تحول در روش مطالعه جنگ- بخش دوم؛ جنگ در اوکراین؛ ضرورت بازبینی مفاهیم و تجربیات جنگ با عراق

شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

اشاره

در بخش اول ضرورت تحول در رویکرد و روش مطالعه جنگ ایران و عراق، با تاکید بر موضوعات سه‌گانه پیشنهاد شد. یادداشت حاضر در همین چارچوب، با تأکید بر جنگ در اوکراین نوشته شده است. پیگیری و تحقق پیشنهادات سه گانه در بخش اول، می تواند فهم از تجربه جنگ با عراق را فراتر از زمان گذشته و مفهوم دفاع مقدس، با نظر به آینده و پاسخ به نیازهای پیش رو در کانون توجه قرار بدهد. از این طریق نظام مفهومی حاکم بر روش توصیف و تحلیل تاریخی- دفاعی از جنگ با عراق، به روش بررسی راهبردی، بر محور مفهوم جنگ بعنوان یک امر استراتژیک و متعلق به آینده، تغییر خواهد کرد. در صورت بی توجهی به این مسئله، تجربه جنگ با عراق در تاریخ و زمان گذشته محصور و مخاطبین آن با تغییر نسل، محدود خواهند شد.

**************

جنگ اوکراین در قلب اروپا و در یک منطقه ژئوپلیتیک، بازتاب گسترده‌ای داشته که بصورت تدریجی در حال آشکارشدن است. این واقعه نظامی- راهبردی را با رویکردهای متفاوتی می‌توان مورد ارزیابی قرار داد. روایت‌ها از این واقعه و تحلیل آن، تابع پیش‌فرض‌ها و نگرش‌های مختلف است که در عین کثرت، در دو دسته کلی قابل تقسیم است: همسویی با روسیه و پذیرش نگرانی‌های امنیتی مسکو برای حمله نظامی به اوکراین، یا همراهی با نگرانی‌های امنیتی و هویتی اوکراین، برای برخورداری از حمایت ناتو و امریکا. تبیین تحولات جاری در ذیل گفتمان غالب، مانع از نگاه سوم و از بیرون برای بهره‌برداری در نگرش به جنگ آینده و بازبینی تجربه جنگ گذشته می‌شود. در عین حال تلاش خواهد شد تا بخشی از تجربه جنگ در اوکراین، از طریق بازبینی تجربه جنگ با عراق و با نظر به الزامات جنگ آینده، مورد بررسی قرار بگیرد.

رویکرد «دفاعی‌محور» در برابر تجاوز دشمن، موجب تمرکز بر ارزیابی عملکرد و موقعیت اوکراین در برابر حمله نظامی روسیه شده است. در همین چارچوب، تأکید بر ضرورت برخورداری از قدرت دفاعی و مقاومت در برابر دشمن، منجر به یادآوری عملکرد دفاعی جامعه ایران در برابر حمله نظامی عراق و ضرورت برخورداری از قدرت دفاعی، برای حفظ استقلال کشور شده است. در عین حال نکات دیگری وجود دارد که فراتر از مفهوم «جنگ دفاعی» و در چارچوب مفهوم استراتژیک از جنگ، می‌توان تجربه جنگ اوکراین را مورد ارزیابی قرار داد. هم اکنون جنگ ایران و عراق در ذیل مفهوم دفاع مقدس، به معنای تبیین عملکرد جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، صورت‌بندی می‌شود، در حالیکه جنگ به معنای استفاده از قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی، یک امر استراتژیک و مخاطره‌آمیز است که بر سِرشت و سرنوشت یک جامعه و موقعیت آینده یک کشور، تأثیر اساسی خواهد داشت. در ادامه به برخی از ملاحظاتی که در این زمینه وجود دارد، اشاره خواهد شد:

1) وقوع جنگ یک امر دفعی نیست، بلکه مناقشات بر روی موضوعاتی صورت می‌گیرد که ریشه های تاریخی دارد و در نسبت با هویت و موقعیت طرفین درگیر مناقشه، امکان مذاکره و مصالحه درباره آن، با تقسیم شکست و پیروزی وجود ندارد. منطق اجتناب ناپذیری جنگ، تابع همین ملاحظه و شکست در راه حل سیاست و استفاده از ابزار مذاکره است.

2) پیش‌بینی احتمال وقوع جنگ بر دو پایه قابل حصول است: نخست؛ توجه به موضوع مورد مناقشه و میزان امکان‌پذیری مصالحه درباره آن و دوم؛ ادراک از توانمندی و قدرت بازدارندگی در نزد طرفینِ درگیر، برای تأمین اهداف، با استفاده از ابزار نظامی و جنگ است.

3) تصویر عمومی از مسئله موردمناقشه و موقعیت طرفین، حاصل عملیات رسانه‌ای- روانی است و مقدمات جنگ بر پایه همین تصویرسازی و «واقعیت نمایی» صورت می‌گیرد و بعدها مواد اولیّه تاریخ نگاری واقعه و منطق تحریف را فراهم و شکل می‌دهد. بنابراین برخورداری از قدرت رسانه ای و تصویرسازی از واقعیّات و اهداف، در مرحله قبل از جنگ، برای مصالحه و یا ایجاد بازدارندگی و دفاع در صورت وقوع جنگ، بسیار اهمیت دارد، زیرا تا اندازه ای می تواند در تعیین پیروزی و یا شکست نقش اساسی داشته باشد.

بر پایه سه ملاحظه یادشده، با نظر به تجربه جنگ با عراق می توان نتیجه گرفت:

1. در جنگ ایران و عراق، تأمین مطالبات ارضی عراق از ایران و لغو قرارداد 1975 الجزایر که ریشه‌های تاریخی و سیاسی- حقوقی داشت و با موقعیت و رقابت های منطقه ای درآمیخته بود، برای ایران قابل مذاکره نبود. زیرا با توجه به برتری نظامی عراق، مذاکره به معنای تسلیم شدن در برابر خواسته‌های احتمالاً غیرقابل توقف عراق، همراه با پیامدهای سیاسی- اجتماعی آن در جامعه ایران بود که در شرایط پس از پیروزی انقلاب قرار داشت.

2.  وقوع جنگ بمعنای حمله عراق به ایران پس از پیروزی انقلاب، براساس «موضوع مورد مناقشه» و «شرایط سیاسی و نظامی»، قابل پیش بینی بود. بنابراین غافلگیری در برابر جنگ، با توجه به 20 ماه درگیری مرزی و با توجه به مطالبات عراق که در اظهارات مقامات رسمی این کشور قابل مشاهده بود، متأثر از تفکر موجود به مسئله جنگ بود که باید احتمال وقوع آن از سال 58 پیش‌بینی می‌شد، در حالیکه نتیجه گیری درباره قطعی بودن وقوع جنگ، طبق اسناد منتشرشده، در 13 شهریورماه 59 صورت گرفت که جنگ عملاً از اول شهریور آغاز شده بود و این ارزیابی درباره قطعی بودن آن، تأثیری در ایجاد آمادگی دفاعی و بازدارندگی عراق از حمله به ایران نداشت.

3. تفسیر جنگ در چارچوب مقابله عراق و حامیانش با انقلاب مردمی و دینی در جامعه ایران، هرچند موجب شکل‌گیری قدرت دفاعی ایران و در نتیجه شکست عراق شد، اما از قدرت تأثیرگذاری برای اقناع مردمِ سایر کشورها برخوردار نبود. چنانکه هیچ گونه تجمع و اعتراضی در برابر تحمیل جنگ به ایران در کشورهای مسلمان در منطقه و در خارج منطقه صورت نگرفت. چنانکه در سازمان‌های بین‌المللی حقوق قانونی ملت ایران نادیده گرفته شد.

بر اساس بازبینی تجربه گذشته، برای استفاده در آینده، در سه زمینه باید تلاش کرد:

1- موضوع مورد مناقشه و خطوط قرمز را باید در چارچوب استراتژی امنیت ملی، برای جامعه ایران و سایر کشورها تعریف و اعلام آن را مدیریت کرد تا در محاسبات خود لحاظ نمایند. در واقع باید روشن شود که چه چیزی برای ج.ا.ایران قابل پذیرش نیست و انجام آن موجب استفاده ایران از قدرت نظامی برای پیشگیری و مقابله خواهد شد؟ تشتّت و ناهماهنگی در اعلام مواضع، یا ناتوانی در تبیین و اعلام مواضع، مانع از انتقال پیام «بازدارندگی» به دشمن و اقناع و باورپذیری جامعه برای «دفاع» در برابر دشمن خواهد شد.

2- پیش بینی تمهیدات نظامی و آشکارسازی قدرت بازدارندگی، همراه با آمادگی برای مذاکره، باید بر پایه ترسیم خطوط قرمز صورت پذیرد. در غیر اینصورت از تأثیر لازم برای شناخت اهداف و نیّات دشمن و تغییر در محاسبات متجاوزین و رقبا، برخوردار نخواهد بود.

3- گسترش قدرت تأثیرگذاری رسانه‌ها در متقاعدسازی و تصویرسازی از امور جاری با استفاده از قدرت رسانه ای و دیپلماسی، بمثابه یک جنگ است. شکست در جنگِ ماقبل از جنگ برای ترسیم حقوق و خواسته‌های مشروع ملت ایران و آمادگی برای مقابله با هرگونه تجاوز، متکی بر قدرت رسانه‌ای- دیپلماتیک و مدیریت آن با استفاده از قدرت بازدارندگی، قابل حصول است. نمی توان بر اساس باورهای درونی به خواسته‌ها و حقانیّت خود، به آنچه در جنگ رسانه ای صورت می‌گیرد، بی‌توجه بود. شکست در جنگ رسانه ای و عملیات روانی، موجب شکست در جنگ خواهد شد.

 

مطالب مرتبط:

- تحول در روش مطالعه جنگ- بخش اول؛ توسعه حوزه مطالعاتی جنگ ایران و عراق؛ با کدام موضوع و روش؟

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

جنگ آینده

،

جنگ اوکراین

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت