سرنوشت جنگ، با جنگ تعیین می شود یا با سیاست؟

چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲

پایان جنگ ایران و عراق از طریق پذیرش قطعنامه 598 و ابهام درباره نحوه خاتمه جنگ فرسایشی اوکراین و جنگ غزه، موجب طرح این پرسش شده است که؛ سرنوشت جنگ، با جنگ تعیین می‌شود یا با سیاست؟ پرسش از نسبت جنگ با سیاست، یک پرسش کلاسیک و پایدار است که بر مبنای نظریه کلاوزویتس شکل گرفت است. به این معنا که سیاست، جنگِ بدون خون‌ریزی است و جنگ، سیاستِ توام با خون ریزی است. در هسته مرکزی نظریه کلاوزویتس این مفهوم قرار دارد که جنگ، بماهو جنگ معنا ندارد. جنگ بعنوان ابزار قدرت، با هدف کشتار و تخریب، برای تأمین اهداف سیاسی، از طریق پیروزی نظامی، صورت می‌گیرد. نادیده گرفتن پیوستگی جنگ با سیاست، موجب از دست دادن کنترل «زمان»، مدیریت «هزینه» و «دامنه» جنگ، خواهد شد. جنگ فرسایشی به این دلیل شکل می‌گیرد که طرفینِ درگیر در جنگ، از توانمندی نظامی برای تغییر در موازنه نظامی و کسب پیروزی قاطع و سرنوشت ساز، با هدف تسلیم طرف مقابل، برخوردار نیستند. بن‌بست جنگ فرسایشی، بدلیل ناتوانی نظامی، از طریق راه حل سیاسی، با تعدیل در اهداف و با تقسیم پیروزی و شکست میان طرفین، گشوده خواهد شد. بر اساس مفهوم پیوستگی جنگ با سیاست می‌توان به تجربه جنگ ایران و عراق، جنگ اوکراین و جنگ غزه اشاره کرد:

1- جنگ طولانی در خاک عراق پس از فتح خرمشهر به مدت شش سال، بمعنای شکل گیری جنگ فرسایشی بود. زیرا قدرت نظامی ایران و عراق از مشخصه های لازم برای پیروزی نظامی و پایان دادن به جنگ برخوردار نبود. برای برون رفت از این وضعیت، دو راه حل برای ایران وجود داشت؛ نخست افزایش توان نظامی، که بدلیل تحریم ایران و حمایت از عراق، قابل تحقق نبود و به این اعتبار زمان به سود عراق بود. راه حل دوم، تعدیل اهداف در جنگ و استفاده از روش سیاسی برای پایان دادن به جنگ بود که بدلیل تفسیر ماهیت جنگ و ذهنیّت موجود، انتخاب این گزینه بسیار دشوار بود. چنانکه از مذاکرات سیاسی موسوم به ماجرای مک فارلین، همچنین پذیرش قطعنامه598، انتقاد شده و همچنان می شود.

2- روسیه و اوکراین هم اکنون گرفتار جنگ فرسایشی و گسترش دامنه جنگ به سایر حوزه ها شده اند. به این معنا که ناتوانی اوکراین در بازپس‌گیری مناطقی که از دست داده، موجب ادامه جنگ و گسترش آن به سایر مناطق و در عین حال خودداری از خاتمه دادن به جنگ، با برخورداری از حمایت غرب در برابر روسیه شده است. متقابلاً روسیه متکی بر مناطقی که تصرف کرده، بدلیل حمایت امریکا و اروپا از ادامه جنگ اوکراین، قادر به تحمیل اراده خود بر اوکراین، برای پایان دادن به جنگ نیست. در عین حال هزینه ها و دستاوردهای تصرف برخی مناطق، موجب انگیزه روسیه برای ادامه جنگ تا دستیابی به پیروزی قطعی شده است. برون‌رفت از وضعیت کنونی، یا با تغییر در موازنه نظامی قابل دستیابی است که در این زمینه نشانه برجسته ای قابل مشاهده نیست، یا باید طرفین جنگ، با تعدیل در اهداف و تقسیم شکست و پیروزی، امکان خاتمه دادن به جنگ را فراهم کنند. در این صورت وقوع جنگ و ادامه آن قابل توجیه نخواهد بود.

3- در جنگ غزه با وجود انتشار اطلاعات مدیریت شده از پیشرفت نظامی اسرائیل در رسانه‌ها، همچنین دشواری‌های جنگ برای حماس و مردم غزه، به‌نظر می رسد بدلیل دشواری پیروزی نظامی اسرائیل بر حماس، همراه با کشتار گسترده و آوارگی مردم غزه، چشم انداز جنگ فرسایشی در حال شکل گیری است. اسرائیل بدنبال پیروزی نظامی و ترور رهبران حماس است تا از این طریق، پیروزی تاکتیکی را به پیروزی استراتژیک تفسیر کرده و اقتدار اطلاعاتی- نظامی آسیب دیده در 7 اکتبر و تهدیدات موجودیتی خود را برطرف و اسرا را آزاد کند. تحقق این هدف، بدلیل پایگاه مردمی حماس و حضور در میان مردم، هزینه های پیروزی را برای اسرائیل در نزد افکار عمومی جامعه بین المللی افزایش داده و با طولانی شدن زمان، پیامدهای روحی ـ امنیتی و اجتماعی این جنگ، مانع از ادامه آن خواهد شد. پیش بینی این وضعیت از سوی وزیر دفاع امریکا بعنوان اشتباه استراتژیک از سوی اسرائیل ارزیابی شد. با این وضعیت، حماس با وجود آسیب ساختاری ـ نظامی، می‌تواند شکست اقتدار نظامی اسرائیل و رفتار انتقامی علیه مردم غزه، مهمتر از آن، تبدیل مسئله فلسطین به مسئله جهانی را بمثابه نشانه های پیروزی، برای ادامه مقاومت در جنگ و بازسازی سازمانی پس از جنگ، مورد استفاده قرار دهد. با این توضیح، ناتوانی اسرائیل در تعیین سرنوشت جنگ بر پایه قدرت نظامی و با طولانی شدن زمان جنگ بر اثر مقاومت حماس، موجب انتخاب راه حل سیاسی خواهد شد که نتیجه آن پیروزی حماس خواهد بود، زیرا اسرائیل برای تبادل اسرا با زندانیان، سرانجام باید با حماس مذاکره کند. در غیر اینصورت با ادامه جنگ فرسایشی، پیامدهای دشوار آن برای اسرائیل و منطقه، با احتمال گسترش جنگ همراه است و موجب تخلیه ظرفیت‌های استراتژیک اسرائیل و از دست دادن قدرت بازدارندگی خواهد شد. اگر این برداشت بمعنای ناتوانی اسرائیل در پیروزی نظامی بر حماس، صحیح باشد، نتیجه جنگ غزه را باید در «توافق صلحی» که پس از جنگ فرسایشی برقرار می‌شود و پیامدهای سیاسی آن، با تحولات سیاسی- اجتماعی در داخل سرزمین‌های اشغالی و چگونگی شکل‌گیری معادلات جدید منطقه‌ای برای تأمین بازدارندگی، جستجو کرد.

مطالب مرتبط:

- مطالب مربوط به جنگ و سیاست

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

پایان جنگ

،

جنگ اوکراین

،

جنگ غزه

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت