چهل سال پس از فتح خرمشهر؛ کدام تبیین؟

سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱

   پدیده فتح خرمشهر را پس از چهل سال با رویکرد و روش‌های مختلفی می‌توان مورد بازبینی قرار داد که تابع نظام ادراکی متفاوت از موضوع مورد بحث خواهد بود. در این یادداشت با نظر به پژوهش و نگرانی‌هایی که داشته و دارم، بنظرم موضوع مورد بحث را به دو اعتبار می‌توان مورد توجه قرار داد و درباره آن سخن گفت:   

1- فتح خرمشهر به اعتبار زمان، تاریخی شده است، زیرا موضوع آن متعلق به نسل انقلاب و جنگ است که بصورت میانگین در دهه ششم یا هفتم زندگی خود قرار دارند. به همین دلیل هم اکنون گفتگو درباره حوادث بزرگ تاریخی نظیر جنگ و انقلاب، به چالشِ میان‌نسلی تبدیل شده است. به این معنا که نسل پیشین بر پایه تجربه تاریخی و هویت ساز خود به حوادث و الزامات زندگی نگاه و درباره آن مناقشه می‌کند، در حالیکه نسل جدید درگیر شرایط دیگری است و نسبتِ این وضعیت را با گذشته و مناقشه درباره آن، نمی‌تواند به خوبی بازتعریف کند.   ...

برچسب ها:

فتح خرمشهر

،

سوم خرداد

،

جهاد تبیین

،

تحولات هویت ساز

فتح خرمشهر؛ آزادسازی یا پیروزی استراتژیک برای پایان دادن به جنگ؟

دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰
عملیات بیت المقدس و سوم خرداد سالروز فتح خرمشهر

 فتح خرمشهر با انجام عملیات بیت المقدس در سوم خرداد سال 1361، «تاریخ ساز» شد و با تغییر در شرایط و معادلات جنگ، زمان را به قبل و بعد از این پیروزی تقسیم کرد. چنانکه در تقویم تاریخ ایران، پیروزی در این عملیات، بعنوان یکی از برجسته‌ترین رخدادهای نظامی، خودنمایی می‌کند. با فتح خرمشهر، فرهنگ مقاومت همه‌جانبه و تأثیرات آن در «ظهور و تکوین قدرت نظامی» در ایران که با پیروزی انقلاب، ماهیت و شکل آن تغییر کرده بود، آشکار شد. مفاهیم یادشده و موارد دیگر، در زمان واقعه بصورت اجمالی و سپس در «تاریخ توصیفی و تحلیلی» از جنگ، برای تفسیر و روایت از رخدادها و موقعیت‌ها، همچنین صورت‌بندی تحولات جنگ مورد توجه و استفاده قرار گرفته است که با توجه به سالگشت این پیروزی بزرگ، به سه مورد آن اشاره می شود: ...

برچسب ها:

فتح خرمشهر

،

عملیات بیت المقدس

،

دلایل ادامه جنگ

،

پایان جنگ

ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر؛ پرسش سیاسی یا بررسی راهبردی؟

شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹

  پرسش از علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، در مقایسه با شروع و پایان جنگ، به یک پرسش فراگیر و گسترده‌تر تبدیل شده است. با وجود اینکه در چهار دهه گذشته برای پاسخ به این پرسش، ضمن استفاده از استدلال‌های مختلف، اسناد و گزارش‌های زیادی منتشر شده است، اما همچنان با فرض امکان‌پذیری پایان دادن به جنگ، این پرسش طرح می‌شود. یادداشت حاضر را با نظر به مفروض یاد شده، در پاسخ به این پرسش نوشته‌ام که؛ حوادث نظامی در جنگ و رخدادهای منطقه‌ای، همراه با تصمیمات و اقدامات بازیگران، چه تأثیری در شکل‌گیری منطق ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر داشت؟ فرض بر این است که ادامه جنگ حاصل شرایط و روندهای حاکم و ادراک بازیگران از شرایط، موقعیت‌ها و احتمالات، برای تصمیم‌گیری و اقدام است. در ادامه، ادراک ایران از شرایط و مقایسه آن با واقعیّات، بعنوان تعیین شاخص برای ارزیابی امکان پذیری خاتمه دادن به جنگ، بررسی خواهد شد.

الف) مفروضات ایران از شرایط

1- نگرانی از اتمام جنگ و نادیده گرفتن خواسته‌های ایران از جمله تعیین متجاوز و پرداخت غرامت.

2- تصوّر ضعف و شکست‌پذیری عراق پس از عملیات‌های آزادسازی و انهدام ارتش عراق.

3- سهولت در پیروزی بر ارتش عراق، با توجه به تجربه آزادسازی مناطق اشغالی.

4- عدم ادراک از تغییر جنگ، با تغییر زمین و برتری عراق در مواضع دفاعی.

5- عدم مشاهده اقدام اساسی برای توجه به خواسته‌های ایران.

6- نگرانی از تلاش آمریکا برای خاتمه دادن به جنگ و نادیده گرفتن خواسته‌های ایران.

7- نگرانی از افزایش انگیزه دفاعی عراق همراه با واکنش حمایت آمیز بین المللی از عراق.

8- ارزیابی حمله اسرائیل به جنوب لبنان با هدف جلوگیری از پیروزی ایران بر عراق با ادامه جنگ.

ب) واقعیّات راهبردی

1- هیچ‌گونه طرح صلح و پیشنهاد مالی با سازوکار تعریف شده و متقاعد کننده‌ای برای تأمین خسارت ایران از سوی نهادها و بازیگران بین المللی و متّحدین عراق ارائه نشد.

2- آمریکا با نادیده گرفتن برتری ایران، به دنبال پایان دادن به جنگ نبود، بلکه به دلیل نگرانی از پیشروی قوای نظامی ایران در خاک عراق، تلاش می‌کرد جنگ متوقف و مذاکرات سیاسی برای خاتمه دادن به جنگ انجام شود. بدون آنکه برتری ایران را بر عراق به رسمیت شناخته و خواسته های ایران را تأمین کند.

3- حمله اسرائیل به لبنان، نسبتی با مسئله و نتایج جنگ ایران و عراق نداشت، بلکه در چارچوب مقابله با فلسطینی‌های مستقر در جنوب لبنان طراحی و انجام شد.

4- آنچه را که قوای نظامی ایران در جنگ با عراق در مرحله دفاع و اشغال آموخته بودند و براساس آن ارتش عراق را در جنگ تهاجمی شکست داده و مناطق اشغالی را باز پس گرفتند، با مرحله جدید و تغییر در زمین منطقه نبرد و موقعیّت عراق، تفاوت اساسی پیدا کرد و ایران پس از عملیات‌های رمضان و والفجر مقدماتی، درباره تغییرات یاد شده به نتیجه رسید، با این تفاوت که به دلیل تغییر شرایط نظامی و برتری عراق، امکان پایان دادن به جنگ در مقایسه با گذشته دشوارتر شد و از میان رفت.

   با نظر به عدم انطباق برخی مفروضات ایران با واقعیات راهبردی، پرسش این است که؛ در چنین شرایطی، ایران چگونه می‌توانست در حالیکه در موضع برتر قرار داشت، بدون هیچ‌گونه دستاوردی به جنگ خاتمه دهد؟ اگر جنگ پس از فتح خرمشهر، با پیروزی نظامی ایران و شکست قطعی عراق همراه می شد، آیا باز هم پرسش از ادامه جنگ موضوعیت پیدا می کرد؟

   بنظر می‌رسد با توجه به اسناد و گزارش‌های موجود، پرسش از علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، بیش از آنکه با نظر به شرایط و واقعیّات باشد، با توجه به طولانی شدن جنگ و نحوه پایان آن و با فرض اینکه امکان اتمام جنگ وجود داشت، ولی ایران نپذیرفت، طرح شده و به همین دلیل، یک پرسش سیاسی است، حال آنکه مسئله ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، یک مسئله راهبردی است. بنابراین به جای رویکرد سیاسی در طرح پرسش از ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر که از سوی نهضت آزادی طرح شد، می‌توان اینگونه پرسید که؛ با توجه به نتایج ادامه جنگ در خاک عراق، چرا پیش بینی لازم برای تأمین الزامات و مدیریت زمان، برای خاتمه دادن به جنگ صورت نگرفت تا فتح خرمشهر به یک پیروزی استراتژیک و قطعی بر عراق تبدیل و جنگ را به پایان برساند؟ از طریق بررسی پرسش یاد شده می‌توان  تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر را به جای پرسش از علت ادامه جنگ و تلاش برای پاسخ به آن، در چارچوب الزامات «جنگ تعاقبی- تهاجمی» در خاک دشمن و پیروزی نظامی بر عراق مورد نقد و بررسی قرار داد، اما هم اکنون پرسش سیاسی از یک مسئله راهبردی موجب خطا در تعریف مسئله جنگ پس از فتح خرمشهر، همچنین مانع از فهم عمیق از مسئله جنگ  شده است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به فتح خرمشهر

برچسب ها:

فتح خرمشهر

،

دلایل ادامه جنگ

،

سوم خرداد

،

نهضت آزادی

اهمیت فتح خرمشهر در چیست؟

جمعه ۳ خرداد ۱۳۹۸

   فتح خرمشهر برجسته ترین پیروزی نظامی ایران در مرحله آزادسازی مناطق اشغالی بود و طی آن یکی از مهمترین شهرهای اشغال شده ایران در جنگ با عراق، با اقتدار قوای نظامی ایران آزاد شد. هم اکنون پس از 37 سال، این پرسش وجود دارد که برجستگی فتح خرمشهر را در چه امری باید جستجو کرد؟

برای تعیین اهمیت فتح خرمشهر، شاخص های متفاوتی وجود دارد، اما به دلیل استفاده از قدرت نظامی برای شکست دشمن، بدیهی است که فتح خرمشهر به اعتبار تاثیر و کارکرد «قدرت نظامی ایران»، در مقایسه با سایر موضوعات از اهمیت بیشتری برخوردار است. در واقع نقطه عزیمت برای ارزیابی فتح خرمشهر باید با تمرکز بر اهمیت قدرت نظامی ایران و کارکرد سیاسی و اجتماعی آن باشد.

برای بررسی قدرت نظامی و کارکرد آن در آزادسازی مناطق اشغالی، مباحث مختلفی در سطح استراتژیک و تاکتیکی قابل طرح است که در آثار مکتوب و اظهارات فرماندهان مورد تأکید قرار گرفته است. در شرایط کنونی و بر پایه تجربه گذشته، بیش از همیشه، توجه به درس‌ها و تجربیات تاریخی در مواجهات راهبردی و سرنوشت‌ساز ضرورت دارد. حادثه بزرگ و تاریخیِ فتح خرمشهر را در این شرایط زمانی، باید با این ملاحظه مورد تأمل و بازبینی قرار داد. اما آنچه در این مجال می توان بر آن تأکید کرد، چند مسئله اساسی است که فراتر از بررسی های تاریخی و عملیاتی، باید با نظر به ضرورت های مواجهه با شرایط کنونی و آینده، مورد توجه قرار بگیرد:

1) بازپس‌گیری خرمشهر بعنوان آخرین منطقه استراتژیک که برای فشار به ایران همچنان در اشغال نیروهای عراق بود، حاصل «بازتولید قدرت جدید تهاجمی» بود که امکان طراحی و اجرای استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی را فراهم کرد. شالوده قدرت تهاجمی ایران در مرحله جدید پس از حذف بنی صدر از ساختار قدرت سیاسی، با ترکیب تمامی مولفه های قدرت در سطوح راهبردی، ایجاد همگرایی تمامی نیروهای نظامی و با حمایت و حضور نیروهای مردمی در صحنه جنگ صورت گرفت. با این توضیح، آنچه که موجب فتح خرمشهر شد، اگر قبل از جنگ وجود داشت، یا موجب بازدارندگی عراق از حمله به ایران می شد و یا قوای نظامی عراق را در نقطه صفر مرزی با شکست همراه و مانع از اشغال نزدیک به 20 هزار کیلومتر از سرزمین ایران، به مدت 20 ماه می شد.

2) تولید قدرت دفاعی- تهاجمی برآمده از این اصل بنیادین بود که؛ تنها با برخورداری از قدرت می‌توان در برابر دشمن ایستادگی و از منافع ملی دفاع کرد. دستیابی به این مهم نیازمند اراده، قدرت تصمیم‌گیری و تلاش جمعی و هدفمند در کشور، برای تولید، بکارگیری قدرت نظامی و تأمین اهداف است. هم اکنون قدرت بازدارنده گی و دفاعی- تهاجمی کشور، برآمده از تجربه جنگ با عراق، در مرحله دفاع و آزادسازی مناطق اشغالی، به ویژه فتح خرمشهر است.

3) مواجهه با تهدیدات پیش رو در ابعاد سیاسی- اقتصادی و نظامی، بر پایه چگونگی شکل گیری سازوکارهای  تجاوز عراق به ایران و آزادسازی مناطق اشغالی، ازجمله فتح خرمشهر، ناظر بر این ملاحظه است که باید بر پایه شناخت از ماهیت تهدیدات دشمن و احتمالات آینده، از تمامی مولفه‌های قدرت دفاعی- تهاجمی کشور در زمینه‌های مختلف و بصورت هماهنگ استفاده کرد. «اعتماد بنفس ملی» حاصل از برخورداری از قدرت دفاعی و تهاجمی در برابر تهدیدات، همراه با «انسجام ملی» و هوشمندی در «هدف گذاری و روش های دستیابی» به آن، بخشی از سرمایه ها و میراث ملی است که برای مدیریت برون رفت از شرایط کنونی باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین مذاکره سیاسی بعنوان بخشی از مولفه قدرت است اما اگر بدون پیوستگی با سایر مولفه های قدرت طرح و استفاده شود، نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت. چنانکه برخورداری از قدرت نظامی و برتری های میدانی و نظامی اگر از طریق دیپلماسی به ابزار تفهیم و تحمیل خواسته به دشمن تبدیل نشود، بدون نتیجه خواهد بود.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به فتح خرمشهر

برچسب ها:

فتح خرمشهر

،

سوم خرداد

،

قدرت نظامی ایران

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها