معنای مفاهیمی مانند؛ تاریخ، وقایع تاریخی و تاریخ نگاری، بهم پیوسته است و فهم هر یک به فهم مفهوم دیگر کمک میکند. به این اعتبار فهم هر یک از مفاهیم سه گانه بصورت مستقل تا اندازهای دشوار است. تأکید بر اینکه یک واقعه، تاریخی است یا وقایع جنگ ایران و عراق هنوز تاریخی نشده است، همچنین هنوز تاریخ نگاری واقعه جنگ شکل نگرفته و در مراحل اولیه است، تنها بخشی از بهم پیوستگی میان مفاهیم سه گانه را ترسیم می کند.
در عین حال بنظرم نسبت واقعه با زمان، در هسته مرکزی مفاهیم سه گانه و هم پیوستگی آنها قرار دارد، زیرا بدون امر واقع شده در زمان و مکان، «واقعه تاریخی» نمی شود. در نتیجه «تاریخ» و مفهوم ضرورت «تاریخ نگاری» واقعه، شکل نخواهد گرفت. با این توضیح، پرسش این است که واقعه چه نسبتی با زمان دارد؟ به عبارت دیگر؛ فرضاً حمله عراق به ایران در 31 شهریور 1359، چه نسبتی با زمان وقوع دارد؟ زمانِ تاریخی 31 شهریور در مثال مورد اشاره، به یک اعتبار زمانِ تقویمی است. زیرا پس از فراهم شدن تمامی مقدمات لازم برای جنگ و آغاز تاریخ جدید، واقعه جنگ در ظرف زمان 31 شهریور تحقق یافته است. به این اعتبار، زمان تقویمی، زمان تاریخی نیست، بلکه ظرف تحقق و تعیّن امر تاریخی است که به مفهوم زمان تقویمی، اعتبار و معنای تاریخی و ماندگاری داده است. برای روشن شدن این موضوع می توان به این پرسش پاسخ داد که؛ فرضاً اگر تمامی مقدمات حمله عراق به ایران فراهم نمی شد و ارتش عراق در 31 شهریور سال 1359 به ایران حمله نمی کرد، آیا زمان 31 شهریور در تاریخ جنگ معنایی، همانند معنای کنونی را داشت؟ بنابراین «زمان تاریخی» به منزله ظرفیت ها و امکان های قابل تحقق است که در زمان تقویمی روی می دهد و تاریخ ساز است.
اهمیت موضوع مورد بحث، علاوه بر توضیح و ترسیم حدود و بهم پیوستگی مفاهیم سه گانه که قابل افزایش هم می باشد، می تواند در صورت تأمل بر «مفهوم تاریخ»، از نظر رویکردی در «نگرش به وقایع تاریخی» و از نظر روش شناختی در «بررسی تاریخنگاری رخدادها»، تأثیر تعیین کننده داشته باشد.