اشاره:
در فرصتی که برای دیدار با دکتر نائینی؛ رئیس محترم مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس فراهم شد، درباره وضعیت مرکز و گسترش پروژه های تحقیقاتی و نشستهای تخصصی گفتگو کردیم. با توجه به تأسیس تاریخنگاری جنگ در سپاه در خرداد سال 1360، به ایشان پیشنهاد کردم باید هویت تاریخ نگاری جنگ را در سپاه و کشور، با نظر به مفاهیم و مبانی نظری و روش شناسی، بعنوان چارچوب و خطوط اصلی اقدامات انجام شده در حوزه تاریخ نگاری جنگ و برنامه ریزی برای «مطالعات جنگ در آینده» حفظ کرد. این مهم با برگزاری نشستهای تخصصی در سالروز تاسیس تاریخ نگاری جنگ در سپاه در خردادماه، قابل دستیابی است. یادداشت حاضر را با نظر به همین ملاحظات نوشته ام که در ادامه خواهد آمد.
******************
عنوان بحث در این یادداشت این پرسش را در درون خود دارد که؛ چرا و چگونه تاریخ نگاری جنگ در سپاه شکل گرفت؟ مسئله قابل توجه که در این یادداشت به آن اشاره خواهم کرد و بمثابه روش شناسی طرح بحث می باشد، «بهم پیوستگی» چرایی با چگونگی در تاریخ نگاری جنگ است. درباره «چرایی» تاریخ نگاری جنگ در سپاه، به مناسبت های مختلف و در گفت و گو به این موضوع اشاره کرده ام. به این معنا که نگرانی از «تحریف تاریخ جنگ»، نقش اساسی در اهتمام سپاه به ثبت و ضبط رخدادهای جنگ داشت. زیرا تفکر و رفتار بنی صدر در جنگ و تاثیر وضعیت حاکم بر صحنههای نبرد با شرایط سیاسی کشور و موقعیت بنیصدر، موجب این نگرانی و تصور شد که؛ حقایق و واقعیتهای جنگ در معرض تحریف قرار گرفته است. گزارشهای روزانه ای که بنی صدر«در روزنامه انقلاب اسلامی» تحت عنوان «روزها بر رئیس جمهور چه میگذرد؟» منتشر میکرد، بعنوان تحریف تاریخ جنگ ارزیابی می شد و واکنشهایی را ایجاد می کرد که در سطح سیاسی، اجتماعی و نظامی قابل مشاهده بود.
اما «چگونگی» تاریخ نگاری جنگ، بمثابه «رویکرد و روش»، در مرحله اول و تا قبل از شکل گیری آزادسازی مناطق اشغالی، از طریق گفتگو با «عاملین و شاهدین» وقایع صورت می گرفت. پس از تحول در روش تاریخنگاری که با تغییر در نقش سپاه از نیروی امنیتی به نظامی صورت گرفت و سازمان نظامی سپاه توسعه پیدا کرد، روش شناسی تاریخنگاری جنگ با استقرار راویان در کنار فرماندهان جنگ در قرارگاه ها، بر دو پایه استوار شد: نخست؛ ثبت و ضبط جلسات طراحی، تصمیم گیری و فرماندهی عملیاتها در جنگ، همراه با گفتگو با فرماندهان در ردههای مختلف و دیگری؛ نگارش گزارشهای عملیاتی به روش مستند و نقلی و تا اندازه ای تحلیلی.
در واقع چرایی شکلگیری تاریخ نگاری جنگ در پاسخ به نگرانی از تحریف جنگ، موجب تأثیر بر چگونگی تاریخنگاری جنگ با تاکید بر روش ثبت و ضبط جلسات و فرماندهی عملیاتها شد. در عین حال تصور می کنم نگارش متون گزارشهای تاریخی به روش نقلی و مستند، بیشتر به دلیل سطح توانایی راویان و متأثر از سنت تاریخنگاری در ایران بود. در حالی که این امکان وجود داشت تا گزارش یک عملیات نظامی، به جای صدها صفحه و روش نقلی، در 10 تا 20 صفحه به صورت مستند و تحلیلی نگارش شود، در حالیکه «گزارش کامل» هیچ عملیات نظامی در جنگ، تا کنون به این روش نوشته نشده است. در مواردی گزارش اجمالی نوشته شده است که با درخواست فرمانده سپاه صورت گرفت تا از تجربیات آن برای طراحی عملیاتهای بعدی استفاده شود.
با فرض تناسب روش مستند و نقلی با سطح توانمندی روایان، میتوان پیامدهای پیدایش این وضعیت را بر اساس دو احتمال، مورد بحث قرار داد؛ وضعیت نخست؛ همان است که در گزارشنویسی عملیاتها و سپس در کتابهای منتشر شده از سوی مرکز اسناد تحقق یافته است. مهمترین نتیجه روش یاد شده، مستند بودن گزارشها و به تبع آن، ایجاد بایگانی اسناد جنگ است. در حالیکه هیچ گاه دیدگاه تحلیلی و نقّادانه با تمرکز بر «مسئله جنگ» به جای «وقایع عملیاتی» در مرکز شکل نگرفته است. در صورتی که سپاه بعنوان یک نیروی نظامی، به این نوع بررسیها در زمان جنگ و امروز حتی بیش از گذشته نیاز دارد. هم اکنون نهادینه شدن روش پژوهش- نگارش مطالعه جنگ بر محور وقایع و تاریخ نگاری آن، مانع از «جنگ پژوهی» در سپاه شده است.
بر اساس احتمال دوم؛ اگر روش تحلیل شکل میگرفت، به دلیل موضوع و روش، اسناد جنگ جمع آوری و نگهداری نمیشد و امروز سپاه از چنین «مرکز اسنادی» در حوزه جنگ ایران و عراق برخوردار نمی شد. اما این احتمال وجود داشت که «جنگ پژوهی» در سپاه بعنوان یک نیروی نظامی، جایگزین «تاریخ پژوهی» شود و از کارکرد بیشتر در حوزه نظامی برخوردار شود.
مطالب مرتبط:
+ آینده تاریخ نگاری جنگ در سپاه؛ الزامات و ضرورت ها
+ نقدی بر وجوه تمایز میان تاریخ نگاری جنگ در ارتش و سپاه
+ مصاحبه با خبرگزاری کتاب درباره تاسیس تاریخ نگاری جنگ در سپاه