تلاش برای بزرگداشت هفته دفاع مقدس به دلیل موضوع و مسایل آن که باید «تجاوز سراسری عراق» و «دفاع همه جانبه مردمی» در کانون آن قرار داشته باشد، همواره از طریق برنامهریزیِ سازماندهی شده انجام میگیرد و از این طریق، مراسم صورت رسمی به خود میگیرد. پیدایش وضعیت یاد شده به اعتبار تلاش سازماندهی شده و رسمی درباره آنچه که به آن موضوعیت داده است، میتواند بمثابه یک شاخص کلی برای ارزیابی تفکر و روش موجود در نگرش به تجربه تاریخی جنگ و اهتمام به بحث و بررسی و یا تبلیغ و ترویج آموزه های آن، به عنوان عملکرد نظام مدیریتی کشور، برای تجلیل و ترویج «موضوعات و ارزشهای» دوران دفاع مقدس باشد. با این مقدمه، آنچه در هفته دفاع مقدس در سالجاری واقع شد، از چه مشخصههایی برخوردار است؟ به چه نتیجهای منجر شده و مهمتر آنکه بازتاب آن در جامعه چیست؟
پاسخ به پرسش های یاد شده دشوار است و نیاز به بررسی جداگانه دارد. ولی در یک نگاه اجمالی به نظر میرسد همزمانی آغاز هفته دفاع مقدس با چند حادثه سیاسی و اجتماعی، توجه به واقعه جنگ در روز 31 شهریور را که باید برای آن هموار «مارش بیدار باش» زد، تحت تأثیر قرار داده است که به آن اشاره می شود:
1- برگزاری مسابقه فوتبال میان تیم های استقلال و پرسپولیس که حداقل رسانه ملی به مدت 24 ساعت قبل از این بازی، بر آن تمرکز داشت و لذا سایر برنامهها یا هنوز آغاز نشده بود و یا اینکه در سایه این رویداد ورزشی- اجتماعی نادیده گرفته شد.
2- حادثه انفجار مرکز نفتی آرامکو در عربستان و فضای رسانه ای درباره مذاکره رئیس جمهور ایران و آمریکا، فضای عمومی و سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داد. بهگونه ای که حتی سخنان فرماندهان ارتش و سپاه در جمع پیش کسوتان دفاع مقدس نیز در رسانهها بازتاب نداشت. در واقع رویارویی سیاسی- نظامی کنونی میان ایران و آمریکا در مقایسه با فضای ارزشی- فرهنگی و تاریخی درباره جنگ که تلاش برای تبلیغ و ترویج آن صورت میگیرد، بیشتر مورد توجه بود. زیرا نتایج آنچه که هم اکنون جریان دارد، بر روند زندگی جاری و آینده کشور، در مقایسه با آنچه در گذشته واقع شده، تأثیرگذارتر است.
با این توضیح، واقعه تاریخی حمله عراق به ایران در 31 شهریور 59 و واکنش جامعه ایران در برابر آن، به دلیل کاستی های نظام فکری- مدیریتی و رویکردی- روشی موجود، در مواجهه با این تجربه تاریخی و ملی، موجب شده است شرایط کنونی، همراه با موضوعات ورزشی- اجتماعی و سیاسی، در مجموع وجوه سیاسی- تاریخی و راهبردی جنگ را در حاشیه قرار دهد.
فارغ از کاستیهای موجود، به نظر می رسد بصورت تدریجی، در سایه ظهور وقایع تأثیرگذار جاری، توجه به وقایع تأثیرگذار تاریخی در گذشته کاهش می یابد. تحقق این وضعیت بمعنای «جابجایی در تاریخ» است. به این معنا که؛ با فراموشی و به حاشیه راندن گذشته تاثیرگذار، امر جاری در ابعاد مختلف که در حال ساختن «تاریخ کنونی» است، جایگزین می شود. با فرض صحت این ارزیابی، در برابر چالش های برآمده از این وضعیت که رو به گسترش است، چگونه می توان در آئینه تاریخ به آینده نظر کرد؟
مطالب مرتبط:
+ بازتاب جنگ در رسانه ملی؛ گذشته ضرغامی، آینده سرافراز
+ گفتار و نوشتار درباره جنگ؛ چرا و چگونه؟