پس از بررسی های توصیفی و مستند از «سیر» رخدادها و تحولات جنگ ایران و عراق، همچنین نقد و بررسی «پرسش ها» و «مسایل اساسی جنگ»، همراه با نقد و بررسی «روایت ها از علت وقوع جنگ»، برای ادامه پژوهش در حوزه «تجربه جنگ» ایران و عراق، در برابر گرایش سه گانه ای قرار دارم که انتخاب گزینه مناسب، با ارزیابی و مقایسه «اهمیت تاریخی»، یا پاسخ به «نیازهای کنونی و آینده» دشوار شده است. ضمن اینکه الزامات و توانمندی پژوهشیام به گونه ای نیست که قادر به انتخاب هر موضوع و مسئله ای برای پژوهش باشم.
گرایشات سه گانه به شرح زیر می باشد:
الف) «مسئله جنگ» را بعنوان امر استراتژیک، در پاسخ به چگونگی «پروبلماتیزه» شدن جنگ در جامعه ایران بررسی کنم.
ب) «روایتهای کنونی» از موضوعات و رخدادهای جنگ ایران و عراق را در آثار و منابع منتشرشده، نقد و بررسی کنم.
ج) «مفاهیم اساسی» جنگ ایران و عراق و تحولات آن را نقد و بررسی کنم.
با وجود بیش از هشت ماه مطالعه آثار و منابع مختلف تاریخی، فلسفی و روش شناختی، همچنان در پاسخ به این پرسش که؛ «چه موضوعی را، چرا و با کدام روش بررسی کنم؟»، دچار تردید هستم. امیدوارم از نظرات دوستان و صاحب نظران برای انتخاب گزینه مناسب بهره مند شوم. در غیر اینصورت مابقی ایام عمر را اگر چیزی از آن باقی مانده باشد، با سکوت خواهم گذراند. زیرا جنگ همانند زندگی و صورت دیگر آن، یک امر خلّاقه است و با تکرار نسبتی ندارد.