تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ؛ روشی برای روایت اکنونی از گذشته یا پاسخ به مسائل اساسی در آینده؟(بخش سوم)
تعامل و همدلی در تاریخ شفاهی بر محور وقایع شکل می گیرد و برای بازبینی یک تجربه ضروری است، در حالیکه در خاطره گویی تعامل و همدلی موجب تقویت نقش محوری فرد و پرورش آن خواهد شد. دشواریها و ظرافتهای یاد شده در چالشگری و همدلی با توجه به تاریخ شفاهی با فرماندهان جنگ ایران و عراق، دو چندان می شود. در عین حال مسئله فرماندهان و جامعه ایران در زمان جنگ، عمل در درون واقعه بود، امروز با گذشت زمان و آشکار شدن برخی واقعیات، فهم پیشین نیاز به بازبینی دارد. بر پایه ملاحظه یاد شده دو موضوع اساسی در باره نسبت «زمان در روایت» و تعیین «نقطه آغاز روایت» نیاز به بررسی دارد. هرگونه توضیحی در این زمینه بر اساس تشابه و تمایز خاطره گوئی ،زندگینامه نویسی و تاریخ شفاهی و مفروضاتی که وجود دارد، استوار است:
1- خاطرهگویی توضیح درباره تک موقعیتهای خاص افراد است، بنابراین التزام چندانی به زمان تاریخی برای توضیح موقعیتها وجود ندارد.همچنین آغاز خاطره تابع ادرک از موقعیتی است که به زمان و مکان معنا داده است. بنابراین در خاطرهگویی التزام به پیوستگی و تسلسل تاریخی و خطی، کمتر مشاهده می شود.
2- زمان در زندگینامه نویسی خود نوشت یا دیگر نوشت تابع منطق تولد- زندگی- مرگ، با تمرکز بر خلق و خو، شخصیت و رفتار فرد، بمثابه کلید فهم یک زندگی است. تلاش برای توضیح شیوه زندگی انسان موجب تعریف زمان، براساس دوره تولد- زندگی و مرگ و در نتیجه تعیین نقطه آغاز و پایان روایت می شود.
3- زمان در تاریخ شفاهی تابع منطق واقعه است که بر اثر تلاقی با عاملیت فرد، موقعیتهایی را برای فرد ایجاد میکند. بنابراین ایجاد ارتباط خطی بین یک موقعیت با موقعیت بعدی، مفهوم زمان همچنین نقطه آغاز روایت را تعریف و تعیین میکند. نادیده گرفتن این ملاحظه موجب هضم و مفقود شدن عاملیت فرد در زمان تاریخی واقعه و در نتیجه واقعه محوری در تاریخ شفاهی، در نتیجه موجب نادیده گرقتن نقش فرد خواهد شد.
هم اکنون درباره انتخاب زمان آغاز روایت در تاریخ شفاهی با فرماندهان، به دلیل رویکردهای مختلف، منجر به ظهور اختلاف نظر شده است. با توجه به اینکه گفتگو با فرماندهان تاکید بر «عاملیّت در مواجهه با جنگ» است، این ملاحظه از یکسو موجب فاصله گرفتن از تاریخنگاری واقعه محور میشود و به جای تمرکز بر نحوه وقوع واقعه، بر عاملیت فرد(فرمانده) و چگونگی عمل در برابر واقعه تمرکز میشود، از سوی دیگر تمرکز بر «عمل در جنگ» موجب فاصله گرفتن از سایر حوادث زندگی فرد ازجمله آنچه پیش از این بر زندگی او گذشته، خواهد شد. با این توضیح بر پایه پیش فرضهای موجود از وقوع جنگ، در چارچوب پیوستگی جنگ با انقلاب، مناسب است نقطه آغاز روایت راوی واقعه از جنگ، از زمان پیروزی انقلاب آغاز شود.البته ملاحظه یاد شده تنها برای فرماندهان سپاه مناسب است که فاقد پیشینه نظامی، همانند فرماندهان ارتش هستند. در این چارچوب طرح پرسش از فرماندهان سپاه از یکسو بر جزییات وقایع تمرکز دارد و از سوی دیگر ناظر بر ورود به جهان ذهنی آنها خواهد بود. در واقع از این طریق تلاش می شود تا آشکار شود، آنچه از سوی یک فرمانده بیان میشود ناظر بر چه ملاحظات سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و نظامی است؟ آیا همان ادراک اولیه است یا بر اساس گذشت زمان بازبینی و اصلاح شده است؟ تا چه اندازه تعلق به خود، موجب خود ستایی و یا نادیده گرفتن سایر اشخاص، وقایع و موقعیتها شده است؟
مورخ تاریخ شفاهی
سومین عنصر موثر در تاریخ شفاهی، فرد «گفتگو کننده» و در واقع همان مورخ تاریخ شفاهی است.(1) نظر به اینکه تاریخ شفاهی، راوی محور است بهمین دلیل انتخاب روش مناسب در مدیریت گفتگو و تعیین چارچوب و محورهای بحث، باید از سوی مورخ تاریخ شفاهی تعین و هدایت شود. بعبارت دیگر جهت گیری چالشی در گفتگو یا تمرکز بر جزئیات واقعه و مدیریت حافظه راوی تاریخ شفاهی، از سوی مورخ صورت می گیرد. در عین حال سامان دهی و انسجام روایت واقعه تاریخی، تحت تاثیر تعامل، همدلی و تواناییهای مشترک راوی و گفتگو کننده، شکل خواهد گرفت. در غیر این صورت گفتگو با پراکندهگویی، مبالغه و تحریف از مسیر اصلی خارج خواهد شد. بر اساس همین ملاحظه آشنایی مورخ تاریخ شفاهی با ابعاد فکری- شخصیتی راوی واقعه و مهمتر از آن اشراف بر موضوع مورد گفتگو، ضروری و اجتناب ناپذیر است. همچنین آشنایی و تسلط مورخ تاریخ شفاهی با روش و تکنیکهای گفتگو و برخورداری از تجربه لازم برای گفتگو، موجب روشمندی در گفتگو و ساماندهی روایت کامل، روان و منسجم از واقعه خواهد شد. ضمن اینکه از روش آزمون- خطا و در نتیجه از دست دادن برخی فرصتها، جلوگیری خواهد کرد.
برای گفتگو با برخی فرماندهان ازجمله سردار رشید، دو روش فردی یا جمعی وجود دارد. برخی بر روش «گروه مرکز» یا همان روش جمعی تأکید میکنند. چنین ملاحظه ای با این فرض مطرح می شود که در صورت گفتگوی جمعی و طرح پرسشهای بیشتر و در نتیجه جامعیت در بحث، امکان دریافت دادهها و تحلیلهای بیشتری درباره نقش سردار رشید در جنگ، فراهم خواهد شد. بدون تردید گفتگوی جمعی با فرماندهان از جمله سردار رشید، از امتیاز برجسته ای برخوردار است، زیرا به شکل گسترده تری، داده ها تولید خواهد شد، ولی استفاده از این روش با پیامدها و نتایجی همراه است که باید به آن توجه کرد. گفتگوی جمعی مستلزم انسجام و توافق فکری در میان گفتگوکنندگان است. زیرا این روش بر محور موضوعات در درون گروه شکل میگیرد. مهمتر از آن این روش باید در هنگام گفتگو، از سوی یک فرد مدیریت شود و سایر اشخاص تنها حضور نظارتی داشته باشند، در غیر اینصورت پرسشهای پراکنده، روند گفتگو و در نتیجه انسجام روایت تاریخی را بر هم خواهد زد. در واقع ضرورت روایت روان و منسجم از واقعه، از جمله ملاحظاتی است که گفتگوی جمعی با یک فرد را در معرض ابهام و تردید قرار میدهد. بنظر میرسد این روش برای بحث درباره مسائل اساسی و چالشبرانگیز، در مقایسه با تاریخ شفاهی بر محور روایت از واقعه تاریخی، مناسبتر است.
مورخ تاریخ شفاهی به هنگام گفتگو، علاوه بر تعین چارچوب بحث و پیگیری موضوعات ، پرسشها را از متن واقعه و در مسیر گفتگو ،با تاکید بر نقش عملی- فکری راوی واقعه پیگیری خواهد کرد.مهمتر آنکه، شکلدهی افق مشترک برای تعامل و همدلی، در سامان دهی روایت روان و منسجم از واقعه ضروری است. در واقع پیگیری گفتگو در چارچوب روش «چالش- همدلی»، مستلزم مدیریت گفتگو با رعایت تعامل، برای پیشبرد بحث است. نظر به اینکه ماهیت گفتگو، ناظر بر تعامل کلامی درباره موضوعات و مسائل تاریخی است، بنابراین حفظ امانت در تبدیل گفتگو به متن، باید مورد توجه قرار بگیرد. در گفتگوهایی که به هر دلیل دسترسی به راوی واقعه و اصلاح متن وجود ندارد، رعایت امانت در تبدیل گفتگو به متن و ویرایش آن بسیار دشوار است. در غیر این صورت از طریق دسترسی و ارسال متن نهایی، باید متن از سوی راوی واقعه بازخوانی و مورد تایید قرار گیرد.
برای نگارش این متن از منابع زیر استفاده شده است:
- گئورک ایگرس - 1389- تاریخ نگاری در سده بیستم - ترجمه عبدالحسین آذرنگ - انتشارات سمت
- کیت جیکنز-1384-باز اندیشی تاریخ- ترجمه ساغر صادقیان-نشر مرکز
- احمد محمد پور – 1389 – روش در روش – انتشارات جامعه شناسان
- احمد محمدپور- 1390 – روش تحقیق کیفی ضد روش 1 – انتشارات جامعه شناسان
- جرمی بلک،رونالدم، مک رایلد- بهار1390-مطالعه تاریخ- ترجمه دکتر محمدتقی ایمانپور- دانشگاه فردوسی مشهد
- سایمون کریچلی – 1378 – فلسفه قاره ای – ترجمه خشایار دیهیمی – نشر ماهی
- هربرت اسپیگلبرگ – 1391 – جنبش پدیدار شناسی درآمدی تاریخی – جلد اول و دوم – ترجمه مسعود علیا – انتشارات مینوی خرد
- امداد توران – 1389 – تاریخمندی فهم در هرمنوتیک گادامر – انتشارات بصیرت
- پل ریکور، زندگی در دنیای متن، شش گفتگو، یک بحث – 1373 – ترجمه بابک احمدی – نشر مرکز
- مایکل استنفورد – 1386 – درآمدی بر تاریخی پژوهی – ترجمه دکتر مسعود صادقی – انتشارات سمت
- کتابِ ماهِ تاریخ و جغرافیا – ویژه تاریخ شفاهی – اردیبهشت 1392 – شماره 180
- کتابِ ماهِ تاریخ و جغرافیا – آذر 1391 – شماره 175
- کتابِ ماهِ تاریخ و جغرافیا – مهر 1390 – شماره 161
- ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت – ویژه فلسفه تحلیلی – اردیبهشت 1390 – شماره 62
- سایت تاریخ شفاهی - www.oral-history.ir
پاورقی:
1- اخیرا از کسانی که اهتمام به کار تاریخ شفاهی دارند به عنوان «شفاهی کار» نام برده می شود. به نظر می رسد این اقدام بیشتر برای سهولت در سخن گفتن است در حالی که عنوان شفاهی کار مناسب نیست و ناظر بر نوعی عمل گرایی بدون اندیشه است، حال آنکه عنوان «مورخ تاریخ شفاهی» به مثابه تاکید بر اندیشه ورزی و روشمندی در مطالعاتی تاریخی است.
مطالب مرتبط:
+ تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ؛ روشی برای روایت اکنونی از گذشته، یا پاسخ به مسائل اساسی در آینده؟/ بخش اول
+ تاریخ شفاهی فرماندهان جنگ؛ روشی برای روایت اکنونی از گذشته، یا پاسخ به مسائل اساسی در آینده؟/ بخش دوم