توانمندی جذب، آموزش، سازماندهی و بکارگیری نیروهای پیاده و تجهیز آنها در درون سازمان رزم سپاه برای انجام مأموریت دفاعی- تهاجمی، نتایجی را از نظر عملیاتی بهمراه داشت که شاکله تفکر تاکتیکی- عملیاتی سپاه بر اساس آن بنا شد. سپاه در کنار ادراک از اهمیت اشراف اطلاعاتی، برخورداری از سازمان رزم و تجهیزات مناسب برای موفقیت در طراحی و اجرای مانور عملیاتی و فرماندهی نیروها، اهمیت و تأثیر آتش پشتیبانی توپخانه و هوایی را بهمراه استفاده از قدرت زرهی در مرحله «آزادسازی مناطق اشغالی»، بصورت جدیتری در مقایسه با مرحله قبل ادراک و مورد تأکید قرار داد. سازمان رزم سپاه در مرحله جدید، همچنان متکی بر نیروهای داوطلب مردمی بود که سطح و میزان تأثیرگذاری قدرت رزمی سپاه را نمایان میکرد. سازمان توپخانه و یگان زرهی هرچند در سازمان رزم سپاه ایجاد شد، ولی شکستن خطوط و پیشروی در عمق همچنان به دلیل فقدان یگان زرهی، مانند مرحله قبل با دشواری صورت میگرفت. به همین دلیل، استفاده از موفقیت پس از شکستن خطوط دفاعی دشمن، با پیشروی سریع در عمق مواضع و تأمین اهداف صورت نمیگرفت.
با توضیح یادشده، با وجود تغییر در ماهیت جنگ در خاک عراق، سپاه برای شکستن خطوط دفاعی دشمن و پیشروی در عمق و حفظ مواضع تصرفشده، همانند مرحله آزادسازی عمل میکرد. روش آزمون و خطا در این مرحله به دلیل تغییر در ماهیت جنگ و افزایش حمایت همهجانبه از عراق، موجب جنگ فرسایشی در خاک عراق شد و زمان به زیان ایران تغییر کرد و در نتیجه فرصت استفاده از ابتکارعمل و برتری عملیاتی در کسب پیروزی نظامی بر عراق، به تدریج محدود شد. عراق برای اِعمال فشار سیاسی به ایران و خاتمه دادن به جنگ، همچنین خنثیسازی تأثیر برخی پیروزیهای تاکتیکی ایران، حمله به زیرساختهای اقتصادی و نفتی را در کنار تحریم و کاهش قیمت نفت و حمله به مردم بیدفاع در مناطق مسکونی را به استراتژی دفاعی خود اضافه کرد. با آشکارشدن ناتوانی نظامی ایران برای دستیابی به یک پیروزی بزرگ در یک منطقه استراتژیک و پایان دادن به جنگ، در چند مرحله استراتژی سپاه در جنگ، مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت که به شرح زیر است:
- مرحله اول در آغاز سال 1362؛ پس از عملیات رمضان و والفجر مقدماتی، ناکامی نظامی و تشدید اختلاف با ارتش برای انتخاب منطقه عملیات، طراحی مانور و فرماندهی نیروها.
- مرحله دوم در سال 1364؛ پس از عملیات خیبر و بدر و قبل از فتح فاو، با تأکید بر گسترش سازمان و عملیات مستقل از ارتش.
- مرحله سوم در سال 1366؛ پس از عملیات کربلای 8 و بن بست جنگ در جبهه جنوب.
- مرحله چهارم در سال 1367؛ پس از سقوط فاو و خطر حمله عراق به اهواز، بصورت محدود.
در ارزیابی علت ناتوانی در کسب پیروزی در عملیات، برای نخستین بار تغییر در شرایط جنگ با توجه به تغییر در ماهیت جنگ پس از فتح خرمشهر، مورد بحث قرار گرفت و بر نتایج زیر تأکید شد:
1) توانمندیهای تاکتیکی و عملیاتی و استعداد نیروی انسانی، برای تأمین اهداف نظامی در خاک دشمن پاسخگو نیست.
2) شکستن خط با نیروی پیاده در شب به منظور انهدام قوای نظامی دشمن، همچنین تثبیت منطقه تصرف شده، با توان رزم، سازمان و تجهیزات سپاه تناسب ندارد.
3) حفظ مواضع تصرف شده و تثبیت آن، بدون آتش توپخانه و ایجاد استحکامات و پشتیبانی هوایی، دشوار و پرتلفات خواهد بود.
4) پیشروی در عمق مواضع دشمن، نیازمند پشتیبانی آتش هوایی و توپخانه و اقدامات لجستیکی است.
ادامه دارد ...
مطالب مرتبط:
- تأملی بر تغییر در مأموریت سپاه؛ تأثیر بر روند تحولات جنگ - بخش اول