یادداشت میهمان/ نقدی بر نقد نظرات و روش تاریخ نگاری مرحوم دکتر نخعی- بخش دوم
پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
اشاره
یادداشت منتقدانه بر نظرات مرحوم دکتر هادی نخعی در سه بخش و با هدف آشکارسازی نقش ایشان در روش تاریخنگاری جنگ ایران و عراق منتشر شد. گرامی ارجمند جناب بهاء الدین شیخ الاسلامی که از دوستان مشترک با مرحوم نخعی است و نقش موثری در حوزه تاریخنگاری جنگ در سپاه داشته است، در پاسخ به یادداشتهای منتشر شده متنی را ارسال کرده است که در دو بخش خواهد آمد. امیدوارم سایر دوستانِ مرحوم نخعی به پاس زحمات ایشان در حوزه تاریخنگاری جنگ و ضرورت حفظ یاد و نام ایشان، نظرات خود را برای انتشار ارسال نمایند.
یادداشت میهمان/ نقدی بر نقد نظرات و روش تاریخ نگاری مرحوم دکتر نخعی- بخش اول
سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
اشاره
یادداشت منتقدانه بر نظرات مرحوم دکتر هادی نخعی در سه بخش و با هدف آشکارسازی نقش ایشان در روش تاریخنگاری جنگ ایران و عراق منتشر شد. گرامی ارجمند جناب بهاء الدین شیخ الاسلامی که از دوستان مشترک با مرحوم نخعی است و نقش موثری در حوزه تاریخنگاری جنگ در سپاه داشته است، در پاسخ به یادداشتهای منتشر شده متنی را ارسال کرده است که در دو بخش خواهد آمد. امیدوارم سایر دوستانِ مرحوم نخعی به پاس زحمات ایشان در حوزه تاریخنگاری جنگ و ضرورت حفظ یاد و نام ایشان، نظرات خود را برای انتشار ارسال نمایند.
نقدی بر «تفکر تاریخی» مرحوم دکتر نخعی - قسمت پایانی
یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
با نظر به مسایلی که مرحوم نخعی در این گفتگو مورد تأکید قرار داده است، نقد و بررسی نظرات وی در ادامه مورد اشاره قرار خواهد گرفت:
1- تاکید مرحوم نخعی در این گفتگو، بر احاله زمان آغاز تاریخ نگاری جنگ به آینده، همانند نظر عباس اقبال است که در ایران رواج یافته است. طبق این نظریه؛ باید 50 سال پس از واقعه، برای تاریخنگاریِ آن اقدام کرد. منطق حاکم بر نظریه عباس اقبال، تابع این فرض است که وقایع تاریخی پیامدهایی دارد که ابعاد واقعه را روشن می کند و این امر با گذشت زمان قابل حصول است. به این معنا که باید واقعه با آشکار شدن پیامدهای ان به تمامیت برسد و سپس برای تاریخنگاری آن اقدام کرد. علاوه بر این، تاریخ را باید با بی طرفی نوشت و تحقق این مهم، با گذشت زمان و کاهش تعلقات و عدم حضور «تاریخ سازان» عملی خواهد شد. تفکر تاریخی عباس اقبال برای تاریخنگاری، تا اندازه ای تحت تأثیر نظریه اثبات گرایی است، ضمن اینکه نام برده در متنِ هیچ حادثه بزرگ تاریخی، همانند آنچه در دوران اخیر با انقلاب و جنگ روی داده است، قرار نداشت تا اهمیت حضور مورخ در زمان واقعه و تأثیر آن در ادراک از واقعه و نگارش تاریخ آن را تجربه کند. چنانکه احمد کسروی به دلیل حضور در زمان واقعه، تاریخ تأثیرگذار مشروطیت را نوشت. ...
دکتر هادی نخعی در مهرماه سال 1386 در گفتگو با «کتاب ماه تاریخ و جغرافیا»، در مورد تاریخنگاری جنگ ایران و عراق نظراتی را طرح کرده است که محورهای مهم آن به شرح زیر است:
وی درباره زمان و چگونگی آغاز تاریخ نگاری جنگ، میگوید: «هنوز نمیتوانیم بگوییم که کما هو حقه داریم کار تاریخ نگاری جنگ می کنیم، چراکه جنگ هنوز به طور کلی تمام نشده است.» وی سپس درباره هدف و اولویتهای آنچه انجام شده و می شود، تاکید می کند: «اولین و مهمترین هدف ما این بوده است که "تحریف" صورت نگیرد.»(1)
مرحوم نخعی درباره جهت گیری و روش پژوهش و جایگاه اهتمام به نظریه پردازی میگوید: «من تصوّر می کنم در بررسی جنگ ایران و عراق، پژوهش های مبتنی بر نظریه فعلاً تقدّم ندارد، به این علت که وقتی مواد خام و داده ها در خطر تحریف باشند، کسانی که همین داده های محرّف را در قالب تئوری و نظریه میریزند، دچار اشتباهات اساسی می شوند. بنابراین مقدم بر انتخاب نظریه، کوشش برای بازنگری و ترسیم حتیالمقدور واقعی «چگونگی» این جنگ است.»(2) وی با پیش فرضی که از مفهوم تحریف دارد، درباره مصداق تحریف میگوید: «هرچه بیشتر گزینشی عمل کنیم، بیشتر به تحریف تن داده ایم؟ ... باید مواظب این خطر بود که نظریه چیزی را بر وقایع تحمیل نکند.»(3) از نظر نخعی؛ نظریه پردازی بمثابه تحریف جنگ است. وی درباره رویکرد تاریخی و روش بررسیها میگوید: «نمی توان دیروز را با نگاه امروز دید.»(4)
با توجه به ایجاد پرسش درباره جنگ و ضرورت پاسخ به آن، نخعی درباره روش مواجهه با پرسشها میگوید: «پرسش های جنگ (چرا و چگونگی شروع، ادامه و پایان جنگ) باید به دو بخش چرا و چگونه تفکیک شود. مرکز، پاسخگویی به بخش چگونه را مقدم دانست.(5) ما اگر صرفاً غرق سوال های روز شویم، از واقعیات دور خواهیم ماند.»(6)
ادامه دارد ...
پاورقی:
1- مهندس هادی نخعی- مهر 1386- کتاب ماه تاریخ و جغرافیا- شماره 133- ص 15
پس از درگذشت مرحوم دکتر هادی نخعی، مطالبی را در یادداشتهای متفاوتی نوشتم و بر این پرسش تاکید کردم که؛ با گذشت زمان و فرونشستن غبار تأثیرات و تالّمات روحی، برای غلبه بر فراموشی نامها و موضوعات، چه باید کرد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، به نتیجه رسیدم که باید درباره مبانی نظری و روششناختی، همچنین نتایج تحقیقات افرادی که در حوزه تاریخ نگاری جنگ «صاحب سبک» و تأثیرگذار بودهاند، بحث و گفتگو کنیم.
یادداشت حاضر به نقد و بررسی گفتگوی مرحوم دکتر نخعی با «کتاب ماه تاریخ و جغرافیا» اختصاص دارد که در سال 1386 انجام شده است. بنظرم در میان مجموعه افرادی که در حوزه تاریخ نگاری جنگ تلاش کردهاند، مرحوم نخعی یکی از افراد صاحب نظر و تاثیرگذار بوده است، چنانکه روش شناسی تاریخ نگاری جنگ در سپاه، بدون نقش و فعالیت وی، چیزی غیر از آن بود که امروز هست. به همین دلیل، با بررسی روش شناسی تاریخ نگاری جنگ، می توان با بخشی از میراث نظری و عملی مرحوم نخعی آشنا شد و از این طریق علاوه بر طرح مباحث روش شناختی در حوزه تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق، نام وی را احیاء و زحماتش را پاس نهاد.
نقد و بررسی گفتگوی مرحوم نخعی را با این هدف انجام دادم تا راه برای نقد و بررسی «روش شناسی تاریخنگاری جنگ» بعنوان «معرفت درجه دوم» گشوده شود و نام و زحمات عزیزانی که بهترین لحظات و عصاره زندگی خود را در این مسیر گذاشتند، در گرد و غبار گذشت زمان، دچار فراموشی نشود. امیدوارم دوستان و شاگردان دکتر نخعی با استقبال از موضوع و روش مورد بحث، برای گشایش افق در حوزه تاریخ و تاریخنگاری جنگ، همراهی کنند. در ادامه نقد و بررسی گفتگو مرحوم دکتر نخعی خواهد آمد.
تأملی بر ضرورت بازبینی تفکر و عملکرد مرحوم دکتر هادی نخعی
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸
مرحوم دکتر هادی نخعی
با وجود آنکه پس از مرگ عزیزانمان، ازجمله مرحوم دکتر هادی نخعی، تأثرات روحی اولیه به تدریج کاهش یافته و امکان نگاه به تفکر و عملکرد آنها را برای ما فراهم می کند، در عین حال گرد و غبار برآمده از گذشت زمان و تغییر شرایط، موجب غفلت از ضرورت تأمل و بازبینی تلاش ها و اقدامات آنها می شود. در برابر این دوگانگی اجتناب ناپذیر چه باید کرد؟
حوزه مطالعات جنگ به اعتبار مسئله امنیت ملی و تاریخ نگاری ابعاد سیاسی- نظامی آن، دو موضوع اساسی است که راویان جنگ در مرکز «مطالعات و تحقیقات جنگ» در سطوح و با روش مختلف به آن پرداخته اند. بنابراین برای شناخت رویکردها و روشهای مورد استفاده و تداوم آن، باید نسبت به تلاشهای راویان شامل تفکر و عملکرد پژوهشی آنها در این حوزه، توجه صورت بگیرد.
این مهم یا به شکل ساختاری باید از سوی مرکز اسناد صورت بگیرد که از سوی راویان بنیانگذاری و توسعه داده شده است، یا در چارچوب هویت «کانون راویان» انجام شود. در واقع الزامات و نیازمندی های این بررسی و نتایج آن بیش از آنکه فردی و یا خانوادگی باشد، باید بصورت ساختاری و روشمند انجام شود.
با ملاحظه یاد شده، فرصت را مغتنم شمرده، می خواهم از جایگاه مرحوم دکتر هادی نخعی در مطالعات جنگ یاد کنم. به نظرم نخعی در حوزه مطالعات جنگ به دلایلی که به آن اشاره خواهم کرد، یک استثناء و متمایز از دیگران بود. این باور را از ابتدا داشتم و به مناسبت های مختلف بیان می کردم. چنانکه در یک جلسه، مرحوم دکتر اردستانی سئوال کرد؛ منظورت چیست که همیشه این موضوع را طرح می کنی؟ نمی دانم آیا فرصت شد تا به ایشان پاسخ بدهم یا خیر، ولی برای روشن شدن این موضوع و اهمیت آن، می توان به فرآیند مطالعات و نتایج عملکرد مرحوم نخعی رجوع کرد.
1- مرحوم نخعی به لحاظ شخصیتی، چند ویژگی اساسی داشت که شامل؛ سخت کوشی و پشتکار چشم گیر، فکر عمیق و توانایی بررسی موضوعات، در دو سطح جزیی و کلان بود. مطالعه آثار وی در زمینه های مختلف از جمله درباره نقش گروه های سیاسی و کارکرد سیاسی- امنیتی آنها علیه انقلاب، در میان دوستان و همکاران دفتر سیاسی سپاه متمایز است و می تواند ابعاد فکری و روشی نخعی را آشکار کند.
2- تلاش های مرحوم نخعی در حوزه «روش شناسی» مطالعه جنگ ایران و عراق، نقش اساسی در شکل گیری ساختار پژوهشی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ و روشمندی تلاش راویان و پژوهشگران داشت. بر این باور هستم که بدون تلاشهای فکورانه و سخت کوشانه و پیگیرانه نخعی، شاکله و روش تاریخ نگاری جنگ شکل نمیگرفت، چنانکه ساختار پژوهشی روزشمار جنگ نیز به سرنوشت روشنی منتهی نمیشد.
اگر آنچه ذکر شد بعنوان خطوط کلی تلاش های فکری و عملی مرحوم دکتر نخعی در سطح رویکردی و روششناختی محسوب شود، ضرورت پرداختن به اندیشه و عملکرد وی در حوزه مطالعات جنگ، بیش از گذشته روشن می شود.
مطالب مرتبط: + در فراق راوی و پژوهشگر جنگ ایران و عراق؛ به بهانه دومین سالگرد مرحوم دکتر هادی نخعی + تأملی بر حیات فکری دکتر نخعی؛ نظر به گذشته یا آینده + به یاد بنیانگذاران؛ یادداشتی درباره موسسین دفتر سیاسی سپاه + در رثای زندگی؛ به بهانه فراق «راوی جنگ»
در فراق راوی و پژوهشگر جنگ ایران و عراق؛ به بهانه سالگرد مرحوم دکتر هادی نخعی
دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷
مرحوم دکتر هادی نخعی
در حالیکه نزدیک به چهار دهه حیات فکری مشترک برای اهتمام به تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق، از طریق توصیف و تحلیل وقایع، موضوعات و مسایل جنگ ایران و عراق داشتیم، ابتدا کنار آمدن با بیماری او دشوار بود و سپس مشاهده مرگ تدریجی اش و پس از آن، فراق غم انگیزش که همچنان سایه افکنده است.
اکنون مسئله اساسی، چگونگی مواجهه با گذشت روزها و سال های فراق است که خارج از اراده ما خواهد گذشت، در حالیکه یاد و خاطره او نیز با پذیرش واقعیت تلخ مرگش در غبار زمان کمرنگ خواهد شد. پرسش این است که چگونه می توان تلخی واقعیت مرگ مرحوم دکتر هادی نخعی؛ «راوی متعهد جنگ ایران و عراق»، «پژوهشگر خلّاق در حوزه علوم سیاسی و تاریخی» و «معلم پرتلاش دانشگاه» را به ضرورت یادآوری از او تبدیل کرد؟ به نظرم مشکل ما در نحوه مواجهه با مرگ عزیزانمان نیست، زیرا بمثابه یک واقعیت تلخ و ناگوار سرانجام خواهیم پذیرفت، بلکه مسئله، چگونگی مواجهه با روزها و سالهای روبه افزایش فراق پس از مرگ است. بنابراین در حالیکه لحظات و تجربیات زندگی با آنها و حتی لحظات تلخ فراق، تدریجاً رنگ میبازد، برای غلبه بر آن می توان به حیات فکری و پژوهشی ایشان توجه کرد.
به این اعتبار مهمترین دلیل ضرورت اندیشه ورزی درباره زیست فردی و جمعی مرحوم نخعی، برپایه تأثیرگذاری تفکر، روش و اخلاق پژوهشی ایشان است که مورد اجماع قرار دارد. این مهم از طریق مشاهده مدیریت، اندیشه ورزی و روشمندی ایشان در مواجهه با افراد و انتشار متون سیاسی، اجتماعی و نظامی قابل حصول است. مرحوم نخعی در حوزه سیاست، تاریخ و جامعه اندیشه ورزی می کرد و در این زمینه ها مطالعات عمیق و بهم پیوسته ای داشت که به شکل های مختلف منتشر شده است.
به نظرم مشخصه اخلاق و روش پژوهشی ایشان توجه به جزئیات و ارتباط مولفههای مختلف با یکدیگر و منظومهسازی از طریق مفهوم بندی و چارچوب بندی به صورت روشمند بود. ملاحظه یاد شده از مهمترین عوامل تسهیل کننده در نظریه پردازی است که دکتر نخعی از این مشخصه برخوردار بود.
مرحوم نخعی در کنار زندگی روزمره، فکر و پژوهش نمیکرد، بلکه با پژوهش و فکر زندگی میکرد. مهمترین نشانه سلوک و زندگی فردی و اجتماعی ایشان، بی توجهی به عنصر زمان و به نوعی غلبه بر زمان بود. هم در بیشتر اوقات زندگی خود درگیر پژوهش و اندیشه ورزی کرده بود و هم فراتر از زمان به موضوعات و مسایل توجه داشت و همواره میان گذشته، حال و آینده پیوند برقرار می کرد.
دکتر نخعی در به سامان رساندن نتایج گزارش راویان و انتشار آثار مرکز از طریق روشمندی و مفهوم بندی وقایع، نقش بیبدیل و تعیین کننده ای داشت. این ادعا که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بدون حضور موثر و تعیین کننده مرحوم دکتر نخعی سرنوشت دیگری پیدا می کرد، نه تنها گزافه گویی و مبالغه آمیز نیست، بلکه تنها بخش اندکی از تلاش ها و زحمات ایشان را آشکار می کند.
روحش قرین رحمت حق
مطالب مرتبط: + در رثای زندگی؛ به بهانه فراق «راوی جنگ» + تأملی بر حیات فکری دکتر نخعی؛ نظر به گذشته یا آینده؟ + به یاد بنیانگذاران؛ یادداشتی درباره موسسین دفتر سیاسی سپاه + برای بزرگداشت دوستان سفر کرده و غافله در راه، چه باید کرد؟
هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاهها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره مند فرمایند. همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.