، فراهم می سازد.

برچسب ها:

قدرت منطقه ای

،

بازدارندگی

،

تجربه جنگ

،

محور مقاومت

الزامات مواجهه با تهدید به جنگ بعنوان «امر استراتژیک»، کدام است؟

دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳

جستار حاضر را به بهانه برقراری آتش بس در تاریخ 29 مردادماه 1367، با این فرض نوشته ام که؛ «جنگ» به اعتبار «ماهیت و مشخصه‌های» آن، با استفاده از قدرت نظامی، از طریق تهدید موجودیت و یا تأمین الزامات توسعه نفوذ و قدرت منطقه ای، یک امر استراتژیک و تکرارپذیر در حال و آینده است که با اهداف و منافع اساسی در سطح ملی، نسبت دارد. منطق وقوع جنگ هر چند تابع برخورداری از قدرت نظامی، با هدف تأمین اهداف سیاسی است، ولی شکل‌گیری اراده جنگ از مسیر ادراک از موقعیت و اشتباه در محاسبه از قدرت خود و مبالغه درباره آسیب پذیری دشمن، عبور می کند. ...

برچسب ها:

امر استراتژیک

،

بازدارندگی

،

غافلگیری

،

جنگ آینده

آغاز یا پایان جنگ؛ کدام اهمیت دارد؟

چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲

پیش از این تصوّر می‌کردم در مراحل کلی جنگ، شامل وقوع، ادامه و پایان، وقوع جنگ در مقایسه با ادامه و پایان دادن به جنگ از اهمیت بیشتری برخوردار است. زیرا تا جنگی آغاز نشود، ادامه و پایان دادن به آن موضوعیت ندارد. با مطالعه مفاهیم نظری و تجربه سایر جنگ‌ها در منابع تاریخی شامل حمله امریکا به افغانستان و عراق، جنگ روسیه و اکراین و جنگ غزه، همچنین ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، به این نتیجه رسیدم که «پایان دادن به جنگ» مهمتر از آغاز و ادامه جنگ است. در ادامه، به چهارچوب مراحل کلی جنگ و تجربه آن در جنگ با عراق اشاره خواهم کرد که شامل سه موضوع و مرحله اساسی به شرح زیر است: ...

برچسب ها:

آغاز جنگ

،

پایان جنگ

،

جنگ آینده

،

بازدارندگی

الزامات استفاده از تجربه جنگ با عراق برای بازدارندگی از جنگ

چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲

با گذشت چهار دهه از زمان آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور 1359، همچنین تداوم تهدیدات و خطر تکرار جنگ در سه دهه گذشته، این پرسش وجود دارد که؛ چگونه می‌توان با استفاده از تجربه وقوع جنگ با عراق، از تکرار جنگ در آینده، بر پایه قدرت بازدارندگی، جلوگیری کرد؟ چنانکه قابل مشاهده است، منطق حاکم بر این پرسش، با توجه به تحولات جنگ غزه و نگرانی از گسترش جنگ و تکرار آن در آینده، طرح شده است. ....

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

بازدارندگی

،

امر استراتژیک

جنگ؛ مسئله یا ابزار حل مسایل؟

دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰

  فرض بر این است که در حوزه های معرفتی- رفتاری، موضوعات و مسایلی وجود دارد که برای پاسخ و یا انحلال آن، باید اندیشه ورزی شود. در حوزه مطالعات جنگ با عراق که بیشتر با رویکرد تاریخی انجام می شود، این پرسش وجود دارد که؛ آیا در مواجهه با تجربه جنگ، مسئله اساسی کشف واقعیّات و حقایق، با اتکاء به اسناد و به روش مستند است یا امر دیگری اهمیت دارد و مطالعه آن مغفول واقع شده است؟ ....

برچسب ها:

پیوستگی جنگ و سیاست

،

بازدارندگی

،

قدرت منطقه ای

،

جنگ ایران و عراق

جنگ ایران و عراق؛ غافلگیری های «معادله ساز» - احتمالات «سرنوشت ساز»

جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰

   تلاش برای تغییر موقعیت ها و کسب برتری با هدف تأثیرگذاری بر اراده طرفین درگیر در جنگ، نتیجه بازتولید «قدرت غافلگیرکننده و معادله ساز» در وضعیت‌های مختلف است. با فرض اینکه سرنوشت جنگ حاصل تغییر در فرآیند معادلات و موازنه نیروها در جنگ است، این پرسش وجود دارد که؛ قدرت موازنه ‌ساز و غافلگیرکننده در جنگ ایران و عراق چه بود و چه تأثیری بر روند جنگ داشت؟ در پاسخ به پرسش مورد بحث، از نظر روش شناختی ابتدا در هر دوره «متغیر موازنه ساز» توضیح داده خواهد شد. سپس به یک احتمال اشاره می شود که تحقق آن می توانست به نتیجه دیگری غیر از آنچه واقع شد، منتهی شود. اشاره به احتمالات در واقع ناظر بر «گزینه های راهبردی» است که به دلیل رویکرد دفاعی و تاریخی به جنگ، مورد توجه قرار نمی گیرد.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

موازنه نظامی

،

گزینه های راهبردی

نقدی بر مقاله؛ اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟ - بخش پایانی

شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹

اشاره:

بخش پایانی نقد مقاله علی افشاری که در تاریخ 10 مهر 1399 تحت عنوان «اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟» در رادیو فردا منتشر شده است، برای بهره مندی مخاطبان محترم در ادامه از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

نقد و بررسی

،

ارتش

نقدی بر مقاله؛ اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟ - بخش سوم

پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۹

اشاره:

   بخش سوم نقد مقاله علی افشاری که در تاریخ 10 مهر 1399 تحت عنوان «اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟» در رادیو فردا منتشر شده است، برای بهره مندی مخاطبان محترم در ادامه از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

نقد و بررسی

،

ارتش

نقدی بر مقاله؛ اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟ - بخش دوم

سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۹

اشاره:

   بخش دوم نقد مقاله علی افشاری که در تاریخ 10 مهر 1399 تحت عنوان «اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟» در رادیو فردا منتشر شده است، برای بهره مندی مخاطبان محترم در ادامه از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

بازدارندگی

،

زمینه های وقوع جنگ

،

غافلگیری

نقدی بر مقاله؛ اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟ - بخش اول

شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹

اشاره:

  علی افشاری در تاریخ 10 مهر 1399 مقاله‌ای را تحت عنوان «اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، آیا صدام حسین به ایران حمله می‌کرد؟» در رادیو فردا منتشر کرده است. نویسنده با فرض «اجتناب‌پذیری جنگ»، بر این باور است که؛ انقلاب موجب تضعیف ارتش شد و در نتیجه عراق به ایران حمله کرد. بر اساس این نظریه اگر ارتش تضعیف نمی‌شد، امکان جلوگیری از وقوع جنگ وجود داشت. مقاله اگرچه با هدف تبیین «اجتناب‌پذیری جنگ» نوشته شده و با وجود نادیده گرفتن برخی از رخدادهای تاریخی- راهبردی و یا مخدوش کردن آن، به دلیل اینکه نویسنده بر تأثیر متغیّر واقعه تاریخی پیروزی انقلاب در ایران بر تضعیف ارتش و کاهش قدرت بازدارندگی ایران تصریح و تأکید کرده، در عمل از «منطق اجتناب‌ ناپذیری» تبعیت کرده است. در ادامه، مفروضات و شواهد تاریخی- استدلالی نویسنده برای تبیین اجتناب‌پذیری جنگ مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت تا این موضوع روشن شود که طبق نظر وی؛ آیا امکان جلوگیری از جنگ وجود داشت؟ بعبارت دیگر آیا وقوع جنگ اجتناب پذیر بود؟ با کدام رویکرد و روش؟

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

نقد و بررسی

،

ارتش

آزمون مفاهیم و نظریه ها در تجربه جنگ با عراق

جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹

با فرض اینکه مفاهیم برآمده از تجربه است و فرایند شکل گیری و بازاندیشی آن به زمان نیاز دارد، این پرسش وجود دارد که؛ در تجربه جنگ با عراق کدام مفاهیم به آزمون گذاشته شد و چه نتیجه ای داشت؟ بنظرم دامنه مفاهیم تجربی بسیار گسترده است، مهمتر از آن؛ فرایند تبدیل تجربه به اصول و مفاهیم، به مبانی نظری- روشی نیاز دارد که با گذشت «زمان» حاصل خواهد شد. در این یادداشت به سه مفهوم اساسی که در حال و آینده مورد نیاز است، می خواهم اشاره کنم:

برچسب ها:

بازدارندگی

،

جنگ دفاعی

،

مفاهیم جنگ

جنگ چرا و چگونه آغاز شد؟ - گفتگو با اعتمادآنلاین (قسمت پایانی)

یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹

اشاره:

   همزمان با چهلمین سالگرد جنگ ایران و عراق، در گفت‌وگوی ویدیویی با برنامه رادیكال «اعتماد آنلاین» که در تاریخ ششم مهرماه منتشر شد، به چرایی و چگونگی آغاز جنگ پرداختم. این گفتگو در چندین بخش برای بهره برداری مخاطبان منتشر می شود.

برچسب ها:

بازدارندگی

،

دفاع مردمی

،

ادامه جنگ

تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش اول

چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸

مقدمه:

   فیلسوف آلمانی هویننیگن هون (Deul hoyaingen Huene)، بر این نظر است که میان «تغییر در مفهوم» و «تغییر در کاربرد مفهوم»، تمایز وجود دارد. تغییر در مفهوم، تحت تأثیر تغییر در ویژگی‌های مصادیقی که در ذیل مفهوم قرار دارند، صورت می‌گیرد. با پذیرش نظر «هون» درباره تغییرات مفهومی، ما همواره با دو تغییر متمایز و متفاوت مواجه هستیم: تغییر در معنای مفهوم و تغییر در ویژگی های مصادیقی که در ذیل آن مفهوم قرار می گیرند. با نظر به ملاحظه یاد شده، این پرسش وجود دارد که؛ تغییر در «مفهوم و مصادیق جنگ» در مراحل مختلف، چگونه رخ داده است؟ مهمتر آنکه تغییر در «مصادیق» چگونه تغییر در معنای مفهوم و پیدایش مفاهیم جدید را به دنبال داشته است؟ بررسی حاضر با فرض تغییر در مفهوم و مصادیق آن است، اما چگونگی این تغییرات و تأثیر و تعامل میان آنها محل پرسش است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

  جامعه ایران پس از پیروزی انقلاب و مواجهه با تجاوز عراق، مفهوم جدیدی از جنگ را ادراک کرد که با گذشته تفاوت اساسی داشت. به این اعتبار، ذهنیت و تصویر کنونی جامعه ایران از مسئله جنگ و ابعاد مختلف آن، برآمده از ظهور واقعیّات جدیدی است که با حمله عراق به ایران واقع شد و کنش دفاعی جامعه ایران را در برابر حمله عراق آشکار کرد، سپس منجر به تداوم جنگ در خاک عراق شد و مهمتر از آن، بر نحوه خاتمه جنگ تأثیر اساسی گذاشت.

   تعریف جنگ؛ استفاده از ابزار قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی، از طریق کشتار و تخریب است. با نظر به تعریف یاد شده، شکل‌گیری مفهوم «جنگ دفاعی» در جامعه ایران بیش از آنکه ناظر بر ماهیت جنگ و کاربرد ابزاری آن باشد، حاصل ادراک از تأثیر جنگ بر سرِشت و سرنوشتِ جامعه ایران و دفاع در برابر متجاوز بود. بنابراین فهم و باور به «جنگ دفاعی» ناظر بر منطق حاکم بر تفکر و عملکرد جامعه ایران در برابر تجاوز عراق است که ماهیت و صورت دفاعی داشت. بر این اساس، مفهوم اولیه از مسئله جنگ در مراحل مختلف، شامل؛ قبل از حمله عراق، پس از حمله عراق و پس از اتمام جنگ، از نظر معنا و مصداق، تفاوت زیادی کرده است که در ادامه به بخشی از آن اشاره خواهد شد.

ادامه دارد ...

 

مطالب مرتبط:
+ تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش دوم

برچسب ها:

مفاهیم و مصادیق جنگ

،

پژوهش درباره جنگ

،

جنگ دفاعی

،

بازدارندگی

وقوع جنگ یا شکست عراق، کدام مسئله؟

چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

   حمله عراق به ایران در 31 شهریور سال 1359 به اعتبار ابعاد سیاسی- حقوقی و نظامی آن، با هیچ واقعه دیگری در جنگ، از جمله ادامه و پایان آن، قابل مقایسه نیست. زیرا اگر جنگ واقع نمی شد، ادامه و پایان آن موضوعیت نداشت. همین نسبت، میان وقوع جنگ با شکست ارتش عراق وجود دارد. اگر عراق به ایران حمله نمی‌کرد، شکست ارتش عراق برای بررسی موضوعیّت نداشت. فارغ از نسبت های تاریخی میان تقدّم و تأخّر وقایع تاریخی و اهمیت مسئله وقوع جنگ و علت شکست ارتش عراق، این پرسش وجود دارد که؛ مسئله ما در بررسی‌های تاریخی و راهبردی باید بر وقوع جنگ متمرکز باشد یا بر شکست ارتش عراق در حمله به ایران؟ با وجود پیوستگی میان واقعه جنگ با شکست ارتش عراق، بنظرم از نظر رویکردی و روشی تمرکز بر وقوع جنگ بمعنای شناخت اهداف، نیّات و قدرت دشمن، همچنین میزان قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران است، در حالیکه تمرکز بر «علت شکست» عراق بمعنای واکاوی ظهور و ساماندهی قدرت دفاعی ایران و آشکارسازی علت اشتباه محاسباتی عراق در حمله به ایران است. با وجود اهمیت دو موضوع یاد شده، به دلایلی که مورد اشاره قرار خواهد گرفت، در شرایط کنونی بررسی علت شکست عراق در اولویت قرار دارد.

   قدرت دفاعی ایران پس از پیروزی انقلاب، تحت تأثیر فروپاشی ساختار قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی، به شدت تضعیف شده بود و عراق به همین دلیل فرصت را مغتنم شمرد و برای حل و فصل اختلافات سیاسی و تاریخی با ایران، به این کشور حمله کرد. در حالیکه بر اثر وقوع جنگ، قدرت دفاعی ایران بازسازی شد و ظرفیت‌های جدیدی در ایران ظهور کرد که پیش از این و حتی هم اکنون، امکان تحقق آن وجود نداشت و علت شکت ارتش عراق و منطق ادامه جنگ را باید در همین موضوع مشاهده کرد.

   هم اکنون علت وقوع جنگ در مقایسه با علت شکست ارتش عراق، شامل بررسی زمینه ها و همچنین چگونگی آن، بیشتر مورد توجه است. در حالیکه منطق ادامه جنگ و تبدیل قدرت دفاعی ایران به تهاجمی، ریشه در عوامل شکست ارتش عراق در حمله به ایران دارد. چنانکه اگر عراق در حمله به ایران در بازه زمانی 3 تا 7 روزه به پیروزی می رسید، سرنوشت انقلاب، نظام و کشور، همچنین معادلات منطقه ای به شدت تحت تأثیر پیروزی عراق بر ایران قرار می گرفت. بنابراین روند تحولات جنگ را بجای تمرکز بر وقوع جنگ، باید از طریق بررسی علت شکست عراق مورد بررسی قرار داد، تا علاوه بر امکان پذیری فهم منطق ادامه جنگ، ضرورت‌های بازتولید قدرت دفاعی را برای بازدارندگی در برابر تهدیدات آینده مورد شناسایی قرار داد.

   با این توضیح، علت شکست ارتش عراق، فارغ از تأثیر آن بر کاهش موقعیت عراق و متقابلاً برتری موقعیت دفاعی ایران در جنگ، نه تنها سرنوشت جنگ را تغییر داد، بلکه درونمایه و شالوده قدرت دفاعی ایران شکل گرفت. مهمترین مشخصه قدرت جدید دفاعی- تهاجمی ایران، تکیه بر منابع و ظرفیت داخلی و برآمده از انقلاب است. در واقع قدرت جدید بیش از آنکه همانند قبل از انقلاب، تابع نظامات آموزشی- تجهیزاتی و سازمانی وابسته به قدرت های بیرونی باشد، تحت تأثیر نیروهای سیاسی و اجتماعی برآمده از انقلاب شکل گرفته است. مهمتر آنکه منطق تأثیرگذاری قدرت جدید نظامی در ایران و ابعاد غافلگیر کننده آن را باید در چارچوب تأثیرپذیری ساختار و سازمان، همچنین تاکتیک های نظامی، در «فرهنگ استراتژیک» ایران جستجو کرد که با پیروزی انقلاب دگرگون شد و در برابر بحران‌های امنیتی و جنگ شکل گرفت و نهادینه شد. هم اکنون موقعیت منطقه ای ایران حاصل امتداد قدرت دفاعی و تهاجمی برآمده از جنگ است.

برچسب ها:

بازدارندگی

،

شکست عراق

،

جنگ ایران و عراق

تأثیر انقلاب بر تحلیل پدیده تهدید و جنگ

سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷

   حمله عراق به ایران، 20 ماه پس از پیروزی انقلاب، همچنین فروپاشی ساختار قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی  رژیم شاه، یکی از عوامل موثر در شکل‌گیری «نظریه پیوستگی جنگ با انقلاب» است. در واقع فاصله زمانی 20 ماهه از انقلاب تا جنگ، با تأثیر انقلاب بر سیاست خارجی و مناسبات ایران و عراق، نقش مهمی در شکل گیری نظریه یاد شده داشته است. فارغ از ملاحظاتی که در این زمینه وجود دارد، پرسش این است که؛ نظریه پیوستگی جنگ با انقلاب، چگونه بر نگرش به تهدید و جنگ، همچنین شکل گیری قدرت دفاعی ایران تأثیر داشته است؟ در این زمینه دو نظریه وجود دارد که با وجود تفاوت ها، در توجه به نقش و تأثیر انقلاب، وجوه مشترک دارند:

1- نگرش به تهدید و جنگ

 در نظریه اول که با تاکید بر نگرش به تهدیدات صورت می گیرد، علت شگل گیری تهدیدات با نظر به مواضع و رفتار های ایران در برابر عراق صورت بندی می شود. همچنین علت بی توجهی و یا عدم اقدام مناسب در برابر اقدامات نظامی- امنیتی عراق در مرزها و مناطق مرزی نیز متاثر از فروپاشی قدرت دفاعی ایران ارزیابی می شود. در واقع نگرش سیاسی به تهدیدات، در چارچوب انقلاب به جای رویکرد نظامی- راهبردی و در چارچوب موازنه قوا،  موجب غافلگیری و عدم امادگی ایران در برابر حمله عراق ارزیابی می شود. همچنین پس از حمله عراق نیز ناتوانی در شکست عراق در نقطه صفر مرزی و جلوگیری از اشغال نزدیک به 20 هزار کیلومتر از سرزمین ایران، موجب تأکید بر تأثیر انقلاب در ایجاد نابسامانی در ارتش و  فروپاشی قدرت نظامی می شود. برابر این نظریه  انقلاب موجب تحریک عراق برای حمله به ایران، همچنین تضعیف و فروپاشی قدرت دفاعی شد و در نتیجه ایران از آمادگی دفاعی برای بازدارندگی و یا شکست ارتش عراق در نقطه صفر مرزی برخوردار نبود.

2- نگرش به ظهور قدرت دفاعی ایران  و شکست ارتش عراق

در نظریه دوم  بر شکست ارتش عراق تاکید می شود. به این شکل که ارتش عراق در تأمین کلیه اهداف نظامی، در سه تا هفت روز، شکست خورد، زیرا واکنش نیروهای نظامی، همراه با حضور نیروهای مردمی در جنگ و شکل گیری «دفاع همه جانبه و مردمی»، بعنوان عامل اساسی در تغییر محاسبات ارتش عراق مورد تاکید قرار می گیرد. برابر این نظریه قدرت دفاعی ایران موجب شکست ارتش عراق شد.

 برابر دو نظریه یاد شده در باره «ارزیابی تهدید» و «دفاع همه جانبه در برابر تجاوز»، تأکید بر تأثیر انقلاب بر شکل‌گیری تهدید و سپس قدرت دفاعی برای شکست ارتش عراق وجه مشترک دارد. وجه افتراق نیز در تناقضی است که وجود دارد، به این معنا که، اگر قدرت دفاعی با مشارکت مردم و بکارگیری کلیه نیروهای نظامی موجب شکست ارتش عراق شد، این پرسش وجود دارد که با فرض هوشیاری در برابر تهدیدات، چرا بر پایه قدرتی که موجب شکست ارتش عراق شد، از حمله عراق جلوگیری نشد؟ اهمیت پرسش یاد شده و ضرورت پاسخ به ان این است که، ناتوانی در بازدارندگی و شکست ارتش عراق بیشتر علت  سیاسی-اجتماعی و مدیریتی دارد.

برچسب ها:

پیوستگی جنگ و انقلاب

،

بازدارندگی

،

قدرت دفاعی

تجربه جنگ و فرهنگ راهبردی کشور

یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷

   نسبت جنگ با فرهنگ راهبردی به لحاظ مفهومی در چارچوب نسبت پدیده‌های تاریخی و اجتماعی با فرهنگ، قابل توضیح است. فرهنگ بعنوان یک امر ذهنی و پایدار در طول زمان  و در یک فرایند تاریخی و بصورت تدریجی شکل می گیرد و از طریق ایجاد باورهای پایدار، شاکله فکری- عملی جامعه را در رفتار فردی- اجتماعی تعیین می کند.

به این اعتبار، جنگ و نتایج آن در چارچوب فرهنگ راهبردی کشور، فرهنگ امنیتی را صورت بندی می کند، در عین حال ماهیت و پیامدهای جنگ، فرهنگ راهبردی کشور را متحول و نهادینه می کند.

بر پایه توضیحات یاد شده، تجربه تجاوز عراق به ایران و دفاع مردمی در برابر دشمن، شاکله فرهنگ راهبردی کشور را بر پایه آموزه های انقلابی و دینی شکل داد و این تحول، مقاومت اجتماعی و بازتولید قدرت دفاعی- تهاجمی را در جنگ و پس از آن سامان داده است.

مهمترین نتایج  جنگ در چارچوب تأثیر آن بر فرهنگ راهبردی و امنیتی کشور و دستاوردهای آن بعنوان فرهنگ راهبردی عبارتند از:

1- اهتمام جامعه و کشور به بازتولید، توسعه و تحکیم قدرت دفاعی- امنیتی، بعنوان یک نیاز درونی با سازوکارهای درونی و مستقل.

2- برخورداری کشور از ثبات سیاسی- امنیتی در جنگ و پس از جنگ، با وجود چالش های درونی و فشارهای بیرونی.

3- توسعه قدرت بازداندگی و تهاجمی ایران، از طریق توسعه و تعمیق قدرت منطقه ای.

در جامعه ایران با وجود حمایت عمومی از ضرورت ایجاد ثبات سیاسی و امنیتی در کشور و برخورداری از قدرت بازدارندگی، همچنان الزامات تحقق این اهداف از طریق حضور و توسعه قدرت منطقه ای و حمایت از محور مقاومت علاوه بر اقدامات تبلیغاتی، به مباحث سیاسی، تاریخی و راهبردی اقناع‌پذیر نیاز دارد.

برچسب ها:

بازدارندگی

،

جنگ ایران و عراق

،

فرهنگ راهبردی

چه موضوعات و مسایلی در جنگ اهمیت دارد و باید بررسی شود؟

دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷

اشاره:

  پس از انتشار نوشته ای تحت عنوان «هوشیاری در غیاب بازدارندگی» در روز چهارشنبه سوم آبان 96 در روزنامه ایران و پاسخ آن در روز شنبه ششم آبان 96، از امیر بختیاری خواهش کردم هر دو متن را مطالعه کنند تا هم موضوع و مسئله، همچنین نسبت دو متن منتشر شده با هم روشن شود. ایشان پس از مطالعه به موضوعی اشاره کردند مبنی بر اینکه؛ در برخی موضوعات از جمله غافلگیری نمی توان به نتیجه قطعی رسید و شاید مناسب باشد این موضوعات فعلا مسکوت گذاشته شود. برپایه توضیح ایشان و برخی ملاحظات دیگر یادداشت حاضر را نوشتم.

برچسب ها:

مسایل اساسی جنگ

،

بازدارندگی

،

امیر بختیاری

،

جنگ ایران و عراق

یادداشت میهمان/ پاسخ به دو پرسش به قلم امیر رحمان اکبرآبادی

سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶
امیر رحمان اکبرآبادی
امیر رحمان اکبرآبادی

اشاره:

پیش از این در سایت و در تداوم مطالب منتشر شده و یا پاسخ به نظرات اعلام شده درباره وقایع و مسائل اساسی جنگ، دو پرسش به شرح زیر مطرح شد:

1- چرا در آثار منتشر شده ارتش، هیچ تعریف روشنی از مفهوم جنگ کلا سیک نشده است؟

2- آیا عملیات‌های چهارگانه نزاجا در سال اول جنگ برای آزادسازی مناطق اشغالی کلاسیک بود؟ چرا شکست خورد؟

  امیر اکبر آبادی پرسش های یاد شده را بررسی و برای انتشار در سایت ارسال کرده است. نظر به محدودیت سایت و عدم ارتباط بخشی از متن ارسالی با پرسش‌های یاد شده، گزیده ای از متن که بصورت مستقیم پاسخ به دو پرسش است، انتخاب و با تشکر از امیر اکبرآبادی در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

جنگ کلاسیک

،

ارتش

،

رحمان اکبرآبادی

،

بازدارندگی

تاملی بر پیوستگی هوشیاری با بازدارندگی

دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶

   مقاله‌ای را در تاریخ 3 آبان 96 در روزنامه ایران تحت عنوان «هوشیاری در غیاب بازدارندگی» منتشر کردم که در واقع ناظر بر «پیوستگی هوشیاری با بازدارندگی» و پاسخ به یادداشت ها و مباحث طرح شده در سایت بود. موضوع مورد نظر به این معناست که؛ قدرت بازدارندگی بدون برخورداری از اشراف اطلاعاتی و هوشیاری در برابر دشمن، حاصل نخواهد شد. چنانکه هوشیاری نیز در غیاب بازدارندگی حاصل نخواهد شد و اگر هم چنین شود نتیجه ای نخواهد داشت. موضوع مورد بحث من در یادداشت منتشر شده، با فرض پیوستگی هوشیاری با بازدارندگی، «نقص تاکید بر توانمندی هوشیاری» به موازت تصریح بر ناتوانی در ایجاد بازدارندگی در برابر حمله عراق است.

 جناب سرهنگ تقی زاده، سردبیر محترم فصلنامه الماس ایران، با مفروض گرفتن تعریف رایج از بازدارندگی، نوشته اند؛ «هیچ‌یک از کارشناسان ارتش قائل به بازدارندگی نبودند.» برابر تصریح ایشان در یادداشت منتشر شده در روزنامه ایران، پرسش این است که؛ با پذیرش ناتوانی در بازدارندگی، چگونه بر توانمندی هوشیاری و پیش بینی وقوع جنگ تاکید می‌شود؟ زیرا تصریح بر ناتوانی در بازدارندگی با تاکید بر هوشیاری، تناقض دارد. مسئله یاد شده، بیش از اینکه مسئله ما در گذشته و محل مناقشه باشد، ناظر بر طراحی قاعده و اصول مواجهه کنونی و آینده با تهدید است. مفهوم بندی نامناسب از وقایع تاریخی، از طریق تفکیک بازدارندگی از مسئله اشراف اطلاعاتی و هوشیاری در برابر تهدیدات دشمن، موجب پیدایش این نگرانی خواهد شد که در مواجهه با تهدید و جنگ آینده خطا صورت پذیرد.

 انتظار داشته و دارم اگر پیش فرض‌ها و نظراتی که در این زمینه طرح کرده‌ام اشتباه است، از طریق استدلال پاسخ داده شود. تعریف مفاهیم رایج در این زمینه و یا ارجاع به شرایط تاریخی و شرح وقایع، همچنین کنایه زدن، راه مناسبی برای نقد یک نظر و یا پاسخ به یک پرسش و مسئله، حتی اگر اشتباه باشد، نیست. فرصت را مغتم شمرده و امیدوارم در سالگرد تاسیس بسیج از سوی امام خمینی در آذر ماه سال 1358، که با هدف بازدارندگی در برابر تهدیدات امریکا برای حمله نظامی به ایران بود، بحث بازدارندگی بیش از گذشته و فارغ از مناقشات تاریخی مورد واکاوی قرار بگیرد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به بازدارندگی در سایت

برچسب ها:

بازدارندگی

،

غافلگیری

هوشیاری در غیاب بازدارندگی؛ نقدی بر نظریه ارتش درباره غافلگیری، بازدارندگی و اشغال – بخش پایانی

جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۶

اشاره:

 در بخش سوم «نظریه ارتش» در پاسخ به مسئله مورد بحث، نقد و بررسی شد و در بخش پایانی ضمن ادامه نقد و بررسی این نظریه، نتیجه گیری خواهد شد.  امیدوارم محققین و صاحب نظرات در پاسخ به پرسش های طرح شده در این یادداشت که حاصل بررسی های دو ساله با دوستان در سایت، پیرامون «مسئله بازدارندگی» در مواجهه با عراق در جنگ گذشته و برای استفاده در برابر «جنگ آینده» است، نظرات خود را برای انتشار در سایت ارسال کنند.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

ارتش در جنگ

هوشیاری در غیاب بازدارندگی؛ نقدی بر نظریه ارتش درباره غافلگیری، بازدارندگی و اشغال – بخش سوم

پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۶

اشاره:

   در بخش اول و دوم یادداشت، مسئله مورد بحث و دوگانگی موجود در پاسخ به علت ناتوانی ارتش در بازدارندگی عراق در حمله به ایران بررسی شد. در بخش سوم «نظریه ارتش» در پاسخ به مسئله مورد بحث نقد و بررسی شده است.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

ارتش در جنگ

هوشیاری در غیاب بازدارندگی؛ نقدی بر نظریه ارتش درباره غافلگیری، بازدارندگی و اشغال – بخش دوم

یکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶

اشاره:

   در بخش اول این یادداشت درباره موضوع مورد بررسی، طرح مسئله شد، به این معنا که چرا درباره علت ناتوانی در بازدارندگی، میان توانایی کسب اطلاعات و هوشیاری درباره احتمال حمله عراق به ایران، با توانایی نظامی برای بازدارندگی تفکیک صورت می گیرد؟ آیا این روش در ارزیابی بمعنای تجزیه مولفه های قدرت نظامی نیست؟

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

ارتش در جنگ

هوشیاری در غیاب بازدارندگی؛ نقدی بر نظریه ارتش درباره غافلگیری، بازدارندگی و اشغال – بخش اول

چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶

اشاره:

هم اکنون تجربه جنگ با عراق بیشتر با رویکرد فرهنگی- سیاسی و یا از طریق بررسی جزئیات تاریخی دنبال می شود، به همین دلیل تبیین موجود از وقایع و مسائل جنگ، چندان با نیازهای راهبردی کشور در حال و آینده نسبتی ندارد. «باز تولید ادبیات نظامی و راهبردی» بدون تلاش مورّخین و تحلیل‌گران نظامی حاصل نخواهد شد. مهمتر آنکه «شناخت وقایع نظامی» برای استفاده در آینده، با روش تاریخی حاصل نخواهد شد.

بررسی حاضر بیش از آنکه تلاش برای تاریخ نگاری وقایع باشد، تجزیه و تحلیل وقوع جنگ در چارچوب مفهوم «غافلگیری» و «بازدارندگی» است. با وجود اهمیت بحث نظامی و راهبردی در باره غافلگیری و بازدارندگی، در مقایسه با مباحث سیاسی و تاریخی، مانند؛ ریشه ها و یا زمینه های وقوع جنگ، تا کنون از سوی سپاه و ارتش نه تنها هیچگونه اثر مستقلی در این زمینه منتشر نشده است، بلکه در اثار منتشر شده نیز، در حد 20 صفحه بصورت مستقل، گزارش تحلیلی قابل مشاهده نیست.

  پیش از این در مواجهه با روش استدلال امیر گلفام درباره هوشیاری ارتش در برابر حمله عراق، و نقد و بررسی نظرات ایشان مبنی بر این که؛ اگر عملکرد نیروی هوایی در کمان 99، به معنای هوشیاری ارتش است، آیا نا توانی نیروی زمینی ارتش در بازدارندگی عراق از حمله و یا شکست ارتش عراق در نقطه صفر مرزی، همچنین جلوگیری از اشغال سرزمین ایران به مدت 20 ماه، نشانه غافلگیری نیست؟ پاسخ ایشان با طرح بحث جدیدی مبنی بر «تفکیک هوشیاری از واکنش دفاعی»، موجب بحث و ابهام جدیدی شده است. در این نظریه بر محدودیتهای جمع آوری اطلاعات، تحلیل و پیش بینی احتمالات از جمله خطر وقوع جنگ، با تاکید بر«فروپاشی ارتش» و نا دیده گرفتن  بهم پیوستگی میان مولفه های قدرت نظامی، تاکید شده است. امیدوارم تلاش حاضر که پیش از این در سایت دنبال می شد، موجب فراروی از مناقشات تاریخی و با نظر به نیازهای پیش رو مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

غافلگیری

،

بازدارندگی

،

ارتش در جنگ

گفتگو با روزنامه ایران؛ زیباکلام، بختیاری و درودیان - بخش دوم

چهارشنبه ۵ مهر ۱۳۹۶

اشاره:

   اظهارات دکتر صادق زیباکلام و امیر بختیاری در بخش نخست منتشر شد. دکتر زیباکلام در این نشست، گفتمان موجود را با فرض اینکه «توطئه پندارانه» است، بدون توجه به مستندات و واقعیات تاریخی نقد کرد. امیر بختیاری نیز بدون طرح مباحث نظامی و صرفاً با اشاره به دیدگاه و واکنش مسئولین سیاسی به مسئله جنگ، نظرات خود را بیان کرد. در این بخش با نظر به واقعیات تاریخی و با نقد اظهارات طرح شده در جلسه، مسایلی را طرح کردم که در ادامه خواهد آمد.

برچسب ها:

بازدارندگی

،

تسخیر سفارت آمریکا

،

کودتای نقاب

،

امام خمینی

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها