تاریخ‌گذاری تحولات جنگ ایران و عراق- بخش پایانی

سه شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳

تلاش برای «آزادسازی مناطق اشغالی» در سال 1359 به فرماندهی بنی‌صدر، بعنوان رئیس جمهور وقت و فرمانده کل قوا، به دلیل تأثیرگذاری الزامات سیاسی به جای نظامی و نادیده گرفتن تجربه دفاع در برابر دشمن و عملیات‌های محدود در دوره اشغالگری که منجر به باورپذیری امکان پیروزی نظامی بر ارتش عراق شده بود، با شکست در عملیات‌های چهارگانه همراه شد. در حالیکه بعدها پس از حذف بنی‎صدر از ساختار سیاسی کشور، آزادسازی مناطق اشغال‌شده برپایه ضرورت برخورداری از قدرت نظامی و با مشارکت نیروهای مردمی و همکاری ارتش و سپاه صورت گرفت. ...

برچسب ها:

تاریخ گذاری جنگ

،

تاریخ نگاری جنگ

،

روایت های تاریخی

تاریخ‌گذاری تحولات جنگ ایران و عراق- بخش اول

چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳
روایت های تاریخی جنگ

رخدادهای بزرگ و تأثیرگذار جنگ، بر اثر تحولات و کنش‌های عمیق و گسترده انسانی- اجتماعی، همراه با نتایج راهبردی و ساختاری، منجر به شکل‌گیری «روایت‌های بنیانگذار» و پایدار شده است. چنانکه در باور عمومی جامعه، این‎ تحولات تاریخی و هویت‌ساز، بعنوان تمایز آینده با گذشته، مورد شناسایی و پذیرش قرار گرفته است. در این فرایند رویدادهای تحقق‎یافته در زمان و مکان، از سوی راویان و مورّخین «تاریخ‌گذاری» شده و از این طریق، تحولات تاریخی به وسیله «تقویم تاریخی» از زمانمندی برخوردار شده و امکان شناسایی رخدادهای تاریخی را برای برگزاری یادمان‌ها فراهم کرده است. بعنوان مثال روند رویارویی‌ها میان ایران و عراق که پس از پیروزی انقلاب آغاز شد، پس از 20ماه سرانجام منجر به تصمیم‌گیری عراق برای استفاده از قدرت نظامی در برابر ایران و در نتیجه حمله نظامی و جنگ شد. این تحوّل نظامی و راهبردی در مناسبات ایران و عراق، از سوی ایران در 31 شهریور 1359 تاریخ‌گذاری شده، در حالیکه عراقی‌ها بر تاریخ چهارم سپتامبر(14 شهریور) تأکید می‌کنند. هم‌اکنون واقعه تاریخی جنگ با زمان تقویمی 31 شهریور مورد شناسایی قرار می‌گیرد. ...

برچسب ها:

تاریخ گذاری جنگ

،

تاریخ نگاری جنگ

،

روایت های تاریخی

یادداشت میهمان/ به بهانه کربلای4، گفتگو با راوی

شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
محمدصادق درویشی
محمدصادق درویشی

اشاره:

   جناب محمدصادق درویشی یادداشتی را با عنوان «چشم‌هاي دشمن باز است» در موضوع و مسئله عملیات کربلای چهار در تاریخ 3 دی 1399 در روزنامه اعتماد، منتشر کرده است که در بررسی آن، یادداشتِ «عملیات کربلای چهار؛ یک مسئله تاریخی یا دستمایه مناقشات سیاسی؟» را نوشتم و ایشان در یادداشت جدید که در ادامه خواهد آمد، ابعاد آن را توضیح داده است.

  بر این باور هستم که؛ بحث درباره عملیات کربلای4 که یک مسئله تاریخی- راهبردی است، هم اکنون بیشتر به روش سیاسی- تاریخی صورت می گیرد. در عین حال پرسش این است که؛ آیا ابهام در اسناد و مدارک تاریخی، موجب مناقشه در بررسی‌های تاریخی و راهبردی شده، یا اینکه نقطه عزیمت سیاسی، زمینه بازتفسیر روایت تاریخی را فراهم کرده است؟ انتظار داشتم و دارم که در یادداشت جناب درویشی بعنوان نماینده نسلِ پس از جنگ و سایر دوستان، مسئله یاد شده مورد بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

مناقشه سیاسی

،

غافلگیری

،

روایت های تاریخی

عملیات کربلای چهار؛ یک مسئله تاریخی یا دستمایه مناقشات سیاسی؟

دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
عملیات کربلای 4
تصویری از عملیات کربلای 4

   با گذشت چهل سال از آغاز جنگ و سه دهه از پایان آن، به دلیل ظهور نسل جدید و تغییر در شرایط، تجربه تاریخی جنگ با عراق از «تجربه زیسته» در زمان و مکان، به «تجربه گفته» تبدیل شده است. نسلی که جنگ را تجربه کرده هم اکنون درباره آن، نظرات و خاطرات خود را بیان می‌کند و صورتی از گفتگوی چالش برانگیز میان دو نسل به وجود آمده است که به بخشی از آن در این یادداشت اشاره خواهد شد.

   عملیات کربلای چهار در سوم دی ماه 1365 آغاز و تنها 24 ساعت بعد به دلیل هوشیاری دشمن متوقف شد. دو هفته بعد با پیروزی در عملیات کربلای 5، شکست عملیات کربلای 4 و علت آن، در گفتمان عمومی درباره عملیات‌های نظامی در جنگ، «دیده» نشد، هر چند بحث های بسیار عمیقی درباره علت شکست عملیات کربلای4 در همان زمان در جلسات فرماندهان جنگ و مسئولین سیاسی کشور صورت گرفت که اسناد و گزارش های آن در مرکز اسناد سپاه موجود است ...

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

مناقشه سیاسی

،

غافلگیری

،

پژوهش درباره جنگ

چالش های خلاقیت در روایت های تاریخی

شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹

   خلاقیّت به معنای «خلق جدید» در ساحت اندیشه و عمل، در زمینه و موضوعات مختلف با مشخصه‌ها و نیازهای زندگی انسانی و تغییرات در عالم طبیعت نسبت دارد. خلاقیت در این بررسی باور به تغییر با «نفی تکرارپذیری»، و «نفی جاودانگی» در امور عالم است.  تناقض برآمده از توضیحات یاد شده، این است که، امور عینی در عالم آغاز و پایان دارد و در زمان و مکان تحقق پیدا می کند، بنا براین هیچ پدیده ای در عالم از جاودانگی برخوردار نیست. با وجود پیدایش و فنای امور مادی در عالم، در عین حال هیچ امری بدون باور و تعلق، مورد پذیرش قرار نمی گیرد و در نتیجه  انجام نمی شود و هر امری که باورپذیر و از این طریق انجام شود، تکرار خواهد شد. پیدایش این وضعیت با خلاقیت بمعنای پیدایش امر جدید در آن موضوع، دیگر نسبتی ندارد. فرضاً انقلاب و یا جنگ بعنوان یک پدیده جدید در جامعه ایران، نظم حاکم بر زندگی مردم را تغییر و اساس زندگی جدیدی را بنیان گذاشت. پذیرش تغییر اولیه بمثابه خلق جدید با چالش همراه بود و سپس به باورهای تکرارپذیر تبدیل شد و سپس تغییر باورها به یک چالش تبدیل و محل نزاع قرار گرفته است.

«تغییر و تکرار» یا «تغییر و تداوم» مهمترین مشخصه پدیده های انسانی در جوامع بشری است که مواجهه با آن برابر نظریه قیاس ناپذیر « توماس کوهن»، با بیرون رفتن از زندگی حاصل نخواهد شد، بلکه باید در درون آن به آن اندیشید.کوهن تغییرات پارادایمیک در حوزه دانش را که به سایر مباحث علوم گسترش یافته، با منطق پیدایش «مسئله - راه حل» مورد بررسی قرار می دهد. آنچه وجه پارادایمیک پیدا می کند، به این دلیل است که؛ توانایی  پاسخ به مسئله را دارد. در نتیجه  تغییر در پارادایم بمعنای ناتوانی در پاسخ است.

با این مقدمه، پذیرش باورهای برآمده از عمل تاریخی جامعه ایران در برابر تجاوز عراق به ایران، صورتی از تفکر و عمل فردی- اجتماعی را شکل داده است و از این طریق سرنوشت جامعه ایران تحت تاثیر قرار گرفته است. اکنون بسیاری از روایت های آن دوره تاریخی، باورپذیر و بخشی مورد نقد قرار گرفته است. نظر به اینکه باورهای برآمده از عمل، با زیست فردی- اجتماعی درآمیخته است، تغییر آن، صرفاً تغییر در نظام آگاهی در موضوعات بدون تعلقات نیست، بلکه دقیقاً در موضوعاتی است که یک جامعه برای آن زندگی و جوانی خود را هدیه کرده است.با این توضیح، چگونه می توان ضمن تداوم باورهای اساسی در باره رفتار جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، روایت جدیدی را مناسب با نیازهای نسل و شرایط جدید که اقناع پذیر باشد، ارایه کرد؟

برچسب ها:

تداوم و تغییر

،

توماس کوهن

،

روایت های تاریخی

صورت‌بندی رخدادهای جنگ یا داده‌ها درباره جنگ؟

دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷

   طرح پرسش در عنوان بحث تا اندازه‌ای مبهم و مناقشه‌آمیز است و با تصوّر رایج همخوانی ندارد، زیرا  چنین فرض می‌شود که داده‌های موجود از رخدادها، منطبق با واقعیّت است، حال آنکه برخلاف تصور رایج، اینگونه نیست. با این توضیح مسئله چیست؟

روایت موجود از وقایع تاریخی مانند جنگ، همچنین پرسش‌های منتقدانه از آن، از دو خاستگاه رویکردی- روشی مختلف سرچشمه می گیرد. فرماندهان و مسئولین سیاسی، برداشت‌ها و یا گزارش عملکرد خود را از یک واقعه یا مجموع رخدادهای جنگ که مشاهده و یا انجام داده اند، بیان می‌کنند، در حالیکه ناظران، مورّخین و سایرین، بر اساس داده‌های حاصل از گفتار و نوشتار مسئولین، به روایت جدیدی از واقعه دست پیدا می‌کنند و یا روایت‌های موجود را مورد پرسش قرار می دهند. بنا براین روایتهای بازتولید شده خاستگاه متفاوتی دارد، هرچند برپایه داده های مشترک صورت پذیرد. مسئله اصلی در این بررسی وجوه متفاوت و نه مشترک است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

با مقدمه یاد شده، در صورتبندی و روایت جنگ، در سطح کلان با دو مسئله متفاوت که از خاستگاه متفاوتی برآمده است، مواجه هستیم. با فرض اینکه روایت فرماندهان و مسئولین از مرجعیت اقناعی- استنادی برخوردار است، باید علت شکل‌گیری این روایت‌ها را مورد پرسش و بررسی قرار داد. روایت فرماندهان و مسئولین از رخدادهای جنگ، تحت تأثیر دو ملاحظه کلی شکل گرفته است:

1) عملکرد فردی و سازمانی نیروهای نظامی و نتیجه حاصل از اقدامات انجام شده در کسب پیروزی یا شکست در جنگ.

2) نقش مدیریت سیاسی کشور در اداره و پشتیبانی جنگ و نتایج حاصل از آن.

فرماندهان و مسئولین سیاسی از موضع توجیه و یا توضیح درباره رخدادها و نتایج آن، از مفاهیم و یا گزاره هایی استفاده می‌کنند که بصورت تدریجی گفتمان غالب و یا روایت خاصی از جنگ را شکل داده و داده های تاریخی را تولید می کند. در عین حال روایت‌های مسئولین سیاسی و فرمتندهان نظامی از وجوه مشترک برخوردارند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:

  مسئولین سیاسینظر با نظر به ضرورت مدیریت پشتیبانی از جنگ و نتیجه جنگ، بر سه مسئله اشاره و تأکید می کنند:

1) وجود فشار خارجی و چالش‌های اداره جنگ، به ویژه در ابعاد سیاسی و اقتصادی

2) وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم و ضرورت توجه به آن در تخصیص منابع و تامین نیازمندیها

3) موقعیت نظامی ایران و میزان تناسب پیروزی‌های حاصله در صحنه نبرد برای پیشبرد و تأمین اهداف سیاسی در جنگ

فرماندهان نظامی نیز با نظر به الزامات صحنه نبرد و ضرورت پیروزی بر دشمن، بر سه مسئله تأکید می کنند:

1) برتری نظامی عراق به علت حمایتهای همه جانبه خارجی

2) چالش‌های تأمین نیروی انسانی- تجهیزاتی و نحوه همکاری ارتش و سپاه در جنگ

3) کاستی های حاصل از  روش و میزان پشتیبانی کشور از جنگ و تامین نیازمندیها

در واقع ضرورت توجیه و گزارش از رخدادها و اقدامات انجام شده، روایت کنونی را در گفتار و نوشتار فرماندهان و مسئولین شکل داده و مورخین نیز براساس اسناد و داده های موجود، وقایع و روندها را صورتبندی و روایت جدیدی را ارائه می کنند.

برای واکاوی روایتهای کنونی که براساس مشاهده و یا گزارش عملکرد مسئولین و فرماندهان شکل گرفته و یا از سوی مورخین نوشته شده است، باید گفتمان یا روایت رایج را خارج از ملاحظات توجیهی مورد نقد قرار داد تا شناخت جدیدی از رخدادها حاصل شود، در حالیکه هم اکنون وقایع جنگ در چارچوب روایت‌های موجود فهم و یا نقد می‌شود، در صورتیکه باید از مسیر نقد روایت‌ها و چگونگی شکل گیری آنها، به درک جدیدی از واقعیات تاریخی رسید.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مرتبط

برچسب ها:

روایت های تاریخی

،

جنگ ایران و عراق

،

صورت بندی وقایع

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها