آزمون تجربه جنگ با عراق در برابر دشواری های مواجهه با تغییر در وضعیت استراتژیک

چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳

با از دست دادن سوریه بعنوان یکی از سرمایه های استراتژیک ج.ا.ایران در منطقه پس از 40 سال و پیامدهای آن در تغییر معادلات منطقه ای، بیش از گذشته درگیر این پرسش شده ام که: وضعیت کنونی ج.ا.ایران در منطقه، تا چه اندازه با وضعیت حاصل از تغییر موازنه نظامی در جنگ ایران و عراق، در بهار سال 1367 و تأثیر آن بر نحوه پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598 شباهت دارد؟ به نظرم بخشی از پاسخ به این پرسش‎ها، با بررسی تطبیقی دو دوره زمانی و مهمتر از آن؛ روش مدیریت پیامدهای از دست دادن سوریه، آشکار و به آزمون گذاشته خواهد شد. نتیجه این بررسی اگر ناظر بر شباهت میان دو وضعیت باشد، به این معنا است که به درس ها و تجربیات جنگ با عراق توجه نشده است و اگر متفاوت باشد، این پرسش وجود دارد که علت این غافلگیری استراتژیک چه بود؟

برچسب ها:

تحولات منطقه

،

سوریه

،

قدرت منطقه ای ایران

،

قطعنامه 598

تبیین نیازهای آینده در حوزه پژوهشگری در دفاع مقدس

دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸

اشاره:

   اولین نشست هم‌اندیشی جمعی از پژوهشگران حوزه دفاع مقدس، روز یکشنبه 24 آذرماه در باغ‌ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد. در این همایش مطالبی را ارایه کردم که در ادامه از نظر مخاطبان گرامی، خواهد گذشت:

برچسب ها:

پژوهش درباره جنگ

،

قدرت منطقه ای ایران

،

شهید قاسم سلیمانی

الزامات نگاه استراتژیک به مسئله جنگ

یکشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۷

   با نظر به گفتمان غالب درباره نگرش به وقایع و موضوعات جنگ ایران و عراق و ادبیات منتشر شده، این پرسش وجود دارد که؛ آیا جنگ ایران و عراق در سطح استراتژی، نقد و بررسی شده است؟ پرسش یاد شده با فرض فقدان مباحث استراتژیک طرح شده است. مهمترین دلیل صحت مفروض یاد شده نیز فقدان ادبیات استراتژیک است. در واقع اگر بررسی‌های استراتژیک صورت می‌گرفت، باید ادبیات آن منتشر می‌شد، حال آنکه چنین ادبیاتی وجود ندارد.

مسئله قابل توجه این است که جنگ یک مسئله استراتژیک است و با نظر به همین ملاحظات در زمان جنگ، مسئله فهم و برابر الزامات آن، تصمیم گیری و اقدام شده است. با این توضیح، نوعی تناقض وجود دارد که در پاسخ به پرسش یاد شده بررسی خواهد شد. به این معنا که چرا جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک، فهم و برابر آن عمل شده ولی در عین حال در بررسی ادبیات آن منتشر نمی‌شود؟ مهمتر آنکه آنچه در سوریه و عراق و منطقه از سوی ایران دنبال می شود، دقیقاً برآمده از فهم استراتژیک از درس ها و تجربیات جنگ با عراق است. هر چند ادبیات آن تولید نشده است.

به نظرم با فرض اینکه جنگ یک مسئله استراتژیک است، نگاه استراتژیک به جنگ مستلزم نگاه ملی و دولت‌محور است. این مهم به دلیل اینکه وقوع جنگ و ناتوانی در آزادسازی مناطق اشغالی به دولت موقت و دولت بنی‌صدر نسبت داده می‌شود، بنابراین نگاه استراتژیک و ملی نمی‌تواند بر پایه آموزه های تاریخی- تجربی  بر ضد دولت شکل بگیرد.

اگر برداشت یاد شده صحیح باشد، تفکر تاریخی- سیاسی به تجربه نقش دولت در جنگ، احتمالا یکی از مهمترین دلایل فقدان ادبیات استراتژیک درباره تجربه جنگ با عراق است. برای غلبه بر این مهم، یا باید دیدگاه تاریخی تغییر کند و یا اینکه با نقد تجربه تاریخی، با نظر به آینده، نقش دولت در جنگ مورد بازبینی قرار بگیرد. انجام این مهم به این اعتبار ضروری است که حلقه واسط اتصال تجربه جنگ با عراق، به جنگ آینده و پشتیبانی از «ایران، قدرت منطقه ای»، از این طریق قابل دستیابی است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب حوزه استراتژیک جنگ

برچسب ها:

تفکر استراتژیک

،

قدرت منطقه ای ایران

نسبت تفکر استراتژیک با تجربه جنگ

جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷

   تفکر استراتژیک چیست و چه نسبتی با تجربیات تاریخی دارد؟ بنظرم «تفکر استراتژیک» را میتوان به اعتبار شناخت ظرفیت‌های تاریخی یک جامعه، برای رویاروئی با مخاطرات حال و آینده فرض گرفت. با این توضیح تفکر استراتژیک برپایه تجربه گذشته بنا شده تا به نیازهای حال و آینده کشور پاسخ بدهد. بنابراین بررسی توان و مولفه‌های قدرت در ابعاد مختلف، هدف گذاری و ترسیم جهت‌گیری‌های کلان در کشور، برای برون رفت از وضعیت‌های بحرانی و خاص، در امتداد نظام آگاهی برآمده از تجربه، حاصل تفکر استراتژیک است. به این اعتبار، جامعه ای که تاریخ ندارد، تفکر هم ندارد و در بی آینده‌گی بسر می برد. چنانکه اگر جامعه ای تاریخ خود را فراموش و یا محل نزاع و مناقشه قرار بدهد، از تفکر استراتژیک محروم خواهد شد.

 برپایه مقدمات یاد شده این پرسش وجود دارد که؛ تفکر کنونی در باره تجربه مدیریتی جامعه ایران در مواجهه با حمله عراق، چه تاثیر بر تفکر استراتژیک در ایران برای مواجهه با بحرانهای پیش رو گذاشته است؟ بنظرم رویکرد دفاعی و سیاسی- اجتماعی به جنگ با عراق ، همچنین و تقدیس آن به دلیل درآمیختگی با فرهنگ ایثار و شهادت، با ماهیت جنگ و ضرورت نقد آن،بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز، همخوانی ندارد، مگر آنکه «فرهنگ ایثار و شهادت» بمثابه تفکر استراتژیک فرض شود که با الگوی مفهومی از کربلا و عاشورا منطبق است. بنظرم نگرش دفاعی به تجربه تاریخی بیشتر تابع رویکرد و ملاحظات سیاسی، اجتماعی، همچنین فرهنگی-اعتقادی است و به مسایل استراتژیک در حال و آینده پاسخ نمی دهد. در واقع بدون  برخورداری از تجربه تاریخی جنگ نمی توان نظام مفهومی جدید را در حوزه جنگ و مسائل استراتژیک بنیان نهاد.

هم اکنون با تغییر در موقعیت ایران از «دفاعی و موجودیتی» در برابر تهدیدات نظامی و امنیتی در داخل کشور و در مرزها، به «بازدارنده گی تهاجمی» در منطقه، نگرش به تجربه جنگ با عراق نیازمند باز بینی و گذار از تفکر دفاعی به تفکر استراتژیک است، تا از این طریق پشتوانه های لازم برای مواجهه با ضرورت ها و چگونگی حضور منطقه ای و چالش های آن برخوردار شویم. با نظر به تغییر در شرایط و موقعیت ایران، نگرش کنونی و تفکر غالب نیاز به بازبینی دارد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تجربه جنگ
+ مطالب حوزه استراتژیک جنگ

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

تفکر استراتژیک

،

قدرت منطقه ای ایران

جنگ دفاعی یا پیشبرد اهداف استراتژیک با جنگ؟

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷

   تجربه جامعه ایران در برابر تجاوز عراق و شکل‌گیری فرهنگ مقاومت مردمی، گرچه در واکنش به حمله عراق به ایران صورت گرفته است، اما اگر این فرض را بپذیریم که ادراک و عمل، ریشه در تجربه تاریخی و مناسبات، همچنین شرایط سیاسی- اجتماعی دارد، این پرسش وجود دارد که؛ واکنش جامعه ایران در برابر تجاوز عراق در چارچوب چه مفاهیم و تجربه ای قابل صورتبندی است؟ در واقع جامعه ایران که در شرایط انقلابی و پس از پیروزی انقلاب قرار داشت، تجاوز عراق را بمثابه حمله به انقلاب ارزیابی کرد و این موضوع موجب شکل گیری فرهنگ مقاومت همه جانبه در برابر متجاوز شد و از این طریق مفهوم جنگ دفاعی شکل گرفت و جنگ جایگزین انقلاب شد.

   پس از اتمام جنگ ایران و عراق، تهدید نظامی ایران به بهانه موضوع هسته ای طی یک دهه گذشته و تداوم آن در موضوعات و مسایل منطقه ای، موضوع جنگ را به جای «حمله به انقلاب» که با تجاوز عراق به ایران شکل داد، بر «مهار قدرت ایران در منطقه» متمرکز کرده است. همچنین در گذشته فروپاشی قدرت نظامی و سیاسی ایران بر اثر پیروزی انقلاب، بمثابه فرصت برای حمله به ایران ارزیابی می شد، در حالیکه امروز قدرت ایران و توسعه آن در منطقه، محمل تهدید نظامی و حمله قرار گرفته است.

   با نظر به تغییر موقعیت ایران از «شرایط انقلابی» و ضعف های ناشی از فروپاشی ساختار و تغییر در ماهیت قدرت به «موقعیت استراتژیک در منطقه» که با برخورداری از قدرت نفوذ و تأثیرگذاری همراه شده است، جنگ آینده و ضرورت سامان دهی قدرت دفاعی و تهاجمی در برابر آن، صرفاً با مفهوم «جنگ دفاعی» که برآمده از تجربه جنگ با عراق است، قابل صورتبندی و طراحی نیست و باید در چارچوب دیگری از جمله مفهوم « ثبات بخشی در منطقه و رقابت استراتژیک» مفهوم بندی شود.

برچسب ها:

جنگ آینده

،

جنگ و سیاست

،

قدرت منطقه ای ایران

چرا در داخل کشور، ایران بعنوان قدرت منطقه ای، چندان باورپذیر نشده است؟

یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶

  یادداشت درباره تغییر ماهیت قدرت ایران از دفاعی به تهاجمی و منطقه ای، منجر به طرح پرسش از سوی آقای معرفت جو شد. با وجود پاسخی که برای آن نوشتم، اما ذهنم درگیر این پرسش شده است که چرا ادراک روشنی از قدرت منطقه ای ایران وجود ندارد؟ بعبارت دیگر در حالیکه ایران در حال پرداخت هزینه برخورداری از قدرت منطقه ای است، چرا این موضوع چندان مورد توجه قرار نمی گیرد و حتی محل پرسش و تردید است؟

منظور من از قدرت منطقه ای ایران، صرفاً ابعاد نرم‌افزاری با پایگاه اجتماعی، همچنین قدرت تاثیر گذاری نظامی در منطقه است که البته با حوادث سوریه،به دلیل پیچیده گی های تحولات منطقه، تا اندازه ای دستخوش آسیب شده و نیاز به بازسازی دارد. بنظرم ایران از نظر امنیتی و نظامی ایران دست برتر را در منطقه داشته و همین امر سطحی از قدرت بازدارندگی و نفوذ سیاسی ایران را در منطقه شکل داده و همین قدرتمندی محل رویاروئی با ایران شده است.  بنظرم با وجود آنکه بخش مهمی از فشار در موضوع هسته ای و هم اکنون قدرت موشکی ایران و تحریم های اعمال شده، بمنظور مقابله با قدرت منطقه ای ایران صورت می پذیرد، چند عامل مانع از ادراک روشن از قدرت منطقه ای ایران شده است که ریشه در ادراک از تجربه جنگ با عراق دارد:

1) تفکر دفاعی درباره تجربه جنگ با عراق و نا دیده گرفتن قدرت تهاجمی ایران در جنگ.

2) ناتوانی از تبدیل پیروزی ایران در فتح خرمشهر، به پیروزی استراتژیک در سقوط صدام، و عدم تبیین آن در سطح راهبردی و عملیاتی.

ملاحظات یاد شده موجب جنگ طولانی و اتمام آن از طریق پذیرش قطعنامه 598 شد. مهمترین نتیجه تحولات یاد شده، محصور شدن تجربه گذشته به جنگ دفاعی و شکل گیری تفکر سیاسی- انتقادی نسبت به تصمیمات درباره ادامه و پایان جنگ است.

بدون تردید موقعیت کنونی ایران در منطقه، حاصل تداوم تجربه جنگ با عراق است. در عین حال بی توجهی به موقعیت استراتژیک ایران نیز حاصل نوعی برداشت سیاسی- انتقادی و دفاعی درباره تجربه جنگ است. نتیجه آن این است که هیچگونه مفهوم راهبردی برای توجیه سیاست و قدرت منطقه ای ایران و اتصال آن به تجربه جنگ با عراق به لحاظ نظری شکل نگرفته است. مفهوم «مدافعین حرم» با وجود آنکه به سطحی از نیازها و پیوستگی ها پوشش می دهد، اما برای تداوم و رویارویی های احتمالی در منطقه کافی نیست.

 

مطالب مرتبط:
+
تغییر در معادله تهدیدات و قدرت

برچسب ها:

قدرت منطقه ای ایران

،

جنگ دفاعی

،

مدافعین حرم

،

پیروزی استراتژیک

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها