پرسش از نسبتِ میان آموخته ها با تجربیات تاریخی و تأثیرات آن در نگاه به گذشته و آینده، علاوه بر اینکه کارکرد فکری و سیاسی- اجتماعی تاریخ را آشکار میکند، میتواند موجب نگاه هدفمند به تاریخ و شکلگیری اراده ساختن تاریخ حال برای آینده شود. با این توضیح، همیشه نگاه به تاریخ از حال آغاز می شود و به صورت همزمان، گذشته، حال و آینده در کنار هم قرار می گیرند. چنین ادراکی از زمانهای سه گانه، موجب پیوستگی حال با گذشته و هر دو با آینده و مقوّم «تاریخسازی» است.
با وجود آن که مفهوم زمان، شرط ضروری برای تجربه آموزی است و خارج از زمان، هیچ امری قابل تحقق نیست، در عین حال تفکر واقعه محور و نقلی به جنگ ایران و عراق، بعنوان امر تجربه شده در زمان گذشته، مانع از فهم زمان در تفکر تاریخی از یکسو و از سوی دیگر فهم جنگ بعنوان یک مسئله راهبردی میشود.
تقلیل مفهوم زمان که محیط بر عالم و لازمه تعیین امور است، به امر تاریخی در گذشته و تقلیل گذشته به وقایع در زمان تاریخی و مکان جغرافیایی، مانع از فهم پیوستگی میان گذشته با حال و هر دو با آینده می شود. بنابراین برای آموختن از تاریخ و آینده ای که متفاوت با گذشته است، باید فهم از زمان مورد بازبینی قرار بگیرد. در نتیجه پرسش این است که؛ اگر تاریخ بمعنای واقعه در گذشته است، وقایع گذشته چگونه جای خود را به وقایع جدید می دهد و مفهوم و مصادیق امر تاریخی دستخوش تغییر می شود؟