بر این باور هستم که؛ گفتمان غالب در حوزه پژوهشی جنگ ایران هم اکنون با رویکرد تاریخی و مناقشه آمیز میان ارتش و سپاه و انتقاد از مسئولین سیاسی درباره میزان پشتیبانی از جنگ و عدم تصمیم گیری برای پایان دادن به آن در زمان مناسب، طرح و بررسی می شود. به نظرم حداقل تا پنج سال آینده احتمال انتشار اثر پژوهشی متفاوت با آثار موجود، ضعیف است. به این اعتبار، تا یک دهه آینده گفتمان موجود درباره حوزه پژوهشی جنگ ایران و عراق، ادامه خواهد یافت.
با فرض ضرورت تغییر در رویکرد و روش پژوهشی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق، این پرسش وجود دارد که؛ گفتمان موجود و رویکرد و روش آن، چگونه قابل تغییر است؟ با این توضیح، تحول رویکردی- روشی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق از دو مسیر قابل دستیابی است:
1- نقد و بررسی تفکر و ساختار تصمیم گیری سیاسی و نیروهای نظامی در هدفگذاری و طراحی و اجرای عملیاتهای نظامی و نتایج آن در گذشته.
2- تعریف و تعیین نیازهای حال و آینده، برای پاسخ به تهدیدات در جنگ آینده.