نقدی بر رویکرد و روش مطالعه جنگ ایران و عراق

یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰
مطالعه درباره جنگ ایران و عراق
مطالعه جنگ ایران و عراق

   با فرض اینکه مسئله جنگ آینده، مهمترین و اساسی ترین مسئله نیروهای مسلح، مردم و کشور در آینده است، بدون مطالعه و نقد و بررسی تجربیات گذشته، نمی توان از آن استفاده کرد. هم اکنون با فاصله گرفتن از رویدادهای جنگ ایران و عراق در زمان وقوع، همراه با ظهور نسل جدید و تغییر در ماهیت و مشخصه‌های جنگ آینده، بازبینی «مطالعه» تجربه جنگ با عراق ضروری شده است. بدیهی است این مهم بدون نقد از وضعیت رویکرد و روش کنونی حاصل نخواهد شد. با این توضیح، می‌توان رویکرد و روش‌های رایج را در پاسخ به پرسش از وضعیت کنونیِ مطالعات جنگ، مورد بازبینی قرار داد. طبق بررسی‌های موجود، تجربه جنگ با عراق، تحت تأثیر ملاحظات مختلف، در درون سه گفتمان متفاوت مورد توجه قرار گرفته که به شرح زیر است:

1- «رویکرد فرهنگی- معنوی» با تمرکز بر انگیزه‌ها، شخصیت و سلوک فردی- جمعی رزمندگان، همچنین با انتشار خاطرات خودنوشت و دیگرنوشت، نظام فرهنگی- ارزشی جدیدی را ایجاد کرده است. در نزد عموم جامعه و نسل جدید، هم اکنون شناخت از جنگ، در آئینه خاطرات رزمندگان و تبلیغاتی که در این زمینه صورت می‌گیرد، حاصل می شود.

در رویکرد یادشده، جنگ به امر ثانویه و در واقع بهانه‌ای برای توجه به امر دیگری تبدیل شده است. در این جابجایی، نوعی «تقلیل‌گرایی» در امر جنگ صورت می‌گیرد که در فهم جامعه از مسئله مخاطره آمیز جنگ و تکرار آن در آینده، تأثیرگذار خواهد بود. در واقع نگرش یادشده تصویر مبهمی از جنگ می‌سازد که با ماهیّت تخریبی و ویرانگر جنگ، به ویژه جنگ آینده، همخوانی ندارد.

2- «رویکرد سیاسی- انتقادی» با تمرکز بر تفکر و روش هدف‌گذاری و تصمیم‌گیری‌ها، مدیریت سیاسی و راهبردی کشور را در نگرش به مسئله جنگ، همراه با استفاده همزمان از ابزار نظامی و دیپلماتیک که بر وقوع، ادامه و نحوه پایان جنگ تأثیر گذاشته است، مورد نقد قرار می دهد.

این روش در مواجهه با تجربه جنگ، در زمان وقوع و پس از آن، رایج بوده و در موارد مشابه در سایر جنگ ها نیز قابل مشاهده است. استفاده از این روش، به دلیل اهمیت مسئله جنگ و تأثیر اساسی آن بر سِرشت و سَرنوشت کشور و جامعه، شکل گرفته است. در عین حال با استناد به همین موضوع و ملاحظات امنیتی، از گسترش این روش، به ویژه در زمان جنگ جلوگیری می‌شود. پس از پایان جنگ نیز با استناد به بی‌توجهی به زحمات و تلاش‌ها، همچنین دشواری های شرایط تصمیم‌گیری، نقد و بررسی تصمیمات راهبردی در زمان جنگ مورد پذیرش قرار نگرفته و هزینه‌های آن برای منتقدین، مانع از نقد می‌شود. در حالیکه یکی از روش‌های استفاده از تجربیات گذشته برای موارد مشابه در آینده، نقد و بررسی تصمیمات راهبردی در زمان جنگ و نتایج آن است.

3- «رویکرد تاریخی- نظامی» با تمرکز بر وقایع و رخدادها، شامل؛ شکل‌گیری تا وقوع و ادامه آن، همچنین نتایج و پیامدها، از طریق اسناد و نقل و قول ها، گونه ای از روش تفکر و مطالعه تجربه جنگ با عراق را شکل داده است که در میان نهادهای نظامی، با توجه به اسنادِ در اختیار، رواج دارد. نتیجه این رویکرد، علاوه بر آشکارسازی و تبیین بسیاری از رخدادهای عملیاتی، به دلیل تأکید بر «هویت سازمانی در نهادهای نظامی»، موجب «مناقشات تاریخی» و «اختلاف در آمار و نتایج عملیات‌ها» شده است. گسترش «نهادگرایی» در تاریخ نگاری جنگ، نه تنها مانع از تبیین تاریخی و راهبردی از وقایع و مسائل جنگ خواهد شد، بلکه در راهنمایی نسل جدید در شناخت از جنگ، نقش چندانی نخواهد داشت.

   از سوی دیگر؛ استفاده از رویکرد و روش تاریخی- نظامی که منجر به توسعه مفهوم «نهادگرایی نظامی» شده است، مسئله جنگ را از یک مسئله «راهبردی- نظامی در آینده»، به مجموعه ای از «رخدادهای تاریخی- عملیاتی در گذشته» تقلیل داده است. مهمتر آنکه مناقشات بر اساس داده های متفاوت که اسناد آن در نهاد ارتش و سپاه وجود دارد، برای ترسیم نقش ارتش و سپاه در جنگ، با الزامات یکپارچگی نیروهای مسلح، برای انجام مأموریت واحد در برابر تهدیدات و مخاطرات، همخوانی ندارد. بنابراین بر اثر این روش رایج و غالب، نه تنها گذشته به شکل مناسبی تبیین نمی‌شود، بلکه الزامات استفاده از این تجربه برای آینده، حتی در سازمان‌های نظامی به درستی فهم نخواهد شد.

 هم اکنون در حالیکه مراکز پژوهشی در نیروهای مسلح می‌توانند رویکرد و روش‌های کنونی را نقد و راه برون رفت از این وضعیت را بررسی و پیشنهاد کنند، اما این مراکز نیز خود به بخشی از مسئله تبدیل شده و در ذیل گفتمان و روش غالب، اندیشه و اقدام می کنند. برای روشن شدن وضعیت کنونی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق و آزمون آن، دو پرسش اساسی را می توان مطرح کرد:

در یک دهه گذشته، کدام اثر پژوهشی با رویکرد و روش راهبردی- نظامی، به بررسی مسایل اساسی جنگ و تأثیر آن بر روند جنگ و نتیجه نهایی آن پرداخته و منتشر شده است؟

در یک دهه گذشته، کدام مقاله و یا کتاب منتشرشده، استفاده از درس‌ها و تجربیات جنگ را برای پاسخگویی به تهدیدات و جنگ آینده، مورد نقد و بررسی قرار داده است؟

 با این وجود که؛ میان سه زمانِ گذشته، حال و آینده پیوستگی وجود دارد، گذشته را به اعتبار تعیّن در زمان و مکان، نمی‌توان تغییر داد، اما می‌توان و باید مورد مطالعه قرار داد. در عین حال روش مواجهه با تجربه گذشته، از زمان حال شروع می شود و بدون «اکنون» که در حال تاریخی شدن است، مفهوم زمان گذشته و آینده بی معنا خواهد بود. بنابراین، اگر گذشته مورد غفلت قرار بگیرد، نه گذشته به درستی مورد شناسایی قرار می‌گیرد و نه وضع کنونی اصلاح خواهد شد. گذشته را تنها با نظر به آینده و «امکان‌های پیش رو» می توان مورد شناسایی و بهره برداری قرار داد. آینده هر چند با گذشته نسبت دارد، اما به تمامیّت، منطبق با گذشته نخواهد بود، زیرا اگر چنین باشد، مفهوم زمان آینده و اجتناب ‌ناپذیری تغییر، معنا و موضوعیت خود را از دست خواهد داد.

مطالب مرتبط:

- مطالب مربوط به مطالعات جنگ ایران و عراق

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

گفتمان ها درباره جنگ

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت