اشاره
حضور در جمع دانشجویان سال اول پزشکی را برای بحث درباره رویکردها و روشهای موجود درباره جنگ ایران و عراق، با این هدف پذیرفتم که امکان نگاه کلی به نظام دانش و آگاهی از جنگ ایران و عراق برای آنها فراهم آید. در میان دانشجویان که تعداد آنها نزدیک به 100 نفر بود، تنها یک نفر در چارچوب بحث مطرح شده، پرسش کرد! مابقی پرسش ها دو مشخصه داشت: بسیار پراکنده و متنوع بود و دیگر اینکه مرجع طرح پرسش مبهم بود. به این معنا که روشن نبود پرسش ها بر چه اساسی قرار دارد و چرا طرح می شود؟ همچنین پاسخ به آن چه مسئله ای را حل می کند؟ مهمتر آنکه برای یافتن پاسخ، با وجود آثار مختلف در این زمینه، به هیچ منبعی رجوع نکرده بودند! وضعیت یادشده تأمل برانگیز است و به همین دلیل یادداشت حاضر را نوشتم.
***********
به نظرم رویکرد سیاسی و مناقشه آمیز درباره رخدادهای جنگ و نتایج آن، در دو حوزه «تاریخی- عملیاتی» و «فرهنگی- معنوی» موجب ابهام و تردید در شالوده های فکری و رفتاری در زمان جنگ شده است. «فروپاشی اعتماد» به گفتارها و نوشتارها و «ایجاد تردید» درباره توانمندی های زمان جنگ، بیش از آنکه حاصل ارزیابی منصفانه و مستند از دوره جنگ باشد، از مسیر مناقشات و بی اعتمادی کنونی به گذشته تسرّی داده شده است. تردید در صحت گفتارها و نوشتارهای کنونی با واقعیاتهای تاریخی در زمان جنگ، هم اکنون بعنوان یک رویه جاری برای واژگون سازی واقعیت های تاریخی و خلاف گویی که در گذشته وجود داشته، تفسیر می شود که اکنون هم ادامه دارد.
پس از پایان جنگ که فرصت برای نقد و بررسی رخدادها، موضوعات و مسائل وجود داشت، برخی ملاحظات موجب تداوم گفتارهای غیرواقعی و عدم صراحت در بیان واقعیات شد. بر اثر این وضعیت نوعی نقد و اعتراض وجود دارد که هر نوع خلاف گویی و دگرگون سازی واقعیات، بدون پذیرش سخن دقیق و استدلالی، مورد پذیرش قرار می گیرد. در زمان جنگ برخی از ناگفته ها بیشتر به دلیل مصالح و شرایط جنگ و جلوگیری از بهره برداری دشمن بود. چنانکه بعنوان نمونه امریکائیها پس از حملات موشکی به پایگاه عین الاسد بر همین رویه عمل کردند و در غیر اینصورت هر انچه غیر از ان گفتند، اگر بیان می کردند، بمعنای اعلام پیروزی ایران و یا ضرورت پاسخ به حملات موشکی و جنگ با ایران بود که با هر دو مخالف بودند.
در زمان جنگ چنان اعتمادی وجود داشت که جامعه ایران عزیزترین داشته ها، مانند؛ جان، فرزند و اموال را خود را صادقانه و بدون هیچ انتظاری در اختیار مسئولین و فرماندهان جنگ قرار می دادند، ولی امروز چنان بی اعتمادی حاکم شده است که هیچ سخنی به معنای حقیقت و واقعیت پذیرفته نمی شود! در برابر این وضعیت چه باید کرد؟
مطالب مرتبط:
- گفته ها یا ناگفته های جنگ؛ مسئله کدام است؟