یادداشت میهمان/ تحلیل جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم و روش؟ کینه شخصی یا مقابله با انقلاب؟- (2)

شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱

پاسخ شیخ الاسلامی به ناصری- بخش دوم:

ناصری در ادامه پا را فراتر از تحلیل جنگ می‌گذارد و امام را متهم می‌کند که «برخلاف گفتمان ملی دورۀ انقلاب بلافاصله گفتمان جهانی را پیش گرفت» و همین رویکرد انحرافی باعث جنگ شد! سپس می‌افزاید: «لذا از این منظر بنده جنگ را مثبت می‌بینم؛ چون آغاز انحراف انقلاب وقتی نمایان شد که رهبران ج ا ا برای خود رسالت جهانی قائل شدند»! یعنی اگر جنگ نبود، امام گفتمان فراملی را پیش می‌برد و خوشبختانه جنگ باعث شد تا ناچار در درون مرزها متوقف شود!! به این اظهارات چه عنوانی می‌توان اطلاق کرد؟ آیا جز خصومت‌ورزی نامی می‌توان بر آن نهاد؟ در حالی که طرح این موضوع با ادعاهای قبل او تناقض هم دارد.

ناصری سپس تغییر «رویکرد داخلی» را به «رویکرد خارجی» باعث این می‌داند که بخش مهمی از اهل سنت که از نظر او با «انقلاب بهمن 57 خوشحال بودند» کم کم نگران «تشیع ترویجی» شدند! در حالی که معلوم نیست رویکرد خارجی (به تعبیر او) چه نقشی در رمیده شدن بخشی از اهل سنت (که تعبیر غلطی هم هست) داشته است؟ در حالی که رویکرد امام از همان اول نه ترویج تشیع بوده و نه رویکرد خارجی (به معنائی که ناصری به کار برده است)، بلکه امام همیشه بر ضروت اتحاد میان مسلمانان اصرار و تأکید داشتند. از این گذشته به چه علت ناصری امام را متهم به انحراف از گفتمان ملی و توجه به گفتمان جهانی می‌کند؟ اگر منظور ناصری از رویکرد فراملی توجه به توطئه‌های قدرت‌های جهانی علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران است، که لزوما باید چنین توجهی صورت می‌گرفت. زیرا اولا در همان شروع انقلاب مردم در تظاهرات خود شعارهای ضد خارجی و ضد امپریالیستی می‌دادند و چین و شوروی و آمریکا را به سبب حمایت از رژیم شاه «دشمنان خلق ما» معرفی می‌کردند. ثانیا وقتی نظام تازه‌تأسیس جمهوری اسلامی مواجه با ده‌ها توطئه توسط قدرت‌های جهانی می‌شود، به چه سبب رهبری انقلاب نباید به تخطئۀ این توطئه‌ها بپردازد؟ آیا باید دست روی دست می‌گذاشت تا اقدامات قدرت‌های جهانی علیه انقلاب و نظام به ثمر بنشیند و خون هزاران نفر از شهدا و اهداف انقلاب پایمال شود؟ اگر هم منظور از رویکرد خارجی، اقداماتی علیه کشورهای دیگر و به اصطلاح صدور انقلاب است، که باید گفت جواب این اتهام را امام خود شخصا داده‌اند. در انجا که می‌گویند: «اسلام مى‏ خواهد که همه در آرامش باشند، همه در صلاح‏ باشند. و ما که مى‏‌گوییم اسلام را ما مى‏‌خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزى نه ما گفتیم و نه ما مى‏‌توانیم. اما آنکه ما مى ‌توانیم این است که به وسیله دستگاه‌هایى که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه‏هایى که در خارج مى روند، اسلام را آن طورى که هست معرفى کنیم. اگر آن طورى که هست معرفى بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر به فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزى را القا بکنند، روى فطرت سالم خودش قبول مى‏کند و قدرتمندها از همین معنا مى‏ترسند...». بنابراین معنی گفتمان فراملی کشورگشائی نبوده و نیست. ما حتی یک جمله از امام در تهدید دیگر ملل یا حتی دولت‌ها نمی‌توانیم بیابیم. امام خمینی دیگر کشورها را فقط نصیحت می‌کردند و هیچگاه تهدید به حمله نمی‌نمودند.

ناصری در ادامۀ افاضات خودمحورانه، اشغال سفارت آمریکا (با وجود نیت صادقانه) را «کنشی نابخردانه» که «به مراتب بیشتر از جنگ آرمان‌های ملی انقلاب را زیر پا گذاشت»؛ معرفی می‌کند و آن را «ضربه به هویت ایران و ایرانی» می‌داند! این نظر هم نشان از این دارد که ناصری امام را مقصر شروع جنگ می‌داند (و برخلاف نظر اولیه که صدام را هم در این تقصیر شریک می‌کرد) و لذا آن را ضربه به هویت ایرانی می‌نامد! وی باز هم مشخص نمی‌کند که چرا هم جنگ و هم تصرف سفارت آمریکا ضربه به «هویت ایرانی» بوده است؟ در حالی که حتی اگر ایران هم شروع کنندۀ جنگ بدانیم باز معلوم نیست چرا ضربه به هویت ایرانی بوده است! مگر هویت ایران و ایرانی با اینگونه مسائل ضربه می‌خورد؟

در مورد اشغال سفارت آمریکا هم ناصری – همانند جنگ- اقدامات تجاوزگرانۀ آمریکا علیه انقلاب و نظام نوپای ایران را نادیده می‌گیرد و آن را فقط با صدور حکم (بدون دلیل) ضربه به هویت ایران معرفی می‌کند. در حالی که این آمریکا بود که از همان آغاز پیروزی انقلاب شروع به توطئه علیه انقلاب و نظام کرد و درصدد سرنگونی آن برآمد. از کمک به تجزیه‌طلبان گرفته تا کمک مالی و تسلیحاتی و فکری به گروه‌هائی که درصدد سرنگونی نظام بودند (مثل سلطنت‌طلبان و سازمان منافقین). بنابراین تصرف سفارت آمریکا در وضعیت آن زمان ایران که گروه‌های سیاسی چپ و راست برای تضعیف نظام و انقلاب آن را متهم به سازش با آمریکا می‌نمودند، باعث نجات انقلاب و نظام شد و به شانتاژ و فضاسازی سیاسی گروه‌های ضد انقلاب و نظام پایان داد و حتی برخی از آنها را رسوا نمود. ناصری سپس در ادامه متأسفانه همصدا با دشمنان خارجی «اتمی شدن کشور» را (که دلیل آن را توهم و جاه‌طلبی معرفی می‌کند) از دیگر اقدامات ضربه‌زننده به ایران می‌داند. در جواب به ایشان باید اظهار داشت اولا ایران هرگز نمی‌خوسته اتمی شود و لذا از همان آغاز برنامۀ هسته‌ای خود را با امضای پیمانی زیر نظر سازمان انرژی هسته‌ای جهانی گذاشت. اینکه قدرت‌های بزرگ که از پیشرفت‌های ایران هراس داشتند و قدرتمند شدن ایران را برنمی تابیدند و لذا درصدد برآمدند با بهانه‌گیری و بهانه‌جوئی جلوی پیشرفت ایران را بگیرند، امر دیگری است. متأسفانه ناصری همصدا با قدرت‌های تجاوزگر جهانی ایران را متهم به دست یافتن به سلاح هسته‌ای می‌کند. ضمن اینکه بر فرض که ایران به دنبال اتمی شدن بوده است، به قدرت‌های جهانی چه ربطی دارد که ایران چه هدفی دارد؟ مگر ما باید بپذیریم که آنها قیم جهان هستند؟ لابد از نظر ناصری ایران باید تحت قیمومت آمریکا درمی‌آمد؛ چون از قدرت نظامی برخوردار است و نظام هم در جهت خواست قدرت‌های جهانی حرکت می‌کرد و تسلیم تحمیلات آنها می‌شد تا متهم به ضربه زدن به هویت ایران و ایرانی نمی‌شد. آیا ناصری (همانند معاندان مزدور قدرت‌های خارجی) معتقد است ایران باید تسلیم قدرت‌های خارجی شود آن هم چون زور دارند؟! آیا تعیین کنندۀ هویت ایران و ایرانی آمریکا و قدرت‌های جهانی‌اند و ایران حق ندارد برخلاف نظر قدرت‌های جهانی گام بردارد؛ وگرنه باید به انحراف از گفتمان ملی و هویت ایرانی متهم ‌شود؟!

 در ادامه ناصری به این مسئله می‌پردازد که جنگ دو مرحله داشته است. اول آزادسازی خرمشهر و دوم پس از خرمشهر. وی در مرحلۀ اول نقش ارتش را محوری می‌داند و لذا به همین دلیل «عقلانیت» را در مدیریت جنگ در این دوره بیشتر می‌داند! در اینجا بازهم ناصری بر اساس ذهنیات خود حکم صادر می‌کند و واقعیات جنگ را در نظر نمی‌گیرد. واقعیت این است که ارتش به علت اینکه ساخته و پرداخته رژیم گذشته و مستشاران آمریکائی بود، پس از پیروزی انقلاب ضرورتا در معرض تصفیه قرار گرفت و این مسئله ارتش را تضعیف کرد. بنابراین ارتش در این زمان نمی‌توانست نقش مؤثری در جلوگیری از تهاجم سراسری ارتش تا دندان مسلح رژیم صدام داشته باشد و لذا نیروهای رژیم بعثی توانستند بخش‌هائی از سرزمین‌های غربی کشور را – با وجود مقابله‌های نیروهی زمینی و هوائی ارتش- تحت اشغال خود درآورند. تنها بسیج مردمی (البته با پشتیبانی تسلیحاتی ارتش) توانست جلوی تهاجم گستردۀ عراق را بگیرد و ارتش بعثی با فداکاری نیروهای مقاومت داوطلب ایرانی متوقف شد. زمانی که بنی‌صدر رئیس جمهور ایران فرماندهی کل قوا را به دست آورد می‌خواست با کنار گذاشتن سپاه و بسیج و تنها به کمک همین ارتش، جنگ را پیش ببرد هم بنا به دلائلی که گفته شد در هر مرحله شکت خورد و شاید به همین جهت هم برای جبران عدم موفقیت‌هایش رو به ایجاد بحران سیاسی آورد. تنها پس از سقوط بنی‌صدر بود که سپاه و ارتش با یکدیگر متحد شدند و کار جنگ را با موفقیت تا آزادی خرمشهر پیش بردند. اینکه ناصری بدون علم و با انگیزۀ سیاسی فقط به نقش «بی‌نظیر ارتش» اشاره می‌کند و فداکاری نیروهای داوطلب و تدابیر فرماندهان سپاه را نادیده می‌گیرد، یا ناشی از عدم اطلاع اوست یا ناشی از اغراض سیاسی.

ادامۀ جنگ پس از آزادی خرمشهر هم با تصمیم اکثریت قریب به اتفاق سران کشور بود. در آن زمان ایران پیروز صحنۀ جنگ به شمار می‌آمد و رژیم صدام حاضر به پرداخت خسارت نبود و با حمایت قدرت‌های جهانی و همکاری رژیم‌های منطقه حاضر به عقب‌نشینی از دیگر نقاط کشور نمی‌شد و هرآن هم احتمال داشت مجددا دست به تهاجمی دیگر بزند. بنابراین ایران چاره‌ای جز دست زدن به جنگ برای احقاق حقوق خود نداشت. اینگونه اظهارات همانطور که گفته شد هم بر اثر جهل نسبت به واقعیات است و هم ناشی از اغراض سیاسی.

در پایان بنا به سابقۀ دوستی برای جناب ناصری آرزوی سلامت جسمی و روحی دارم و امیدوارم نسبت به اصلاح نظرات غلط خود اقدام کند.

والسلام علی من اتبع الهدی

شیخ‌الاسلامی

مطالب مرتبط:

- یادداشت میهمان/ تحلیل جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم و روش؟ کینه شخصی یا مقابله با انقلاب؟- (1)

برچسب ها:

عبدالله ناصری

،

بهاءالدین شیخ الاسلامی

،

تحلیل جنگ

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت