
اشاره
به مناسبت گرامیداشت هفته جنگ، در برنامه «مهمات» از شبکه یک سیما، گفتگویی را انجام دادم که از دقت لازم برای بررسی رویکرد و روشهای متفاوت در حوزه جنگ ایران و عراق برخوردار نبود. اگرچه توضیحات کنونی نیز ناقص است. پیش از این در سایت و در کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» به این موضوع اشاره کرده ام که با وجود گذشت زمان، همچنان از اعتبار لازم برای بازبینی برخوردار است.
**********************
برخورداری پدیده جنگ ایران و عراق از مشخصه تاریخمندی، این امکان را فراهم کرده است که این پدیده از منظرها و تعاریف متفاوت و چهارگانه به شرح زیر مورد مطالعه قرار بگیرد:
1- «بررسیهای تاریخی»، وقایع جنگ را در ابعاد سیاسی و نظامی در زمان و مکان و با نظر به شرایط و نتایج مورد مطالعه قرار می دهد. در این رویکرد به دلیل تمرکز بر رخدادهای جزئی، ادراک از ماهیت و کلیت جنگ حاصل نمی شود.
2- «بررسی های سیاسی»، رخدادها و تصمیمات سیاسی را به اعتبار اهداف و نتایج همچنین منابع تخصیص یافته مورد نقد قرار می دهد. رویکرد سیاسی و نقّادانه امکان استفاده از تجربه گذشته برای پاسخ به شرایط مشابه را فراهم میکند، مشروط بر اینکه ملاحظات گروهی و جناحی نقشی در بررسیهای سیاسی نداشته باشد.
3- «بررسی های فرهنگی»، تأثیرات ساختاری جنگ را بر جامعه که موجب ظهور نسل و فرهنگ جدید شده است، از منظر سلوک فکری و رفتاری رزمندگان و با استناد به خاطرات و زندگی نامه ها مطالعه و ترویج می کند. جنگ مردمی و حضور مردم در صحنه نبرد و در پشت جبهه، منبع بی نظیری برای مطالعات فرهنگی ایجاد کرده است.
4- «بررسی های راهبردی»، مسایل اساسی جنگ را با نظر به ماهیت جنگ و تکرار آن در شرایط مشابه باید مورد مطالعه قرار بدهد. الزامات مطالعات راهبردی با ابتناء به نظریه و استفاده از روش نقد تا کنون مانع از شکل گیری مطالعات نظامی و راهبردی شده است.
در میان وجوه چهارگانه یادشده، مطالعات تاریخی، سیاسی و فرهنگی همچنان ادامه خواهد یافت و از منظر ظهور پدیده های اجتماعی، مورد توجه و اهمیت قرار دارد. اما هیچکدام با نظر به «ماهیت مسئله جنگ» نیست و لذا تنها با بررسی های نظامی- راهبردی می توان به جنگ، بمثابه یک «مسئله استراتژیک» برای آینده پرداخت.
مطالب مرتبط: