تجربیات تاریخی در حوزههای مختلف زمانمند است و تحت تأثیر شرایط مورد توجه و یا بیتوجهی قرار گرفته و با گسست یا پیوستگی همراه میشود. با این مقدمه، این پرسش وجود دارد که تجربیات جنگ با عراق، در حوزه هدفگذاری، تصمیم گیری و اقدامات راهبردی، سیاسی و نظامی، چگونه برای مقابله با تهدیدات و مدیریت بحران و جنگ آینده قابل بهره برداری است؟
یکی از تناقضات اساسی در نقد و بررسی و استفاده از تجربیات گذشته، به ویژه در حوزه جنگ ایران و عراق این است که تأثیرپذیری تجربیات از شرایط و الزامات زمان، همچنین تغییر نسل، اهمیت تجربیات را به شرایط و زمان گذشته مشروط و محدود میکند. به همین دلیل تبیین «درسها و دستاوردها»، به دلیل تغییر در شرایط تاریخی، با این توجیه که فهم از زمان گذشته و استفاده از تجربیات، مشروط به الزامات و شرایط گذشته است، در عمل نادیده گرفته میشود و یا به روش تبلیغاتی صورت میگیرد که پاسخگوی نیازها نخواهد بود. چنانکه هم اکنون هر آنچه در زمان جنگ از سوی نسل جنگ انجام شده، با این استدلال که متأثر از شرایط و محدودیتهای زمان و انجام تکلیف بوده، توجیه می شود. یا تصوّر می شود در مواجهه با چالشهای کنونی، باید همانند الگوی گذشته اقدام شود. متقابلاً از سوی نسل جدید ضرورت استفاده از تجربیات گذشته، با این استدلال که شرایط تغییر کرده است، مورد بیتوجهی قرار میگیرد. روشهای یادشده و برخی ملاحظات دیگری که در این زمینه وجود دارد، در عمل مانع از نقد و بررسی و درس آموزی از تجربه گذشته، برای موارد مشابه در آینده و در نتیجه موجب گسست با میراث گذشته خواهد شد.
برای غلبه بر تناقضها و دشواریهای موجود، باید تجربه گذشته را با استفاده از روش نقد و بررسی، در برابر نیازهای حال و آینده، به آزمون گذاشت تا میزان پاسخگویی و چگونگی استفاده از آن آشکار شود. این اقدام نه تنها گذشته را به حال امتداد میدهد، بلکه اکنون را براساس گذشته شکل خواهد داد. دستیابی به این امر اساسی از طریق تغییر در رویکرد و روشِ بررسی تجربیات جنگ و «درآمیختن» گذشته با نیازهای حال و آینده، محقق میشود. به این معنا که بجای بررسیهای «تاریخی، مناقشهآمیز و تبلیغاتی»، از روش بررسی «تاریخی- مفهومی» استفاده شود. بعنوان مثال بر اساس اصلِ «جلوگیری از شکلگیری تهدیدات» با توجه به درگیری نظامی آذربایجان- ارمنستان در مرزهای شمالیِ کشور، می توان این پرسش را طرح و به آن پاسخ داد که؛ برای جلوگیری از تغییرات ژئوپلیتیک و شکل گیری «بحران پایدار» در مرزهای شمالی، چگونه باید از ظرفیتهای قدرت ملی، بصورت هماهنگ و مناسب استفاده کرد؟ همچنین براساس ضرورت استفاده از ابزار سیاسی، اطلاعاتی و رسانه ای، برای «بازدارندگی از جنگ»، بعنوان یکی از مهمترین درسهای پایدار جنگ با عراق، با توجه به جنگ غزه و پیامدهای آن، میتوان این پرسش را طرح و به آن پاسخ داد که؛ چگونه میتوان برای حمایت از حماس و در عین حال جلوگیری از گسترش جنگ، از قدرت بازدارندگی استفاده کرد؟ پاسخ به پرسش های اساسی و سرنوشت ساز، در حالیکه نسل فرماندهان و مسئولین جنگ از مسئولیت برخوردار و به آموزههای جنگ توجه دارند، امکان نقد از تجربه گذشته را در پاسخگویی به نیازهای حال و آینده فراهم کرده و در عین حال منطق پیوستگی میان تجربه گذشته با نیازهای آینده را شکل خواهد داد.
مطالب مرتبط: