آزمون مفاهیم و نظریه ها در تجربه جنگ با عراق

جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹

با فرض اینکه مفاهیم برآمده از تجربه است و فرایند شکل گیری و بازاندیشی آن به زمان نیاز دارد، این پرسش وجود دارد که؛ در تجربه جنگ با عراق کدام مفاهیم به آزمون گذاشته شد و چه نتیجه ای داشت؟ بنظرم دامنه مفاهیم تجربی بسیار گسترده است، مهمتر از آن؛ فرایند تبدیل تجربه به اصول و مفاهیم، به مبانی نظری- روشی نیاز دارد که با گذشت «زمان» حاصل خواهد شد. در این یادداشت به سه مفهوم اساسی که در حال و آینده مورد نیاز است، می خواهم اشاره کنم:

برچسب ها:

بازدارندگی

،

جنگ دفاعی

،

مفاهیم جنگ

تجربه جنگ؛ با کدام معنا؟

دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹

   فارغ از این بحث که «معنا» چه نسبتی با زبان و یا واقعیّات بیرونی دارد که در نظریات ویتکنشتاین مورد بحث قرار گرفته است، این پرسش وجود دارد که؛ چرا امور واحد برای افراد و یا جامعه، در برخی زمانها معنای یکسانی دارند و در زمان دیگری این معانی تغییر می کند؟ بعبارت دیگر؛ معنای متفاوت در امور واحد فردی- اجتماعی چگونه ایجاد می‌شود و تغییر می کند؟ چنانکه قابل مشاهده است برخی رخدادهای فردی- اجتماعی، با گذشت زمان بی‌معنا می‌شود و برعکس امور بی‌معنا مجدداً دارای معنا می شود. تغییر در تفسیر و صورتبندی وقایع تاریخی حاصل همین امر است. پاسخ به پرسش یاد شده را مقدمه بررسی این موضوع قرار داده ام تا در باره علت تفاوت در باره معنای جنگ در نزد جامعه ایران بحث کنم که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

1- برخورداری رخدادهای درون یا بیرون از جامعه از معنا، و بعبارتی معناداری یا بی معنائی آنها تابع شاخص‌های استاندارد و مورد اجماع عمومی نیست، بلکه ریشه‌های فرهنگی- تاریخی دارد و با ظهور نیازهای جدید و تغییر در شرایط دچار دگرگونی می شوند. ملاحظه یادشده نه تنها پیوستگی و گسست در معنا را در نسبت با مفهوم زمان برقرار و امکان‌پذیر می‌کند، بلکه تا اندازه ای علت تغییر در معنا بخشی به وقایع و تغییر در تفسیر وقایع تاریخی را روشن می کند.

افراد در جوامع مختلف با معنا بخشی به رویدادها زندگی می‌کنند. امکان فراروی و ایستادن در بیرون از وقایع گذشته و حال، برابر نظریه قیاس‌ناپذیری کوهن در کتاب ساختار انقلاب های علمی، وجود ندارد. به این اعتبار، جامعه ایران نزدیک به چهار دهه است که با انقلاب و جنگ و سایر رخدادها زندگی می‌کند. معنایی بیرون از آنچه با آن زندگی می شود، وجود ندارد که بتوان در آنجا ایستاد و قضاوت کرد. بهمین دلیل رویکردهای انتقادی نیز درونی و بهم پیوسته است

 2- تجربه فردی و اجتماعی جنگ با عراق در جامعه ایران، در برخی امور مانند تجاوز عراق به ایران و دفاع جامعه ایران در برابر حمله عراق، از نوعی وحدت معنایی برخوردار است که امکان و ظرفیتی را برای توسعه این معنا و طراحی یک نظام معنایی- ارزشی در حوزه دفاعی- امنیتی و سیاسی- اجتماعی فراهم کرده است. در واقع معنای حاصل از دفاع تاریخی مردم ایران در برابر دشمن، با وجود تاریخمندی، به یک واقعه تاریخی در زمان و مکان محدود نشده و در نتیجه تعمیق و تداوم پیدا کرده است. با وجود اجماع بر مفهوم «جنگ دفاعی» در برابر عراق، بدلیل مناقشه درباره امکان‌های صلح و پایان دادن به جنگ، علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر مورد پرسش و معنای آن متفاوت و محل نزاع قرار گرفته است.

3- با نظر به مناقشه در باره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، این پرسش وجود دارد که؛ چرا در باره یک واقعه تاریخی معنای متفاوت و جود دارد و درباره معنای آن تردید ایجاد می شود؟ پرسش‌ یاد شده فارغ از هر پاسخی که داشته باشد، ناظر بر این معنا است که؛ تاریخ مساوی با واقعه نیست، بلکه معنا و تفسیر از واقعه است که درونمایه نوعی هویت بخشی به رفتار و تفکر را شکل می‌دهد و به تدریج عناصر اصلی و شاکله هویتی یک جامعه در مسیر وقایع، صورت تاریخی به خود می‌گیرد و بعنوان مشخصه آن جامعه، تعریف و شناخته می‌شود.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تجربه جنگ

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

جنگ دفاعی

،

تغییر در معنا

مطالعه جنگ ایران و عراق؛ کدام رویکرد و روش؟

سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸

طرح مسئله:

  مادّه تاریخ، «واقعه» است. به این معنا که  تصریح می شود تاریخ بدون امر واقع در زمان و مکان شکل نمی‌گیرد. چنانکه تاریخ نگاری بدون واقعه موضوعیّت ندارد. بنابراین واقعه مقدم بر تاریخ نگاری است و مورّخ بدون داده های تاریخی که دستمایه پژوهش و مطالعات قرار می دهد، قادر به روایت و نگارش متن تاریخی نخواهد بود. با فرض اینکه تاریخ‌نگاری واقعه حاصل رویکرد و روش مورّخ است، این پرسش وجود دارد که؛ مطالعه جنگ ایران و عراق را با کدام رویکرد و روش باید انجام داد؟

برچسب ها:

جنگ دفاعی

،

تاریخ نگاری جنگ

،

امر استراتژیک

،

نهادگرایی

ضرورت بازبینی مفاهیم، رویکرد و روش های تبیین تجربه جنگ با عراق کدام است؟

سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸

   تجربه جنگ با عراق تا کنون بیشتر در چارچوب مفهوم «دفاع مقدس» و بعنوان  واکنش  تاریخی جامعه ایران در برابر دشمن متجاوز صورت‌بندی شده است. با وجود  اینکه مفهوم دفاع مقدس از اهمیت تاریخی، فرهنگی و راهبردی برخوردار است بنظر می رسد این مفهوم  به چند دلیل، به صورت تدریجی مورد نقد قرار خواهد گرفت و در آینده رویکرد و روش‌های دیگری برای تحلیل تحولات جنگ جستجو خواهد شد:

1) ناتوانی رویکردها و روش‌های  موجود  در تبیین تحولات جنگ، بویژه پس از فتح خرمشهر. به این معنا که علت ادامه جنگ و طولانی شدن آن چه بود؟

2) برآمدن نسل جدید و نگرش منتقدانه و کارکردی به تجربه جنگ با عراق. به این معنا که هدف جنگ چه بود و چه نتیجه ای داشت؟

3) گسترش تهدیدات منازعات ایران و آمریکا در چارچوب مفهوم مهار قدرت منطقه ای ایران و ضرورت فهم از جنگ در چارچوب رقابت منطقه ای. به این معنا که ضرورت ها و الزامات، همچنین نتایج و پیامدهای برخورداری از قدرت نظامی برای مقابله با تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای کدام است؟

هم اکنون ادراک از مفهوم جنگ، در چارچوب «جنگ دفاعی» که برآمده از تجربه دفاع در برابر تجاوز عراق، در شهریور سال 1359 می باشد، برای پاسخگویی به نیازها و پرسشهای کنونی که متأثر از چالش های تبدیل ایران به قدرت منطقه ای است، کافی نیست.

 

مطالب مرتبط:
+ تاملی بر تفکر جنگ دفاعی
+ مفهوم جنگ به کدام اعتبار؟ دفاعی یا استراتژیک؟

برچسب ها:

جنگ دفاعی

،

دفاع مقدس

،

ایران قدرت منطقه ای

تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش اول

چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸

مقدمه:

   فیلسوف آلمانی هویننیگن هون (Deul hoyaingen Huene)، بر این نظر است که میان «تغییر در مفهوم» و «تغییر در کاربرد مفهوم»، تمایز وجود دارد. تغییر در مفهوم، تحت تأثیر تغییر در ویژگی‌های مصادیقی که در ذیل مفهوم قرار دارند، صورت می‌گیرد. با پذیرش نظر «هون» درباره تغییرات مفهومی، ما همواره با دو تغییر متمایز و متفاوت مواجه هستیم: تغییر در معنای مفهوم و تغییر در ویژگی های مصادیقی که در ذیل آن مفهوم قرار می گیرند. با نظر به ملاحظه یاد شده، این پرسش وجود دارد که؛ تغییر در «مفهوم و مصادیق جنگ» در مراحل مختلف، چگونه رخ داده است؟ مهمتر آنکه تغییر در «مصادیق» چگونه تغییر در معنای مفهوم و پیدایش مفاهیم جدید را به دنبال داشته است؟ بررسی حاضر با فرض تغییر در مفهوم و مصادیق آن است، اما چگونگی این تغییرات و تأثیر و تعامل میان آنها محل پرسش است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

  جامعه ایران پس از پیروزی انقلاب و مواجهه با تجاوز عراق، مفهوم جدیدی از جنگ را ادراک کرد که با گذشته تفاوت اساسی داشت. به این اعتبار، ذهنیت و تصویر کنونی جامعه ایران از مسئله جنگ و ابعاد مختلف آن، برآمده از ظهور واقعیّات جدیدی است که با حمله عراق به ایران واقع شد و کنش دفاعی جامعه ایران را در برابر حمله عراق آشکار کرد، سپس منجر به تداوم جنگ در خاک عراق شد و مهمتر از آن، بر نحوه خاتمه جنگ تأثیر اساسی گذاشت.

   تعریف جنگ؛ استفاده از ابزار قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی، از طریق کشتار و تخریب است. با نظر به تعریف یاد شده، شکل‌گیری مفهوم «جنگ دفاعی» در جامعه ایران بیش از آنکه ناظر بر ماهیت جنگ و کاربرد ابزاری آن باشد، حاصل ادراک از تأثیر جنگ بر سرِشت و سرنوشتِ جامعه ایران و دفاع در برابر متجاوز بود. بنابراین فهم و باور به «جنگ دفاعی» ناظر بر منطق حاکم بر تفکر و عملکرد جامعه ایران در برابر تجاوز عراق است که ماهیت و صورت دفاعی داشت. بر این اساس، مفهوم اولیه از مسئله جنگ در مراحل مختلف، شامل؛ قبل از حمله عراق، پس از حمله عراق و پس از اتمام جنگ، از نظر معنا و مصداق، تفاوت زیادی کرده است که در ادامه به بخشی از آن اشاره خواهد شد.

ادامه دارد ...

 

مطالب مرتبط:
+ تأملی بر تحول در مفهوم و مصداق جنگ – بخش دوم

برچسب ها:

مفاهیم و مصادیق جنگ

،

پژوهش درباره جنگ

،

جنگ دفاعی

،

بازدارندگی

کدام مفهوم از جنگ؟

پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۸

  با فرض اینکه مفاهیم و تعریف ان استاندارد نیست، در واقع نظام معنابخشی و تفسیری از پدیده ها در هر جامعه‌ای، تابع تجربه تاریخی و پیشینه‌های فرهنگی- اجتماعی در آن جامعه است. با این توضیح، در پاسخ به این پرسش که؛ هم اکنون برداشت جامعه ایران از مفهوم جنگ چگونه حاصل شده است؟ بصورت اجمالی می توان تاکید کرد که ادراک جامعه ایران از مفهوم جنگ، تابع تجربه تاریخ معاصر است که بیشتر شامل جنگ ایران و عراق و جنگ‌های آمریکا و داعش در منطقه است.

برپایه این فرض که شرایط مواجهه با یک تجربه، نظام ادراکی- معنایی یک جامعه را از تجربه مشترک شکل می دهد، درباره تجربه جنگ در جامعه ایران، به نظر می رسد حداقل چند موضوع موثر است:

1- پیوستگی جنگ با انقلاب؛ جامعه ایران بر این باور بود که تهدیدات نظامی و جنگ به دلیل انقلاب و استقلال‌خواهی از نظام سلطه است.

2- ضرورت حفظ موجودیت سیاسی بر آمده از انقلاب؛ متأثر از موضوع مندرج در بند اول، حفظ نظام سیاسی برآمده از انقلاب، در برابر تهدیدات نظامی- امنیتی در اولویت قرار داشت. ضمن اینکه تصور می‌شد عراق به دنبال پیشروی به سمت تهران و سقوط نظام است.

3- دفاع از تمامیّت ارضی؛ نگرانی از تجزیه سرزمین و تکرار تاریخ، یکی از مهمترین نگرانی‌های جامعه ایران بود و این ملاحظه در شکل گیری انگیزه‌های دفاع جمعی نقش اساسی داشت.

با فرض صحت مولفه های سه گانه، در واقع ادراک عمومی جامعه ایران برخلاف ادراک تخصصی و نظامی ارتش از تهدیدات عراق و جنگ، بیشتر سیاسی- اجتماعی و تابع تعاریف هویتی بوده است.ملاحظه یاد شده در عین حالیکه مانع از ادراک نظامی از مسئله جنگ شد، در عین حال امکان دفاع مردمی و همه جانبه را فراهم کرد.

نتیجه گیری یاد شده از دو جهت اهمیت دارد: نخست آنکه نگرش و برداشت از  مفهوم جنگ، بمثابه یک واقعه نظامی، و انطباق آن با مفاهیم کلاسیک، با نادیده گرفتن ابعاد هویتی و سیاسی- اجتماعی، مانع از فهم عمیق نسبت به تجربه تاریخی جامعه ایران از مسئله جنگ خواهد شد. بنا براین باید با نظرگاه‌های مختلفی به این تجربه نگاه کرد. علاوه بر این، جامعه ایران به دلیل فهم تجربی از جنگ، در نگاه به جنگ آینده که متفاوت با تجربه جنگ گذشته خواهد بود، احتمال دارد غافلگیر شود، زیرا ماهیت جنگ در هر دوره با وجود شباهت در  بکارگیری ابزار نظامی و انهدام و کشتار، در روش و برخی موارد دیگر متفاوت است.

برچسب ها:

جنگ آینده

،

مفهوم جنگ

،

جنگ دفاعی

تاملی بر تفکر جنگ دفاعی

پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷

  جامعه ایران هم اکنون با برخورداری از تجربه جنگ با عراق و مشاهده جنگ های منطقه ای چه ادراکی از مسئله جنگ، شامل چگونگی وقوع، ادامه، پایان، همچنین پیامدهای آن دارد؟ تجربیات جنگ با عراق هم اکنون در ادبیات نظامی ایران در چارچوب مفهوم «جنگ دفاعی» صورتبندی می شود. بر همین اساس نقش و موقعیت منطقه ای ایران نیز در چارچوب مدافعین حرم توضیح داده می شود. تفکر «جنگ دفاعی» برای تبیین ماهیت جنگ ایران و عراق، ناظر بر رویکرد سیاسی- اجتماعی به مسئله جنگ است. علاوه بر این، موجب نگرش فرهنگی- تاریخی به مسئله جنگ شده است. به این معنا که در بررسی‌های تاریخی، مسئله جنگ به وقایع نظامی و عملیات‌ها، و در بررسی های فرهنگی، عملکرد دفاعی جامعه ایران به الگوهای رفتار فردی- اجتماعی تقلیل یافته است.

برای ارزیابی پیامدهای حاصل از شکل گیری و امتداد تفکر دفاعی در نگرش به مسئله جنگ، به جای تفکر استراتژیک، می‌توان نسبت تفکر دفاعی را با موقعیت و نیازمندی‌های کنونی ایران در منطقه را در پاسخ به این پرسش مورد سنجش قرار داد. به ایم معنا که؛ آیا تفکر جنگ دفاعی که برآمده از تجربه جنگ با عراق است، با نیازها و موقعیت کنونی ایران در منطقه همخوانی دارد؟ اگر دارد، دلایل آن کدام است؟ اگر ندارد، علت آن چیست؟

جنگ دفاعی در برابر تجاوز دشمن که در جنگ با عراق تجربه شده است، با شرایط جدید و برخورداری ایران از موقعیت استراتژیک در منطقه، متکی بر نفوذ و قدرت نظامی، تفاوت دارد. مفهوم جنگ دفاعی بمعنای عملکرد جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، با واقعیات تاریخی و سیاسی- حقوقی همخوانی دارد. اما با توجه به اینکه جنگ یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز، نسبت به موجودیت و موقعیت و منافع حیاتی کشور است، نگرش کنونی به مسئله جنگ در امتداد تجربه گذشته، بمعنای تقلیل مسئله جنگ به امر دفاع، مانع از شکل گیری تفکر استراتژیک نسبت به موقعیت منطقه ای ایران در داخل کشور و برخورداری از آمادگی لازم برای حفظ و استفاده از دستاوردهای آن خواهد شد.

 

مطالب مرتبط:
+ مفهوم جنگ به کدام اعتبار؟ دفاعی یا استراتژیک؟

برچسب ها:

جنگ دفاعی

،

امر استراتژیک

،

جنگ و جامعه

،

جنگ ایران و عراق

مفهوم جنگ به کدام اعتبار؟ دفاعی یا استراتژیک؟

یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۷

   تجربه جنگ با عراق هم اکنون با رویکرد و روشهای متفاوت صورت‌بندی می شود. این تجربه نه تنها بمثابه یک امر استراتژیک در گذشته نادیده گرفته می‌شود، بلکه نسبت تجربه پیشین با وضعیت کنونی و آینده نیز مورد تأمل قرار نمی گیرد. به نظرم جنگ به اعتبار ماهیت آن، یک امر استراتژیک و مخاطره آمیز است که هویت و موجودیت یک جامعه را به مخاطره می اندازد و بعنوان ابزار و برای توسعه قدرت نیز بسیار پرهزینه، مخاطره آمیز و با ریسک همراه است. چنانچه پیش از این نوشته ام رویکردهای موجود به تجربه جنگ با عراق به نقد و بررسی نیاز دارد:

1- آنچه از نظر سیاسی و تاریخی از سوی جامعه ایران در برابر جنگ ایران و عراق صورت گرفت، یک واکنش دفاعی با انگیزه های سیاسی- اعتقادی در برابر تجاوز عراق بود. چنانکه هم اکنون «نگرش دفاعی» تفکر عمومی را درباره تجربه جنگ با عراق شکل داده است. در چارچوب رویکرد یاد شده نمی توان همه تحولات جنگ هشت ساله را تبیین کرد و به این معنا، ماهیت جنگ بمثابه یک امر استراتژیک نادیده گرفته شده است.

2- در واکنش به تحولات سیاسی- راهبردی جنگ و نتایج آن، رویکرد سیاسی- انتقادی نسبت به تصمیمات درباره ادامه و پایان جنگ، شگل گرفته است. در واقع کاستی های موجود در تبیین کلیه تحولات جنگ، منجر به شکل گیری تفکر سیاسی- انتقادی شده است.

3- شکل گیری رویکرد فرهنگی- معنوی، بیش از آنکه بر ماهیت جنگ متمرکز باشد، بیشتر بر سلوک فردی رزمندگان تأکید دارد، بدون اینکه شرایط سیاسی- نظامی جنگ را مورد توجه قرار بدهد. به این اعتبار رویکرد فرهنگی- معنوی بیشتر در ذیل تفکر جنگ دفاعی قابل توضیح است.

4- تلاش های گسترده پژوهشی ارتش و سپاه نیز با توجه به نقش آنها در جنگ و مسئولیت دفاع از تمامیت ارضی و ثبات سیاسی کشور، بیشتر تاریخی- عملیاتی و ناظر بر تحولات و نقش سازمانی در جنگ است و هنوز با بررسی های راهبردی فاصله دارد. با این توضیح، با تجربه جنگ پیشین، برای مواجهه با شرایط مشابه در آینده، چه باید کرد؟

برچسب ها:

جنگ دفاعی

،

پژوهش درباره جنگ

،

تجربه جنگ

،

امر استراتژیک

چرا در داخل کشور، ایران بعنوان قدرت منطقه ای، چندان باورپذیر نشده است؟

یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶

  یادداشت درباره تغییر ماهیت قدرت ایران از دفاعی به تهاجمی و منطقه ای، منجر به طرح پرسش از سوی آقای معرفت جو شد. با وجود پاسخی که برای آن نوشتم، اما ذهنم درگیر این پرسش شده است که چرا ادراک روشنی از قدرت منطقه ای ایران وجود ندارد؟ بعبارت دیگر در حالیکه ایران در حال پرداخت هزینه برخورداری از قدرت منطقه ای است، چرا این موضوع چندان مورد توجه قرار نمی گیرد و حتی محل پرسش و تردید است؟

منظور من از قدرت منطقه ای ایران، صرفاً ابعاد نرم‌افزاری با پایگاه اجتماعی، همچنین قدرت تاثیر گذاری نظامی در منطقه است که البته با حوادث سوریه،به دلیل پیچیده گی های تحولات منطقه، تا اندازه ای دستخوش آسیب شده و نیاز به بازسازی دارد. بنظرم ایران از نظر امنیتی و نظامی ایران دست برتر را در منطقه داشته و همین امر سطحی از قدرت بازدارندگی و نفوذ سیاسی ایران را در منطقه شکل داده و همین قدرتمندی محل رویاروئی با ایران شده است.  بنظرم با وجود آنکه بخش مهمی از فشار در موضوع هسته ای و هم اکنون قدرت موشکی ایران و تحریم های اعمال شده، بمنظور مقابله با قدرت منطقه ای ایران صورت می پذیرد، چند عامل مانع از ادراک روشن از قدرت منطقه ای ایران شده است که ریشه در ادراک از تجربه جنگ با عراق دارد:

1) تفکر دفاعی درباره تجربه جنگ با عراق و نا دیده گرفتن قدرت تهاجمی ایران در جنگ.

2) ناتوانی از تبدیل پیروزی ایران در فتح خرمشهر، به پیروزی استراتژیک در سقوط صدام، و عدم تبیین آن در سطح راهبردی و عملیاتی.

ملاحظات یاد شده موجب جنگ طولانی و اتمام آن از طریق پذیرش قطعنامه 598 شد. مهمترین نتیجه تحولات یاد شده، محصور شدن تجربه گذشته به جنگ دفاعی و شکل گیری تفکر سیاسی- انتقادی نسبت به تصمیمات درباره ادامه و پایان جنگ است.

بدون تردید موقعیت کنونی ایران در منطقه، حاصل تداوم تجربه جنگ با عراق است. در عین حال بی توجهی به موقعیت استراتژیک ایران نیز حاصل نوعی برداشت سیاسی- انتقادی و دفاعی درباره تجربه جنگ است. نتیجه آن این است که هیچگونه مفهوم راهبردی برای توجیه سیاست و قدرت منطقه ای ایران و اتصال آن به تجربه جنگ با عراق به لحاظ نظری شکل نگرفته است. مفهوم «مدافعین حرم» با وجود آنکه به سطحی از نیازها و پیوستگی ها پوشش می دهد، اما برای تداوم و رویارویی های احتمالی در منطقه کافی نیست.

 

مطالب مرتبط:
+
تغییر در معادله تهدیدات و قدرت

برچسب ها:

قدرت منطقه ای ایران

،

جنگ دفاعی

،

مدافعین حرم

،

پیروزی استراتژیک

چرایی و چگونگی شکل گیری مکتب تاریخ نگاری جنگ

پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶

اشاره:

 عبارت «مکتب تاریخ نگاری جنگ» را برای نخستین بار در یادداشتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت دکتر نخعی نوشتم. در آن یادداشت بیشتر مایل بودم به بهانه چهلمین روز درگذشت ایشان، چارچوب مفهومی جدیدی را پیشنهاد کنم که امکان برگزاری همایش سالیانه راویان و محققان حوزه جنگ ایران و عراق را فراهم کند. در یادداشت حاضر تلاش کرده ام مفهوم مکتب تاریخ نگاری جنگ را توضیح روشن کنم.

برچسب ها:

تاریخ نگاری جنگ

،

جنگ دفاعی

،

جنگ آینده

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها