پایان دادن به جنگ بر اساس کدام علت؟

سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۸

   پذیرش قطعنامه 598 در تیرماه و برقراری آتش بس میان ایران و عراق در مرداد سال 1367 موجب گمانه زنی و مناقشات گسترده‌ای درباره «هدف و علت» این تصمیم گیری شده است. در پاسخ به پرسش یاد شده چنانکه پیش از این نوشته ام، برخی از مفهوم «خدمت و یا خیانت» استفاده کردند و برخی دیگر به «تأثیر حمایت خارجی» از عراق، همراه با نگرانی از تداوم «حملات موشکی و شیمیایی عراق» به تهران و شهرهای بزرگ، یا «شرایط اقتصادی» و مهمتر از آن به «شرایط نظامی»، با تغییر در موازنه نظامی پس از حملات ماه های پایانی عراق اشاره کرده اند.

برچسب ها:

قطعنامه 598

،

پایان جنگ

،

جام زهر

معمای تاریخ چیست؟

جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۸

   با فرض اینکه انسان و جامعه انسانی از هویت تاریخی برخودارند، به این معنا که با ارجاع به تاریخ و سنت‌های تاریخی رفتار خود را توضیح می دهند، پرسش از تاریخ، پرسش از تفکر و زیست تاریخی انسان است که هر چند موضوع و دستمایه آن در گذشته است، اما ریشه در باورها و نیازهای کنونی و آینده دارد.

شناسایی علت و چگونگی تأثیر و تداوم گذشته بر حال، همچنین علّت و چگونگی رجوع از حال به گذشته تاریخی، معمای «نقش تاریخ» در زیست انسانی است که بر چگونگیِ نگرش به تاریخ، همچنین تاریخ سازی از طریق تاریخ‌نگاری تاثیر اساسی دارد.

انسان همواره از آینده ای که پیش رو دارد، ولی وجود ندارد، نگران است و از چیستی آن پرسش کرده و به امر «تجربه شده» در گذشته رجوع می کند. بنابراین همیشه انسان و جامعه انسانی در میانه آنچه که در گذشته تجربه کرده است و آنچه که در آینده تجربه خواهد کرد، زیست می کند و نقطه نگرانی‌ها و ارجاعات تاریخی از نقطه عزیمت حال، به گذشته و آینده است. در صورت صحت این برداشت از «معمای تاریخ»، گرچه ما به تاریخ رجوع می کنیم و به دادهای تاریخی استناد و براساس آن استدلال می کنیم، ولی در واقع ما با نظر به آینده پیش رو، موضوعات و مسائل تاریخی را تعیین و برجسته، یا بازخوانی می کنیم. در واقع سخن از تاریخ و تاریخی بودن پدیده ها در زمان وقوع حادثه، همچنین رجوع تاریخی و بازبینی تاریخ، همواره با نظر به آینده و نه گذشته صورت می گیرد.

 

مطالب مرتبط:
+ نقدی بر معمای شناخت تاریخ به قلم دکتر زهیر صیامیان
+ معمای زمان گذشته و آینده، در امر جنگ

برچسب ها:

معمای تاریخ

،

رجوع به تاریخ

نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور به جنگ

یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸

   بدون تردید بازشناخت برخی وجوه پنهان و آشکار جنگ، بدون توجه به خاطرات رزمندگان و شاهدان و ناظران واقعه جنگ، حاصل نخواهد شد. بنابراین اصل رجوع به خاطرات و ضرورت آن محل بحث نیست، بلکه آنچه در بررسیهای تاریخی محل نزاع قرار دارد در واقع تقلیل یا محدود کردن بررسی جنگ از موضوعات و مسائل اساسی به خاطرات و موضوعات فردی، به روش مکتوب یا شفاهی است. به این اعتبار، به نظرم حداقل از چند زاویه می توان رویکرد خاطر محور و غلبه ان را مورد نقد و بررسی قرار داد که پیش از این نیز در یادداشت های مختلف به آن اشاره کرده ام:

رویکرد معنوی و خاطره محور، شناخت جنگ را محدود به ملاحظات خاصی می‌کند که بیشتر از مسیر «منِ فردی» و با بیان خاطرات عبور می کند. در واقع این نگاه در حالیکه برخی وجوه جنگ را آشکار می کند، ولی به همان میزان امکان بررسی های دیگری را که لازمه شناخت کامل از تجربه جنگ با عراق است، محدود خواهد کرد. در واقع خاطرات وجوه سیاسی و راهبردی جنگ و کلیت آن را اشکار نخواهد کرد، بلکه تنها بر سلوک فردی رزمندگان، بعنوان بخش محدودی از موضوعات جنگ تاکید دارد. بعبارت دیگر رویکرد خاطره محوری به جنگ در عین حالی که بیانگر حافظه فردی است و تاثیرات فردی و اجتماعی دارد ولی امکان تبدیل ان به «آگاهی جمعی» با چالشهای متفاوتی همراه است.

عملکرد فردی- گروهی رزمندگان با توجه به اهداف و آرمان‌هایی که از طریق جنگ و در زمان جنگ دنبال می‌شد، ماهیت جنگ را با تحولات سیاسی و اجتماعی و نظام فرهنگی- ارزشی جامعه پیوند زده است. «جامعه رزمندگان» و «فرهنگ عمومی جامعه» در زمان جنگ، بیانگر حاکمیت یک نظام ارزشی- آرمانی و الگوی مطلوبی است که «تکرارپذیری» آن بمثابه یک هدف و ضرورت مورد تأکید قرار می گیرد.

پیوستگی نگاه یاد شده با سیاست و تحولات سیاسی-اجتماعی، این ذهنیت را ایجاد و رواج می‌دهد که با وجوه حماسی- معنوی جنگ، برخوردهای ابزاری صورت می گیرد. بر پایه این تصور و نتیجه گیری از آن، نوعی نگاه منفی و تخریبی در برابر گفتار، نوشتار و کارهای فرهنگی-هنری در این زمینه شکل می‌گیرد و وجوه معنوی در جنگ انکار و یا مبالغه‌آمیز ارزیابی می شود، در نتیجه باور پذیری و تاثیر گذاری آن را مورد تردید قرار می دهد و مخاطبین آن محدود خواهد شد. مسئله قابل توجه این است که، در حالیکه رویکرد خاطره محور به دلیل استفاده ابزاری در حوزه سیاسی و اجتماعی مورد نقد قرار می گیرد، ولی نقد وارده نیز خود ناظر بر ملاحظات «سیاسی»، و نه بررسیهای «تاریخی- اجتماعی» است.

با وجود آنکه تجربه گذشته با حال و آینده نسبت دارد، در عین حال چگونگی این نسبت، محل پرسش است. بعنوان مثال تأکید بر تجربه فرهنگی- معنوی در زمان جنگ و ضرورت امتداد آن به اکنون و آینده، نوعی توجه به تجربه پیشین و ضرورت تداوم آن است که گاهی محل مناقشه قرار می گیرد که در بند 2 به آن اشاره شد. در مقابل، این تصور وجود دارد که اگر جنگ یک مسئله استراتژیک و تکرارپذیر در آینده است، چگونه باید تجربه پیشین را نقد و بررسی کرد که پاسخگوی نیازهای حال و آینده باشد؟ در واقع بر اساس این مفهوم رویکرد کنونی با روش خاطره محوری قابل دستیابی نیست و به این اعتبار نیاز به نقد دارد.

 

مطالب مرتبط:
+ خاطره نویسی در نسبت با وقایع تاریخی یا با جهت گیری فرهنگی؟

برچسب ها:

رویکرد معنوی به جنگ

،

خاطره گویی

،

دفاع مقدس

نگرش به تاریخ؛ بر اساس امر مقدّم یا امر موخّر؟

دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸

  از نظر روش شناختی نسبت میان «تاریخ» با «تاریخنگاری» چیست؟ تاریخ بر اساس تحقق واقعه در زمان و مکان شکل می‌گیرد. به این معنا که وقوع یک امر تاریخی در حوزه سیاسی، اجتماعی و یا نظامی، در زمان و مکان، تاریخ را در آن حوزه شکل می‌دهد. فرضاً ملی شدن صنعت نفت و استقرار دولت ملی مصدق و یا درگیری نظامی ایران و عراق در دهه 1350(قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) که منجر به انعقاد قرارداد 1975 الجزایر شد، امر تاریخی را در حوزه سیاسی و نظامی شکل داد. چنانکه هم اکنون و در آینده این امکان فراهم شده است که با رجوع به زمان، رویداهای سیاسی و نظامی مورد مطالعه و نقد و بررسی قرار بگیرد.

 با این توضیح وقوع رخدادها در زمان و مکان، بمعنای تحقق تاریخ، بر تاریخ نگاری واقعه مقدم است. در حالیکه نگرش به تاریخ و تفکر تاریخی درباره امر سیاسی و امر نظامی، بر اساس امر موخّر شکل می‌گیرد. تاکید بر امر مقدم و امر موخر در واقع پاسخ اجمالی به پرسش مورد بحث است. طرح پرسش و پاسخ آن در این یادداشت بمنزله مقدمه بحث دیگری است مبنی بر اینکه؛ امر موخر بعنوان تفکر تاریخی و تاریخنگاری چه تاثیری بر امر مقدم بمعتای واقعه تاریخی و موضوعی دارد که موجب تاریخ سازی شده است؟ فرضاً انقلاب اسلامی در ایران چگونه نگرش به روابط با عراق و قرارداد 1975 را از سوی طرفین، تحت تأثیر قرار داد و منجر به واقعه جنگ ایران و عراق شد؟ چرخه ای که در این میان بر قرار شده به این شکل است که؛ در یک دوره تاریخی درگیری میان ایران و عراق منجر درگیری مرزی و سپس امضای قرار داد 1975 الجزایر شد. در حالیکه مناسبات دو کشور شگل گرفته و دوستانه بود وقوع انقلاب اسلامی در ایران مناسبات دو کشور را تحت تاثیر قرار داد. اگر مناسبات ایران و عراق در چارچوب قرار داد 1975 حل و فصل شده بود در واقع چه عاملی موجب تغییر در مناسبات دو کشور و تصمیم گیری عراق برای حمله به ایران شد؟ بنظر می رسد تفکر تاریخی و سیاسی در عراق برداشتی از تاریخ و چگونگی انعقاد قرار داد 1975 الجزایر داشته است که در مرحله جدید موجب شکل گیری سطح جدیدی از رفتارهای خصومت آمیز در برابر ایران شد.

توضیحات یاد شده بمعنای تبیین روابط علت و معلولی در تاریخ نیست، زیرا نمی‌توان در امور تاریخی که تکرارپذیر نیست، همانند برخی امور تجربی در حوزه علوم طبیعی، از طریق آزمون تجربی برای تأیید و نه اثبات، اقدام کرد. در عین حال میان امر تاریخی بمعنای وقوع در زمان و مکان، با «تفکر تاریخی» بمعنای نگرش به تاریخ، با وجود تفاوت مفهومی، ارتباط ذهنی وجود دارد. نقد و بررسی پیوستگی و یا گسستگی در تفکر تاریخی و شکل دادن روندها و وقایع جدید تاریخی. احتمال اینکه رفتار تاریخی در موضوعات تاریخی در درون نوعی پیوستگی یا گسستگی صورت پذیرد، محتمل است. فرضاً روابط دوستانه با عراق در تداوم امر تاریخی جنگ میان دو کشور، حاصل نوعی پیوستگی تاریخی است. امر متقدم بمعنای مناسبات با دولت عراق، ریشه در تجربه جنگ دارد و حاصل آن است یا متأثر از عوامل دیگری است و موجب غلبه بر تجربه نظامی شده است؟

 اگر نسبتِ تاریخ نگاری با امر تاریخی، همان نسبتِ امر موخّر (گزارش از تاریخ) با امر مقدم (واقعه) فرض شود، تاریخ نگاری یک واقعه مانند جنگ ایران و عراق، همواره نوعی پیوستگی را ایجاد و حتی می تواند توجیه کننده تکرار جنگ باشد! تاریخ نگاری وقایع نظامی، به دشواری می‌تواند نگرش جدیدی را بر مناسبات دو کشور حاکم کند، زیرا با تشریح جزئیات وقایع و چرائی و چگونگی وقوع آن برای بازتولید واقعه گذشته در لباس حال و برای آینده تلاش می کند. بنابراین چرخشهای اساسی در مناسبات دو کشور که درگیر جنگ بوده اند از طریق تاریخنگاری حاصل نخواهد شد چرخش در تفکر تاریخی را باید در ماهیت وقایع تاریخی و تغییر در شرایط جستجو کرد.

فرضاً مناسبات کنونی ایران و عراق را می توان اینگونه توجیه کرد که؛ حضور شیعیان در عراق و حاکمیت رژیم سکولار بعثی موجب شد تفکر تأثیرگذاری بر عراق با حمایت از شیعیان، در نگرش خصومت آمیز صدام برای حمله به ایران تأثیر گذارد. تداوم این وضعیت و فراهم شدن زمینه حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام، در واقع موانع اساسی را در روابط ایران و عراق برطرف کرد. در حالیکه با حضور صدام در عراق، روابط و تأثیرگذاری ایران بر عراق همانند شرایط کنونی امکان پذیر نبود.

 

برچسب ها:
نگرش به تاریخ، تاریخ نگاری

برچسب ها:

نگرش به تاریخ

،

تاریخ نگاری جنگ

تحول در مفهوم قدرت نظامی و روش استفاده از آن

چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۸

   تجربه تاریخی جامعه ایران در استفاده از قدرت نظامی، ناظر بر ضرورت دفاع در برابر دشمن متجاوز و استفاده از قدرت نظامی برای آزادسازی مناطق اشغالی و تحمیل خواسته های خود بر دشمن است. غلبه مفهوم جنگ دفاعی و مشروعیت آن، بر پایه دفاع از انقلاب، نظام و کشور، متکی بر حضور مردم و تاثیر باورهای انقلابی و دینی موجب نوعی «نگرش کلی و مطلق» به مسئله جنگ شد. پذیرش جنگ طولانی و مقاومت در برابر فشارهای دشمن، تابع چنین ادراکی از مفهوم جنگ بود.

رخداهای اخیر نظامی در منطقه خلیج فارس پس از تلاش آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران و سقوط پهباد آمریکا به همراه انفجار کشتی ها و برخی رخدادهای دیگر، بیانگر «تغییر در مفهوم قدرت نظامی» و روش استفاده  ابزاری از قدرت نظامی است. به این معنا که از قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف سیاسی و مدیریت روند تحولات نظامی با هدف جلوگیری از جنگ، در چارچوب نظریه پیوستگی جنگ و سیاست کلاوزویتس استفاده می شود.

مسئله مهمتر آنکه؛ در ذیل تغییر مفهومی در باره جنگ، سطح هماهنگی در دو حوزه نظامی و سیاست خارجی در اعلام مواضع و اقدامات هماهنگ و تکمیل کننده، بیش از گذشته قابل مشاهده است. تحول یاد شده هر چند تابع تأثیر مستقیم تجربه جنگ با عراق نیست، ولی در حوزه تفکر نظامی- راهبردی، این تجربه ظرفیت های جدیدی را در حوزه مفهومی، سیاستگذاری و اقدامات نظامی و دیپلماتیک ایجاد می کند که باید با خوش‌بینی، تاثیر و نقش آن در پیشبرد اهداف و منافع ملی مورد ارزیابی قرار بگیرد.

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

قدرت دفاعی ایران

تاریخ به کدام اعتبار و روش؟

چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۸

1- تعریف از مفهوم تاریخ، با تصوّر رایج از تاریخ بمثابه یک امر حقیقی، و تاریخ پژوهی به عنوان آشکار شدن حقایق، با روش نقلی و مستند، نیاز به بازبینی دارد. در دوره جدید و متاثر از آموزه های پوزیتیویستی (تجربه گرایی)، «حقیقت»، صورت ذهنی واقعیات عینی و خارجی اشیاء است. همچنین منظور از «علم»، شناخت صورت ذهنی اشیاء خارجی، بمثابه حقیقت است.

 2- تاریخ به اعتبار «واقعه در گذشته»، بمعنای «وقوع حادثه» در «زمان و مکان» است که محل رجوع برای گزارش و روایت از وقایع قرار می گیرد. در حالیکه تاریخ به اعتبار مشاهده و نگارش آن، تابع رویکرد و نگرش، در نتیجه ظهور گونه ای از یک «روایت» در گفتار و نوشتار است. با این توضیح منظور از بررسی علمی و کشف حقایق تاریخی در مطالعه جنگ ایران و عراق چیست؟

برچسب ها:

مفهوم تاریخ

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها