تاریخ شفاهی، تاریخ برساخته

شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷

   اگر این فرض پذیرفته شود که تاریخ برساخته است، به این معنا که روایت های تاریخی محصول ذهن و خیال است و نسبت انطباقی با واقعیات و حقایق ندارد، این موضوع در تاریخ شفاهی به دلیل روش، در مقایسه با تاریخ مکتوب به شکل گسترده تری قابل مشاهده است.

تاریخ شفاهی در تلاقی ذهن راوی واقعه با پرسش کننده شکل می‌گیرد. پیش‌فرض‌ها و پرسش‌ها در جهت‌دهی و آشکارسازی، همچنین تمرکز و برجسته‌سازی حوادث نقش اساسی دارد. چنانکه راوی واقعه تاریخی نیز روایتی را که بیان می‌کند، علاوه بر تأثیرپذیری از پرسش‌ها، تحت تأثیر دوری یا نزدیکی به زمان واقعه و ملاحظات دیگر قرار دارد. در تاریخ شفاهی ترکیب «منِ راوی» و واقعه، هر دو در برابر پرسش‌های گفتگو کننده، روایت از واقعه تاریخی را، در چمبره ای از ملاحظات مختلف شکل می دهد. روایت در تاریخ شفاهی از واقعه، از مسیر چنین ملاحظاتی می گذرد. چنانکه اشاره شد مورّخ در تاریخ مکتوب نیز به گونه‌ای دیگر از ملاحظات تأثیر پذیرفته و با استناد به منابع و اسناد تاریخی، روایت تاریخی را می سازد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تاریخ شفاهی در این سایت

برچسب ها:

تاریخ شفاهی

صورت‌بندی رخدادهای جنگ یا داده‌ها درباره جنگ؟

دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷

   طرح پرسش در عنوان بحث تا اندازه‌ای مبهم و مناقشه‌آمیز است و با تصوّر رایج همخوانی ندارد، زیرا  چنین فرض می‌شود که داده‌های موجود از رخدادها، منطبق با واقعیّت است، حال آنکه برخلاف تصور رایج، اینگونه نیست. با این توضیح مسئله چیست؟

روایت موجود از وقایع تاریخی مانند جنگ، همچنین پرسش‌های منتقدانه از آن، از دو خاستگاه رویکردی- روشی مختلف سرچشمه می گیرد. فرماندهان و مسئولین سیاسی، برداشت‌ها و یا گزارش عملکرد خود را از یک واقعه یا مجموع رخدادهای جنگ که مشاهده و یا انجام داده اند، بیان می‌کنند، در حالیکه ناظران، مورّخین و سایرین، بر اساس داده‌های حاصل از گفتار و نوشتار مسئولین، به روایت جدیدی از واقعه دست پیدا می‌کنند و یا روایت‌های موجود را مورد پرسش قرار می دهند. بنا براین روایتهای بازتولید شده خاستگاه متفاوتی دارد، هرچند برپایه داده های مشترک صورت پذیرد. مسئله اصلی در این بررسی وجوه متفاوت و نه مشترک است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.

با مقدمه یاد شده، در صورتبندی و روایت جنگ، در سطح کلان با دو مسئله متفاوت که از خاستگاه متفاوتی برآمده است، مواجه هستیم. با فرض اینکه روایت فرماندهان و مسئولین از مرجعیت اقناعی- استنادی برخوردار است، باید علت شکل‌گیری این روایت‌ها را مورد پرسش و بررسی قرار داد. روایت فرماندهان و مسئولین از رخدادهای جنگ، تحت تأثیر دو ملاحظه کلی شکل گرفته است:

1) عملکرد فردی و سازمانی نیروهای نظامی و نتیجه حاصل از اقدامات انجام شده در کسب پیروزی یا شکست در جنگ.

2) نقش مدیریت سیاسی کشور در اداره و پشتیبانی جنگ و نتایج حاصل از آن.

فرماندهان و مسئولین سیاسی از موضع توجیه و یا توضیح درباره رخدادها و نتایج آن، از مفاهیم و یا گزاره هایی استفاده می‌کنند که بصورت تدریجی گفتمان غالب و یا روایت خاصی از جنگ را شکل داده و داده های تاریخی را تولید می کند. در عین حال روایت‌های مسئولین سیاسی و فرمتندهان نظامی از وجوه مشترک برخوردارند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:

  مسئولین سیاسینظر با نظر به ضرورت مدیریت پشتیبانی از جنگ و نتیجه جنگ، بر سه مسئله اشاره و تأکید می کنند:

1) وجود فشار خارجی و چالش‌های اداره جنگ، به ویژه در ابعاد سیاسی و اقتصادی

2) وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم و ضرورت توجه به آن در تخصیص منابع و تامین نیازمندیها

3) موقعیت نظامی ایران و میزان تناسب پیروزی‌های حاصله در صحنه نبرد برای پیشبرد و تأمین اهداف سیاسی در جنگ

فرماندهان نظامی نیز با نظر به الزامات صحنه نبرد و ضرورت پیروزی بر دشمن، بر سه مسئله تأکید می کنند:

1) برتری نظامی عراق به علت حمایتهای همه جانبه خارجی

2) چالش‌های تأمین نیروی انسانی- تجهیزاتی و نحوه همکاری ارتش و سپاه در جنگ

3) کاستی های حاصل از  روش و میزان پشتیبانی کشور از جنگ و تامین نیازمندیها

در واقع ضرورت توجیه و گزارش از رخدادها و اقدامات انجام شده، روایت کنونی را در گفتار و نوشتار فرماندهان و مسئولین شکل داده و مورخین نیز براساس اسناد و داده های موجود، وقایع و روندها را صورتبندی و روایت جدیدی را ارائه می کنند.

برای واکاوی روایتهای کنونی که براساس مشاهده و یا گزارش عملکرد مسئولین و فرماندهان شکل گرفته و یا از سوی مورخین نوشته شده است، باید گفتمان یا روایت رایج را خارج از ملاحظات توجیهی مورد نقد قرار داد تا شناخت جدیدی از رخدادها حاصل شود، در حالیکه هم اکنون وقایع جنگ در چارچوب روایت‌های موجود فهم و یا نقد می‌شود، در صورتیکه باید از مسیر نقد روایت‌ها و چگونگی شکل گیری آنها، به درک جدیدی از واقعیات تاریخی رسید.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مرتبط

برچسب ها:

روایت های تاریخی

،

جنگ ایران و عراق

،

صورت بندی وقایع

تغییر در ادراک و باورها

چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷

   با فرض اینکه تحقق امور، مشروط به زمان و مکان است، دریافت‌های فردی- اجتماعی از مسایل، زمانمند و تابع شرایط است. بنابراین با تغییر شرایط، باورهای پیشین تغییر می‌کند و نسبت میان اکنون یا گذشته، محل نزاع قرار می‌گیرد. با توضیح یاد شده، در برابر این مسئله که همواره «ضروت‌های تغییر» در برابر چالش‌های تغییر در «باورها» در برابر هم قرار می گیرند، چه باید کرد؟

برچسب ها:

ضرورت های تاریخی

جنگ و سیاست؛ پیوستگی یا گسست؟

جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷

طرح مسئله

  با فرض پذیرش نظریه کلاوزویتس مبنی بر پیوستگی جنگ با سیاست، این پرسش وجود دارد که؛ تجربیات  چهار دهه گذشته در مواجهه با تهدید و جنگ، در ایران و منطقه، بیانگر باورمندی و عمل بر اساس پیوستگی جنگ با سیاست است یا گسست؟ نظریه مشهور کلاوزویتس درباره پیوستگی جنگ با سیاست، به این معنا است که؛ جنگ یک امر مستقل نیست، بلکه هدف دارد که بیرون از جنگ، و همان سیاست است. با این توضیح، جنگ وجه ابزاری برای تأمین اهداف سیاسی در جنگ دارد که پس از بن بست در مناسبات دو کشور و یا بر اثر تعریف اهداف توسعه طلبانه، موجب استفاده از قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی می شود. به این معنا که با نواخت آتش گلوله رقص دیپلماتها در عرصه سیاسی آغاز می شود.

 با نظر به پیوستگی جنگ و سیاست بررسی تجربیات دهه انقلاب و جنگ نشان خواهد داد که در ادراک و عمل، چه نسبتی میان جنگ و استفاده از قدرت نظامی برای تامین اهداف سیاسی وجود داشته است. مهمتر آنکه نتیجه و تاثیرات آن چه بوده است. در ادامه به برخی موارد مهم و تاریخی اشاره خواهد شد ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

قطعنامه 598

،

تسخیر سفارت آمریکا

،

هیئت حسن نیت

تجربه تاریخی جنگ، چالش های آینده

یکشنبه ۱ مهر ۱۳۹۷

   کنش جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، پس از 20 ماه از پیروزی انقلاب، موجب شکل گیری جنگ دفاعی، از طریق جایگزینی جنگ به جای انقلاب شد. هم اکنون علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و نحوه پایان جنگ که ناظر بر نظام مدیریتی و تصمیم گیری کشور است، مورد پرسش و نقد قرار گرفته است. همچنین چگونگی نقش نیروهای نظامی و عملکرد آنها در جنگ، مورد بحث و مناقشه قرار دارد. با این توضیح، چند پرسش اساسی وجود دارد:

1- نظام سیاسی و تصمیم گیری کشور در مواجهه مجدد در برابر تجاوز دشمن، چگونه بر چالش های جنگ غلبه و آن را مدیریت خواهد کرد؟ از تجربه با عراق چه درس هایی آموخته شده و باید بکارگیری شود؟

2- الگوی رفتاری جامعه ایران در برابر جنگ مجدد، با توجه به تجربه جنگ با عراق، چگونه خواهد بود؟ برای تقویت و ساماندهی تفکر دفاع جمعی و ملی در برابر تجاوز دشمن و جنگ مجدد چه باید کرد؟

3- قدرت دفاعی- امنیتی چگونه بر اساس تجربه جنگ با عراق، علاوه بر پیش بینی و بازدارندگی، در صورت وقوع جنگ، مانع از تخریب زیرساخت ها و اشغال سرزمین خواهد شد؟

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تجربه جنگ

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

جنگ و جامعه

بررسی جنگ با کدام تفکر و روش؟ چرا و چگونه؟

سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۷

   در تمام سال‌هایی که درگیر مطالعه وقایع سیاسی- نظامی جنگ با عراق بوده‌ام، بویژه پس از نگارش مجموعه پنج جلدی «نقد و بررسی پرسش‌های اساسی جنگ»، همواره با پرسش‌های مختلفی درگیر بوده‌ام، از جمله؛ مسئله جنگ و هدف آن چه بود؟ واکنش جامعه ایران و انگیزه‌های دفاعی آنها کدام بود؟ روند تحولات جنگ چه تأثیری بر تصمیمات و اقدامات ایران داشت؟ نتیجه نهایی جنگ چه بود؟ و بسیاری از پرسش‌های دیگر که به تناسب شرایط درباره آنها تأمل و مطالعه کرده و یا در یادداشت‌های مندرج در سایت به آن پرداخته ام. ...

برچسب ها:

روایت مستقل از جنگ

،

فرانک جمشیدی

،

احمد شاکری

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها