ضرورت بررسی «شیوه جنگیدن» در برابر ارتش عراق، ناظر بر واکاوی یک تجربه و باورهای برآمده از آن در حوزه مباحث دکترینی است که مبانی و شاکله قدرت امنیتی و نظامی ایران را ترسیم کرده است. بنابراین در بررسی تجربه جنگ با عراق، بجای استفاده از بررسیهای تاریخی و مناقشه درباره نقش افراد و نهادها، می توان «باورهای تجربه شده» و دکترینی را در حوزه های نظامی و امنیتی، در نسبت با «نیازهای حال و آینده» مورد ارزیابی قرار داد و به پرسش های زیر پاسخ داد:
1- در هر مرحله از جنگ با عراق، چه ادراکی از ماهیت تهدیدات و مسایل پیش رو وجود داشت و چگونه تغییر کرد؟
2- در هر مرحله از جنگ، چه ارزیابی ای نسبت به توان خودی و دشمن و موازنه حاکم بر جنگ، وجود داشت و چه تأثیری در تصمیم گیری و اقدامات انجام شده داشت؟
3- گزینه های تاکتیکی- عملیاتی ایران در هر مرحله چه بود و تحت تأثیر چه عواملی انتخاب می شد و چه نتیجهای داشت؟